مباحثات

رسانه فکری تحلیلی حوزه و روحانیت
به‌مناسبت درگذشت آیت‌الله واعظ‌‌زاده خراسانی

آیت‌ﷲ محمد واعظ‌زاده خراسانی نایب رئیس اتحادیه علمای مسلمان و عضو شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب، استاد حوزه علمیه و دانشگاه فردوسی مشهد ساعت ۴ بامداد روز گذشته (بیست‌وهشتم آذرماه ۱۳۹۵ش) بر اثر بیماری و کهولت سن در منزل شخصی خود در مشهد دار فانی را وداع گفت.

قدمت دویست‌ساله در وعظ و خطابه کافی است تا خانواده‌ای را با نام واعظ‌زاده لقب دهند. محمد واعظ‌زاده خراسانی در چنین خانواده‌ای دیده بر جهان گشوده بود.  پدرش شیخ مهدی سال‌ها در نجف اشرف بر منبر می‌رفت. سید ابوالحسن اصفهانی از جمله افرادی بود که بارها  منبر او را استماع کرد. سید ابوالحسن علاقه‌ی ویژه‌ای به شیخ مهدی داشت و او را به محفل خصوصی خود راه می‌داد: «علاقه‌ی مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی و مرحوم پدرم طرفینی بود؛ پدرم به ایشان خیلی علاقه داشت و عقیده داشت ایشان مرجعی واجد الشرایط است و باید مردم از ایشان تبعیت کنند».‏[۱]‎  این ذکر خیری از پدر را شیخ محمد واعظ‌زاده خراسانی بر زبان آورده است. شیخ محمد نیز به همراه پدر در این محافل حاضر بوده و مشق طلبگی می‌کرده است.

شیخ محمد در خصوص پدرش گفته بود: «به خاطر دارم یک ماه رمضان در نجف اشرف پدرم در مسجد هندی، تفسیر سوره یوسف را مورد بحث قرار داد و به قدری لطایف و نکات ادبی و اخلاقی را با بیان شیرین و آرام خود فرمود که حلاوت آن‌ها هنوز از کام من بیرون نرفته است». شیخ محمد که ذائقه‌اش به سخنان پدر شیرین بود نیز طریقت طلبگی پیشه کرد. وی به همراه پدر مدتی را در نجف اشرف گذراند و محافل نجف را تجربه کرد. سپس به قم رفت و محضر حضرات آیات سید صدرالدین صدر،  حجت،  بروجردی، سید محمدرضا گلپایگانی، اراکی، امام خمینی و  علامه طباطبایی را نیز تجربه و از بسیاری از این حضرات اجازه اجتهاد دریافت کرد. آیت‌ﷲ بروجردی اما به نحو شفاهی برای او اجازه‌ای را صادر کرده بود. وی که در درس آیت‌ﷲ بروجردی شرکت داشته در این زمینه گفته بود: «هنگام شرکت بنده در درس فقه آن بزرگوار، موضوع تدریس کتاب صلاة مسافر بود. بنده درس را با دقت می‌نوشتم. روزی مرحوم مطهری که با یکدیگر رفت و آمد داشتیم و از قدیم آشنا بودیم نوشته‌ی مرا دید؛ خیلی خوشش آمد؛ گفت می‌بایست نوشته‌ی شما را به آقا نشان بدهم. مرحوم مطهری در صدد این کار بود که روزی پس از درس – که آقا پیاده به طرف منزل می‌رفت – فرصت را غنیمت شمرده و بنده را به ایشان معرفی کرد و نوشته‌ی مرا هم به آقا نشان داد. آقا فرمود:خیلی خوب (البته قبلاً در سفر مشهد مرا چند بار دیده بود و فوراً تشخیص داد). روز بعد، قبل از درس، روی منبر فرمود: بلی آقا زاده واعظ خراسانی به قم آمده‌اند و بحث را خیلی خوب نوشته‌اند که قابل تقدیر است. این امر باعث شد که آقا مرا بشناسد و شهریه‌ای که برای دیگر طلاب مقرر بود برای بنده هم مقرر شود».‏[۲]‎

دانشکده علوم معقول و منقول مشهد؛ در عکس چهره‌هایی همچون بدیع‌الزمان فروزان‌فر، محمدتقی شریعتی و امام موسی صدر هم دیده می‌شوند.

وی اما پس از نجف و قم، به مشهد بازگشت. شیخ محمد در هنگام تحصیل در مشهد با آیت‌ﷲ سید علی سیستانی هم‌مباحثه بود. او با امام موسی صدر نیز روابط دوستانه‌ای داشت و با هم  از نویسندگان مجله درس‌هایی از مکتب اسلام بودند.

