مباحثات

رسانه فکری تحلیلی حوزه و روحانیت
گزارشی از کتاب «امر به معروف و نهی از منکر در اندیشه اسلامی»؛ اثر مایکل کوک

هنوز هم وقتی که از امام اول شیعیان سخن می‌گوییم، کتابی از جرج جرداق مسیحی را به‌خاطر می‌آوریم. گویی کلامِ دیگران در خصوص داشته‌های ما، برایمان دلچسب‌تر، دلپذیرتر و شاید هم دقیق‌تر باشد. این بار متفکری دیگر از سرزمین غرب دست در کار شده و کتابی را در خصوص یکی از آموزه‌های مسلمانان به رشته‌ی تحریر در آورده است. آموزه‌ای که به غایت مورد بی‌مهری واقع شده و بعضاً در زمانه‌ی معاصر، به دیده‌ی تردید در آن نگریسته می‌شود.

مایکل کوک نویسنده‌‌ای انگلیسی است که در خصوص تمدن اسلامی و نقش دین در تکوین تمدن اسلامی به مطالعه پرداخته است. حادثه‌ای دلخراش اما او را متأثر می‌کند؛ واقعه‌ای ناروا در یکی از خیابان‌های شهر شیکاگو و دختری که در پیش چشم مردم مورد تجاوز قرار می‌گیرد و با بی‌اعتنایی مردم مواجه می‌شود، مایکل کوک را به فکر فرو می‌برد و با خود می‌گوید: «آدمی نمی‌تواند فقط در کناری بایستد و ببیند زنی در ملأ عام مورد تجاوز قرار می‌گیرد. ما احساس می‌کنیم به نوعی وظیفه داریم علاوه بر آن که خود باید به شایستگی رفتار کنیم، دیگران را نیز از ارتکاب به کارهای ناشایست به همنوعان خود باز داریم». کوک اگرچه این وظیفه را بر عهده‌ی همه‌ی انسان‌ها می‌داند، اما حسرت می‌خورد که چرا نامی برای این وظیفه وجود ندارد: «در زندگی روزمره ما نامی برای این وظیفه نداریم. هنوز به تدوین کلی مواردی که باید آن را به کار بریم و شرایطی که از انجام آن معافیم نپرداخته‌ایم».

مایکل کوک اما در متون اسلامی به کنکاش پرداخته و به وجود چنین نام و عنوانی در تعالیم اسلامی واقف است. «اسلام نام و تعالیمی ویژه برای چنین وظیفه اخلاقی گسترده‌ای دارد و نام آن امر به معروف و نهی از منکر است». وی بر آن می‌شود تا در خصوص این موضوع در اندیشه اسلامی به تحقیق بپردازد. ۱۷۰۰ کتاب و مقاله می‌بیند، با متفکران اسلامی از جمله سید حسین مدرسی طباطبایی مشورت‌های بسیار می‌کند و ۱۲ سال کار مداوم در این موضوع انجام می‌دهد و سرانجام کتاب «امر به معروف و نهی از منکر در اندیشه اسلامی» را به رشته‌ی تحریر در می‌آورد. رسول جعفریان این کتاب را می‌بیند و ترجمه‌ی آن را پیشنهاد می‌دهد و احمد نمایی آن‌ را به شیوه‌ای بسیار روان و خوش‌خوان ترجمه می‌کند. بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی نیز این اثر را در دو جلد منتشر می‌کند.

مایکل کوک در این کتاب بر آن است تا نشان دهد که جهان اسلام چگونه به این آموزه دست یافت و چرا این اندیشه در جوامع مختلف به صورت‌های متفاوتی درآمد. وی ابتدا پایه‌های توصیفی بحث را پیش می‌کشد و مطالب اصولی موجود در قرآن، تفسیرهای قرآن و شرح احوال مسلمانان قدیم را به بحث می‌گذارد. کوک با بررسی آیات قرآنی بر این باور است که در قرآن کریم، کمتر اشاره مستقیمی به بحث از امر به معروف و نهی از منکر بیان شده است و با شک و تردید می‌توان آن آیات را بر وظیفه‌ی امر و نهی اطلاق کرد. حتی مفسران قرآن نیز در تفسیر خود، کمتر به متن متعهد مانده‌اند و بیشتر، از سبک زندگانی خود و جغرافیای سیاسی که در آن می‌زیسته اند، به بحث نظر کرده‌اند.

