مباحثات

رسانه فکری تحلیلی حوزه و روحانیت

پیش‌نشست همایش بین‌المللی گفت‌وگوی ایران و عرب با همت اداره همکاری‌های علمی و پژوهشی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی روز شنبه ۲۳ آبان در سالن مرکز همایش‌های غدیر دفتر تبلیغات اسلامی برگزار شد. در این نشست، ابتدا دکتر حسن عبدی‌پور نماینده پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در شورای سیاست‌گذاری طرح گفت‌وگوهای ایران و جهان عرب و دبیر نشست، ضمن بیان ضرورت و اهداف دبیرخانه دائمی گفت‌وگوی‌های ایران و جهان عرب افزود: به‌زودی نشست‌های منطقه‌ای در کشورهای لبنان، قطر و تونس برگزارخواهد شد و برنامه‌ریزی شده که در اواخر اردیبهشت ماه سال آینده، هفته گفت‌وگوهای ایران و عرب در ایران آغاز به‌کار کند.
سخنران اصلی این برنامه حجت‌الاسلام والمسلمین شیخ شفیق جرادی رئیس مرکز پژوهشی «معهد المعارف الحکمیة للدراسات الدینیة والفلسفیة» در لبنان بود که این نوشتار مروری است بر سخنان وی.

مشروح سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین شیخ شفیق جرادی

از ایده‌پردازان طرح گفت‌وگوي ايران و عرب تشکر مي‌کنم به‌خاطر بازگشايي راهی جدید به‌روي روابط ايران و اعراب. در ابتدا می‌خواهم عرض کنم که حقیقتاً من از برخورد روشنفکران با مسائل فرهنگي نگراني‌هايي دارم. بايد بدانيم که ما اکنون در جنگي تمام‌عيار هستيم؛ جنگي ميان نيروهاي تکفيري صهيونيستي استکباري و شيعه؛ به‌ویژه شيعيان خط مقاومت و پيرو ولايت فقيه. نگرانم وقتي که از گفت‌وگو صحبت کنيم، آن‌ها (روشنفکران) اين طوري برداشت کنند که اين مسأله – يعني گفت‌وگو – را در مقابل جنگ مطرح مي‌کنيم.

ما به دو دلیل وارد گفت‌وگو مي‌شويم: اول اين‌که ما خواهان جنگ نيستيم؛ بلکه طرفدار وحدت بين دو طرف هستيم؛ لذا بايد نشان دهيم که اين جنگ، جنگ فرهنگي است. دوم این‌که هرکاري بايد نتيجه‌ داشته باشد و بايد اين گفت‌وگوها را به نتيجه مطلوب برسانيم؛ همچنین انگيزه اين گفت‌وگوها بايد ايجاد تفاهم بین اطراف متخاصم باشد. ولي يک چيز مهمي که بايد بدانيم اين است که شرط اساسي اين گفت‌وگوها، شکست تکفيري‌ها در جنگ نظامي است؛ تا آن‌ها را شکست ندهيم گفت‌وگو امکان‌پذير نخواهد بود.

نکته‌ی دیگر این است که ما وقتي وارد گفت‌وگو مي‌شويم بايد هم خود را بشناسيم، هم طرف مقابل را؛ موقعيت خود را و موقعيت طرف مقابل را. موضوع و هدف گفت‌وگو هم باید مشخص شود. همچنین هر گفت‌وگويي هزينه دارد؛ بنابراين بايد آماده باشيم براي پرداخت هزينه گفت‌وگو.

IMG_9441

امروزه دو طرف گفت‌وگو ايران و اعراب هستند. ايران يعني شيعه به نمايندگي دولت اسلامي که بر اساس ولايت فقيه تشکيل شده است. اين دولت به‌معنای واقعی کلمه تنها کشور خط مقاومت است که در منطقه وجود دارد. مثلاً لبنان، سوريه يا عراق ديگر کشور واقعي نيستند؛ اين‌ها عاری از کيان‌هاي سياسي در منطقه هستند.

از سوي ديگر ايران داراي امکانات بسياري است: علمي، اقتصادي، فرهنگي و … . اين امکانات و ثروت و منابع ملي عظيم و یکپارچه به‌عنوان يک معضل براي طرف دوم يعني کشورهاي عربي و اسلامي شده است. شما مي‌دانيد که سلطه سياسي در جهان اسلام هميشه در دست اعراب سني بوده است؛ اما امروزه ما شاهد يک قدرت شيعي در منطقه هستيم و هضم و تحمل این موضوع براي اعراب سني خيلي دشوار است. اين اولين باري است که شيعه زمامدار قدرت سياسي با این گستردگی مي‌شود. در واقع اين بحران به‌صورت بحران وجودي براي اهل سنت درآمده است.

پيشنهاد بنده اين است که در آغاز بايد اين گفت‌وگوها به موضوعات تاريخي و کنونی منطقه بپردازد.

موضوع مهم دیگر این است که ما بايد به‌دنبال مخاطب يا شريک بگرديم تا با یکدیگر  هم‌گرایی داشته باشیم. به‌نظرم در شرايط کنوني، پيدا کردن اين افراد یا مؤسساتی که آماده گفت‌وگو باشند خيلي دشوار است. ما در معهد الدراسات الحکميه اين تجربه را داشيم و علت اين است که ما شيعه و طرفدار ايران هستيم.