واعظ زاده، دختر میرزا هاشم میردامادی را نیز به همسری اختیار کرده بود. یکی دیگر از صبیه‌های میرزا هاشم میردامادی نیز به عقد سید جواد خامنه‌ای – پدر آیت‌ﷲ خامنه‌ای – در آمده بود.

واعظ‌زاده خراسانی که در مشهد به وعظ و خطابه مشغول بود، به کانون نشر حقایق اسلام نیز رفت و آمد داشت. محمد تقی شریعتی این کانون را بنا نهاده بود و در آن‌جا به تفسیر قرآن می‌پرداخت. شیخ محمد نیز بارها در نبودِ شریعتی، بر منبر رفت و تفسیر گفت. دانشگاه فردوسی مشهد نیز از واعظ‌زاده خراسانی دعوت کرد و کرسی تدریس دانشگاهی به او داد. آیت‌ﷲ بهشتی شیح محمد را ترغیب به حضور در دانشکده معقول و منقول (الهیات و معارف اسلامی) کرد و او به تدریس فقه جعفری در این دانشگاه پرداخت.

محمد واعظ‌زاده خراسانی همچنین مقالات متعددی به رشته تحریر در آورد و به نقاط مختلفی سفر کرد. همین سفرها بود که او را به اندیشه‌ی تقریب و تفاهم مذهبی انداخت. وی درخواستی را به آیت‌ﷲ خامنه‌ای مطرح کرد بدین مضمون که اگر قرار باشد واقعاً تقریب بین مذاهب اسلامی واقع شود، تنها به لفظ و تعارفات مجلسی و سخنرانی ظاهری کاری به سرانجام نمی‌رسد.‏[۳]‎  وی پیشنهادِ محفلی را داد که در راستای تقریب مذاهب تلاش کند. ایده‌ی وی این بود که مذاهب اسلامیِ معروفِ کنونی، یعنی مذاهب اربعه اهل سنت و دو مذهب شیعه (امامیه-زیدیه) به اضافه مذهب اباضیه -که دارای فقه، تاریخ و حکومتی مستقل در عمان هستند – همدیگر را به‌عنوان مذاهب رسمی اسلامی به رسمیت بشناسند و این قدر در مسائل خلاف، حساسیت از خود به خرج ندهند.‏[۴]‎  آیت‌ﷲ خامنه‌ای نیز با پیشنهاد وی موافقت و در ۱۹ مهرماه ۱۳۶۹ حکمی برایش صادر کرد: «جنابعالی را که دارای رتبت والایی در علوم اسلامی و سابقه ممارست مشکوری در امر تقریب پیش برادران فرق اسلامی می‌باشید، به دبیر کلی مجمع مزبور منصوب می‌کنم». شیخ محمد واعظ زاده خراسانی تا سال ۱۳۸۰ این سمت را بر عهده داشت.

آثار و تصدی‌ها

آیت‌ﷲ واعظ‌زاده خراسانی که هم بر منبر وعظ می‌نشست و هم کرسی تدریس دانشگاهی داشت، تصدی و سمت‌های متعددی را نیز در کارنامه‌ی خود بر جای گذاشت؛ سمت‌هایی که همگی در راستای تحقیق و پژوهش بود.

دیدار با محمد الفحام؛ شیخ الازهر

سمت‌ها و فعالیت‌ها

  • همکاری با لجنه‌ای که مرحوم بروجردی برای گردآوری حدیث در شهر قم جمع‌آوری کرده بود به‌مدت هفت سال؛
  • نائب رئیس اتحادیه بین‌المللی علمای مسلمان؛
  • تأسیس دانشگاه مذاهب اسلامی در تهران؛
  • مدیریت مجله آستان قدس رضوی؛
  • مدیر گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه علوم معقول و منقول مشهد؛
  • پیشنهاد برگزاری کنگره هزاره شیخ طوسی در دانشگاه مشهد و نیز تصدی آن در سال ۱۳۴۹ش؛
  • عضویت در انجمن تألیف و ترجمه دانشگاه در سال ۱۳۵۰ش؛
  • عضویت در کمیسیون فرهنگی کنفرانس جهانی اهل‌ بیت(ع)؛
  • عضو هیأت تحریریه نشریه علمی-پژوهشی دانشکده الهیات؛
  • ریاست هیئت مدیره بنیاد پژوهش‌های آستان قدس و نظارت بر فعالیت‌های دو گروه اقتصاد اسلامی و قرآن؛
  • عضویت در هیأت امنای دانشگاه مذاهب اسلامی، مدرسه عالی شهید مطهری، دانشگاه علوم اسلامی رضوی و شورای عالی کتابخانه ملی.
دیدار با آیت‌ﷲ‌العظمی سید هادی میلانی