از همین روست که مایکل کوک می‌کوشد تا مواجهه فرقه‌های مختلف اسلامی را با این فریضه مورد توجه قرار دهد و عنوان کند که چگونه، زیستِ سیاسی این افراد و فرقه‌ها، مواضعشان را در خصوص امر به معروف و نهی از منکر، متغیر می‌کرده است. به عنوان نمونه، احادیثی که از شهر شام نقل شده است، موضعی نسبت به امر به معروف دارند که احادیث شهر کوفه چنین رویکردی را ندارند. وی با این تفکیک بر این باور است که بسیاری از روایات در این خصوص، از سویه‌ای سیاسی حکایت می‌کند.

مایکل کوک نویسنده‌‌ای انگلیسی است که در خصوص تمدن اسلامی و نقش دین در تکوین تمدن اسلامی به مطالعه پرداخته است. حادثه‌ای دلخراش اما او را متأثر می‌کند؛ واقعه‌ای ناروا در یکی از خیابان‌های شهر شیکاگو و دختری که در پیش چشم مردم مورد تجاوز قرار می‌گیرد و با بی‌اعتنایی مردم مواجه می‌شود، مایکل کوک را به فکر فرو می‌برد و با خود می‌گوید: «آدمی نمی‌تواند فقط در کناری بایستد و ببیند زنی در ملأ عام مورد تجاوز قرار می‌گیرد. ما احساس می‌کنیم به نوعی وظیفه داریم علاوه بر آن که خود باید به شایستگی رفتار کنیم، دیگران را نیز از ارتکاب به کارهای ناشایست به همنوعان خود باز داریم».

به‌عنوان نمونه‌ای دیگر، نویسنده از احمد بن حنبل سخن می‌گوید که رأی فقهی او کاملاً منطبق با منش سیاسی او بوده است. ابن حنبل که کمتر به نقد ارباب قدرت می‌پرداخته در پاسخ به پرسشی در خصوص نهی از منکر  گفته بود که در این روزگارِ اهریمنی، اِعمال نفوذ بسیار مشکل است؛ به خصوص در پرتو تسامح در حدیث نبوی. اشاره‌ای روشن به امکان انجام این عمل در دل. ابن حنبل در رأی فقهی خود نیز گفته بود که اکنون زمان نهی از منکر نیست. این در حالی است که پیروان احمد بن حنبل در سده‌های بعد با رویکردی عملگرایانه، فریضه‌ی نهی از منکر را به غایت به انجام می‌رساندند؛ چرا که حنبلیان در سده‌های چهارم و پنجم ترس زیادی از حکومت نداشتند و به راحتی این وظیفه‌ی خود را عملی می‌کرده‌اند.

مایکل کوک در این کتاب، عباراتی را از برخی مشایخ نقل کرده است که شاید برای مخاطب مسلمان هم تازگی داشته باشد؛ به عنوان نمونه، از ابراهیم ادهم عارف والاتباری از بلخ که به شام هجرت کرد، نظرش را درباره امر به معروف و نهی از منکر می‌پرسند. وی پاسخ می‌دهد که این‌ها خشم خداست؛ بهتر آن است که دنیا را به دنیاداران واگذارند و به سرزمین قدس ـ مسجدالاقصی ـ سفر کنند؛ جایی که موردی برای نهی از منکر وجود ندارد.

همچنین از حسن بصری ـ که مرجع کوچکی نیست ـ نقل شده است که از او می‌پرسند آیا نهی از منکر یک فریضه است؟ او جواب می‌دهد که برای بنی اسرائیل چنین بود؛ اما خدای مهربان که ضعف امت اسلامی را در نظر داشت، آن را برای ایشان مستحب قرار داد.

نویسنده همچنین روایاتی را نقل می‌کند که بر آن‌اند تا فریضه‌ی امر به معروف را به آخرالزمان حوالت داده‌ و از انجام آن در زمانه‌ی کنونی منع کنند؛ مثلاً از ابن مسعود در خصوص آیه ۱۰۵ سوره مائده در باب وظیفه امر به معروف و نهی از منکر پرسش شد. او گفته بود که هنوز شرایطی که در آن اخلاقِ این آیه سفارش شده در نرسیده است.