مسأله ديگر این است که جهان عرب يکنواخت و یکدست نيست و تنوع فرهنگي زيادي دارد. می‌توانم جهان عرب را به چهار قسمت تقسيم ‌کنم:

  1. سکولارها: اين‌ها کاري با دين ندارند و بعضي از آن‌ها گرايش به ريشه‌هاي مذهبي و طايفه‌گري‌شان پيدا کردند و بعضي ديگر نقش مزدور آمريکا را در منطقه بازي مي‌کنند؛ لذا مزدور فرهنگي محسوب می‌شوند.
  2. اقليت‌هاي مذهبي: من اکيداً شما را به متمرکز شدن بر اقليت‌ها دعوت مي‌کنم. اين‌ها از نظر تکفيري‌ها مشرک هستند و به همین دلیل جنگي تمام عيار با علوي‌ها، ايزدي‌ها، کردها و مسيحي‌ها برپا کردند. اين‌ها، برخورد اخلاقي حزب‌ﷲ را تجربه کردند؛ لذا به شيعه و حزب‌ﷲ اعتماد زيادي دارند. من پيشنهاد مي‌کنم يک همايش منطقه‌اي يا بين‌المللي براي رهبران طوايف مسيحي و علماي ايراني در ايران برگزار شود.
  3. شيعيان: اين‌ها يک طيف نيستند و تنوع سياسي و فرهنگي دارند؛ بعضي‌ پيرو ولايت فقيه‌اند و بعضي‌ گرايش‌هاي سياسي دیگری دارند. اما امروزه شيعه از وحدت بيش‌تري برخوردار است. من پيشنهاد مي‌کنم از اجتماعات عظيم شيعه – مثلاً زيارت اربعين – استفاده بهينه شود و در جهت تقويت روابط با شيعيان عراق جهت دفاع از عتبات عاليات و نشان دادن نقش حياتي آن در مسايل روزمره، بیش‌تر بهره‌برداری شود.

برخی مراجع ديني از ولايت فقيه نگراني‌هايي داشتند که بحمدﷲ  امروزه اين نگراني‌ها رفع شده است؛ چون ولايت فقيه پشتيبان مرجعيت است.

گاهي، بعضي از گروه‌هاي شيعه به‌دنبال چيزي شبيه تکفير هستند؛ در لبنان به اين گروه‌ها اصطلاحاً می‌گویند شيعه سفارت‌خانه‌ها؛ يعني شيعياني که از سوي سفارتخانه‌هاي خارجي به آن‌ها ديکته مي‌شود. پيشنهاد مي‌کنم باب گفت‌وگو با اين‌ها باز شود؛ بايد با همه گروه‌هاي شيعه گفت‌وگو کرد.

  1. اهل سنت: که گروهي از آن‌ها را تکفيري‌ها تشکيل مي‌دهند. بايد بگويم پديده تکفيرگرايي در محافل سني يک پديده رايج شده است. شايد بگویيد این‌ها اهل گفت‌وگو نيستند؛ اما اين‌طور نيست؛ با بعضي از اين‌ها – به‌ويژه سلفي‌ها – امکان گفت‌وگو وجود دارد؛ ولي بايد محرمانه باشد؛ گفت‌وگو با این‌ها نباید علنی باشد؛ چون از محيط سني خودشان نبریده‌اند. وقتي در مقابل دو گزينه قرار مي‌گيريم: گفت‌وگو يا عدم گفت‌وگو، به‌نظرم باید گزينه سوم را انتخاب کنیم: گفت‌وگوي پنهاني و محرمانه.

گروه دیگر از اهل سنت گروه‌هاي اسلام سياسي نظير اخوان‌المسلمين هستند. اين‌ها آدم‌هاي انعطاف‌پذيری هستند؛ ولي با این‌ها هم بايد به‌طور محرمانه گفت‌وگو کرد. حقيقتاً امروزه گفت‌وگو با اين‌ها خيلي دشوار شده است؛ به‌خاطر اين‌که حامی مالی این‌ها کشورهاي نفتي خليج‌اند؛ لذا در نهایت طرف اهل سنت‌اند.

گروه دیگر الازهر است. من مي‌دانم که ايراني‌ها به الازهر امید زیادی دارند؛ ولي من شما را نصيحت مي‌کنم که زياد اميدوار نباشيد، چيزي نصیب شما نخواهد شد. الازهر ديگر الازهر سابق نيست. به‌نظرم تأثير گروه‌هاي جامعه مدني در حال حاضر بيش‌تر از الازهر شده است.

نکته ديگر اين‌که در روزهاي آينده همايشي تحت عنوان «الشيعة و العرب» برگزار خواهد شد که برگزار‌کنند‌ه‌ی آن يک فرد مسيحي داراي تابعيت اسرائيلي و نماينده سابق  مجلس اسرائيل است به‌نام عزمي شاره. او در قطر مرکز پژوهشي دارد و تلاش می‌کند شخصيت‌ها را بخرد. از نظر او شيعه حقيقت وجودي ندارد؛ بلکه يک پديده نظري است.

در انتها سخنانم تأکید می‌کنم که ايراني‌ها هميشه طرح‌ها و پيشنهادات خوبي مطرح مي‌کنند؛ ولي در عمل همه اين طرح‌ها با سوءمديريت و عدم هماهنگي مواجه مي‌شوند؛ لذا بايد طرح‌ها با عمل، هماهنگي لازم را داشته باشند.

رده‌های مرتبط