آثار علمی

  • تصحیح و تحقیق دو کتاب المقنع و الهدایة از شیخ صدوق؛
  • تحقیق و ترجمه کتاب الجمل و العقود فی العبادات از شیخ طوسی؛
  • الحج فی السنة (بررسی حج از دیدگاه روایات شیعه و اهل سنت)؛
  • رسالة الشیخین (مکاتبه با شیخ بن باز مفتی عربستان سعودی)؛
  • دراسات و بحوث (مجموعه‌ای دو جلدی که در جلد نخست ۲۳ مقاله و در جلد دوم ۱۵ مقاله درباره‌ی تاریخ اسلام، وحدت اسلامی و منابع اسلامی  تدوین شده است)؛
  • الوحدة الاسلامیة عناصرها و موانعها (تعدادی مقاله عربی درباره وحدت اسلامی)؛
  • گردآوری، تصحیح و انتشار مقالات کنگره شیخ طوسی در سه جلد و نیز کتاب رجال  و فهرست شیخ طوسی از سوی آن کنگره در دو جلد؛
  • تحریر مقالات فراوان در مجلات مکتب اسلام، نشریه دانشکده الهیات، نشریه مشکوه به زبان فارسی و در مجله‌های الارشاد، رسالة القرآن، رسالة الثقلین و  رسالة التقریب به زبان عربی؛
  • سخنرانی‌ها و تحقیقاتی درباره استاد مطهری که در یادنامه‌های ایشان و نیز در کتاب سه گفتار درباره استاد شهید مطهری چاپ شده است؛
  • سخنرانی‌ها و مقالات راجع به وحدت و تقریب که بخشی از آن‌ها در کتاب ندای وحدت چاپ شده است؛
  • مصاحبه‌های فراوان که بخشی از آن‌ها در کتاب پیام وحدت و ویژه‌نامه‌های کنگره وحدت و مجله حوزه و ویژه نامه‌های علامه جعفری و آیت‌ﷲ فلسفی و… چاپ شده است.
  • تقریرات درس اساتیدش در مشهد و قم در فقه و اصول در چند مجلد؛
  • مقالاتی راجع به امام و انقلاب در کتاب امام خمینی و انقلاب اسلامی؛
  • مقدمه و تقریظ بر کتاب‌هایی چند از جمله مقدمه مفصل سلسله کتب رجالیه آیت‌ﷲ بروجردی که زیر نظر ایشان در مشهد چاپ شده است؛
  • مقدمه الرسائل العشر از شیخ طوسی که از سوی انتشارات جامعه مدرسین قم چاپ گردیده است؛
  • مقدمات تفسیر هدایت، ترجمه جوامع الجامع فرهنگ لغات قرآن، فروغ قرآن، امیر المؤمنین(ع) اسوه وحدت، کلمات قرآن و کتاب رسول ﷲ از شیخ ابو زهره و فهرست رجال شیخ طوسی و رجال کشی چاپ دانشگاه مشهد به فارسی؛
  • مقدمه کتاب‌های قوارع القرآن، ناصریات، کنز العرفان، بدایة المجتهد، المعجم فی فقه لغة القرآن، نصوص فی علوم القرآن، نصوص فی الاقتصاد الاسلامی.
  • طرح و مشارکت در تألیف کتاب المعجم فی فقه لغة القرآن و سرّ البلاغه.
  • طرح و مشارکت در تألیف نصوص فی الاقتصاد الاسلامی کتاباً و سنة و فقها؛
  • طرح و مشارکت در تألیف کتاب نصوص فی علوم القرآن؛
  • گردآوری احادیث عترت(ع) از طرق اهل سنت؛
  • کلیاتی در تاریخ فقه.

واعظ‌زاده خراسانی برای تدوین کتاب المعجم فی فقه لغة القرآن و سرّ البلاغة موفق شد جایزه کتاب سال را در نوزدهمین دوره انتخاب کتاب سال جمهوری اسلامی دریافت کند. وی همچنین در سال ۱۳۸۱ به‌عنوان استاد نمونه کشوری برگزیده شد. در سال ۱۳۸۲ نیز واعظ‌زاده خراسانی به‌عنوان چهره‌ی ماندگار کشور، برگزیده و مورد تمجید قرار گرفت. وی در بامداد ۲۸ آذر ماه ۱۳۹۵ شمسی دیده از جهان فروبست. روحانی محققی از خاندان واعظ زاده که در راه تفاهم مذهبی کوشید و می‌توان او را چهره‌ی ماندگار تقریب لقب داد. روحش شاد.

پانوشت‌ها

  1. مجله حوزه، ش۴۱، صص۲۵-۲۷. [⤤]
  2. چشم و چراغ مرجعیت، صص۲۱۳-۲۱۴. [⤤]
  3. فصلنامه پژوهش و اطلاع رسانی نهج البلاغه، ش ۴-۵، سال ۱۳۸۲، صص۱۹۲-۱۹۳۳. [⤤]
  4. همان. [⤤]

رده‌های مرتبط

پاسخ دهید