مایکل کوک در این کتاب به نحو مبسوط از آرای حنبلیان، معتزلیان و شیعیان، امامیه، حنفیان، شافعیان، مالکیان، اباضیه و رأی غزالی در خصوص امر به معروف و نهی از منکر سخن به میان آورده و اختلاف نظرها در این مورد را به تصویر کشیده است.

وی مواجهه مسلمانان در دوران جدید را نیز با این فریضه‌ به نیکی ترسیم کرده است. او معتقد است که شیوه‌ی امر به معروف و نهی از منکر در دوران جدید، تغییر عمده‌ای کرده و با آن‌چه که در گذشته انجام می‌شد، متفاوت است.

یکی از جذاب‌ترین فصل‌های کتاب برای مخاطب ایرانی، فصلی است که آرای شیعیان در دوران معاصر مورد بررسی قرار می‌گیرد و در آن، توجه عمده‌ای به بحث از انقلاب اسلامی ایران شده است. در این فصل آرای حضرات امام خمینی، آیت‌ﷲ شریعتمداری، آیت‌ﷲ سید محمد شیرازی، مرتضی مطهری، علی شریعتی، مهدی بازرگان، شیخ علی تهرانی، آیت‌ﷲ نوری همدانی، آیت‌ﷲ خامنه‌ای و دیگرانی به چشم می‌خورد که بحث را بسیار خواندنی کرده است.

مایکل کوک در بیان این فریضه در نظر شیعیان معاصر این‌گونه شاهد و مثالی عنوان می‌کند که «میرزا ملکم خان گفته بود که این آزادی که تمامی ملل متمدن آن را ضروری می‌دانند اصل آن را مسلمانان در دو جمله امر به معروف و نهی از منکر در جهان بنا نهادند. از انقلاب مشروطیت، به عنوان نهی از منکر دفاع می‌شد. چنین تفکری هنوز وجود دارد؛ به‌طوری که نقل شده است اخیراً حسینعلی منتظری ضمن فتوایی از مردم خواسته است با تشکیل احزاب سیاسی به روش امروزی اصل نهی از منکر را به اجرا در آورند: «این افراد بر این باورند که طریقت امر به معروف در جهان مدرن، سبک و سیاق متفاوتی دارد و می‌باید از ابزارهای جدید برای انجام این فریضه مدد طلبید».

نویسنده در این قسمت، از مرحوم مطهری نقل می‌کند که در بیان نهی از منکر در دوران معاصر گفته است که «عمل فردی، خصوصاً در دنیای امروز کارساز نیست و همکاری و مشارکت لازم است». آیت‌ﷲ نوری همدانی نیز بر آن صحّه گذاشته و گفته است که در عصر ما نیروهای شیطانی کاملاً مجهزند و ما باید به همان طریق به آنان جواب دهیم؛ بنابراین آن‌چه امروز مورد نیاز است چیزی است هماهنگ‌تر و روشمندتر از این وظیفه که در سنت فقهی قدما حفظ شده است.

مایکل کوک حتی جامعه‌ی امروز ایران را به تصویر می‌کشد و این‌گونه از آن سخن می‌گوید: «ایرانی متدینی که در کنار چند زوج جوان در چله تابستان کوه‌های شمال تهران را در می‌نوردد، وظیفه‌ی سنگینی برای امر به معروف را برای خبرنگاری امریکایی چنین تعریف می‌کند: صبح بدی است؛ دختران با کلاه بیس‌بال با آرایش کامل و بدون حجاب مناسب از این جا بالا می‌روند. این کار کثیف و غم‌انگیزی است. اما ما باید آماده باشیم برای خدا جان ببازیم».

مایکل کوک برای ترسیم دقیقی از ماجرای امر به معروف و نهی از منکر در جهان اسلام، این‌گونه حتی روزنامه‌های ملل اسلامی را نیز تورق کرده و از خلال آن، ترسیم دقیقی از این فریضه‌ی الهی به دست داده است. تحقیقی که با ارجاع‌های مکرر و همچنین ترسیم فضاهای جزئی، بسیار عالمانه و نکته‌بینانه می‌نماید. تحقیقی که می‌تواند به مذاق جوامع اسلامی نیز خوش‌تر آید. چرا که: «خوشتر آن باشد که سِرّ دلبران/گفته آید در حدیثِ دیگران».

(این متن در شماره ۱۲۲ نشریه خیمه منتشر شده است)

رده‌های مرتبط

پاسخ دهید