مباحثات

رسانه فکری تحلیلی حوزه و روحانیت

پس از قطعی شدن انتصاب حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالفتاح نواب به عنوان نماینده ولی‌‌فقیه در امور حج و زیارت سوال‌ها و گمانه‌زنی‌های مختلفی درباره جایگزین وی در مسئولیت دبیرخانه شورای عالی حوزه مطرح شده‌ است.

شورای عالی حوزه علمیه قم عالی‌ترین نهاد تصمیم‌گیر درباره حوزه‌های علمیه کشور است. اگرچه استان‌های خراسان و اصفهان پس از تاکید صریح رهبری تحت مدیریت مستقلی فعالیت می‌کنند، اما همچنان اعضای شورای عالی حوزه بالاترین نهاد تصمیم‌گیر محسوب می‌شوند.

طبیعی است که اعضای این شورا باید از برجسته‌ترین اساتید و صاحب‌نظران حوزوی باشند تا در تصمیم‌گیری‌های کلان خود مصالح عالیه‌ حوزه را در نظر گیرند. انتخاب مدیر حوزه علمیه قم یکی دیگر از وظایف اصلی این شورا است.

در این بین اهمیت مسئول دبیرخانه شورای عالی حوزه دو چندان است. چراکه از سویی باید ادبیات و تعامل با بزرگان حوزه را به خوبی بداند و از سوی دیگر ارتباط نزدیکی با اساتید و بدنه‌ی طلاب حوزه داشته باشد تا بتواند حلقه ‌واسطه‌ی موثری بین بدنه حوزه و اعضای شورای عالی باشد.

خلاقیت، ابتکار و پشتکار جدی در ارائه‌ی طرح‌ها و پیگیری‌های مصوبات از بایسته‌های مسئول دبیرخانه است. در همه‌ی سازمان‌ها دبیر یک تشکیلات، به منزله‌ی موتور محرکه و چرخ دنده‌ی اصلی یک سیستم محسوب می‌شود و بی‌تحرکی یا انفعال او کل تشکیلات را دچار سستی و رخوت می‌کند.

با این توصیفات به نظر می‌رسد هم‌اکنون شورای عالی حوزه در یک موقعیت حساس و طلائی قرار گرفته‌ است. انتخاب یک دبیر جوان با شرایطی که بیان شد می‌تواند پویائی خاصی به شورای عالی حوزه بخشد. از جمله امتیازات نیروی جوان، ارتباط او با بدنه‌ی حوزه و نزدیکی بیشتر طلاب سطح و حتی اساتید با این شوراست. همچنین اطلاع و اشراف بر مسایل حوزه به ویژه دیدگاه مدرسان و نیازهای طلاب، برخورداری از دانش و مهارت برنامه‌ریزی، ارتباط و تعامل با مدیران حوزوی و فهم درست از جایگاه سیاست‌گذارانه شورای‌عالی حوزه‌های علمیه لازمه‌ی یک دبیر موفق است.

اگر از یک دبیر نسبتا جوان سخن می‌گوئیم، کاملا مسبوق به سابقه است. برای نمونه آیت‌ﷲ حسینی بوشهری در سن ۴۲ سالگی به عنوان مدیر حوزه‌های علمیه سراسر کشور انتخاب شدند. سمتی که بسیار بالاتر از دبیری شورای عالی حوزه بود. اما بزرگان حوزه در آن زمان به ایشان اعتماد کرده و الحمدلله خیرات و برکات تصمیم خود را سال‌ها مشاهده کردند.

جالب آنکه در آن زمان هنوز جوانگرائی به عنوان یک «مطالبه‌ی عمومی» در سطح جامعه بویژه فضای نخبگانی مطرح نبود و هنوز بیانیه «گام دوم» رهبری مبنی بر ضرورت توجه به جوانان در اداره امور کشور صادر نشده بود! هم‌اکنون گزینه‌های مختلفی با ویژگی‌های مناسب این جایگاه وجود دارد که علیرغم سن نسبتا جوان می‌توانند به خوبی این مسئولیت را برعهده گیرند و سال‌ها منشأ خدمات و برکات برای حوزه‌های علمیه باشند.

باید دید آیا شورای عالی حوزه با انتخاب یک نیروی جوان انقلابی می‌تواند علاوه بر پاسخگوئی به مطالبات عمومی حوزویان، از این فرصت استثنائی استفاده کند یا اینکه همچنان مدیران با سابقه بیست یا سی‌سال از یک کرسی به کرسی دیگری منتقل خواهند شد.

رده‌های مرتبط