اشاره: یکی از محوریترین و برجستهترین فضائل و ویژگیهای امام علی(ع)، عدالت است که امیر مؤمنان همواره در صدد تحقق آن بودند و تا حدودی موفق به برپایی این آرمان بلند انبیاء الهی شدند، اما با شهادت ایشان و شرایط زمانی سائر ائمه، به نظر میرسید شعلههای نوپدید آن، رو به خاموشی است. به منظور بررسی جایگاه عدالت در سیره امام علی(ع) و ائمه اطهار(ع) گفتوگویی با حجتالاسلام دکتر سلیمیان عضو هیئت علمی پژوهشکده مهدویت و آیندهپژوهی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی انجام دادیم که در ادامه خواهد آمد.
مهمترین و برجستهترین ویژگی زندگی و سیره امام علی(ع) چیست؟
امیر مؤمنان ویژگیهای شاخص و ممتاز فراوانی دارد؛ به طوری که آن سخن معروف را به یاد میآورد که «دشمنان علی در طول تاریخ تلاش کردند تا محسنات او را بپوشانند و دوستان علی، از ترس این محسنات را ذکر نکردند»، با این وجود، امروزه با ویژگیها و فضائل بسیاری از علی(ع) روبهروییم. اما به نظر میرسد یکی از محوریترین و برجستهترین اوصافی امیر مؤمنان چه در دوران حیات و چه پس از شهادت ایشان، مقوله عدالت است. پر واضح است که مسئله به عنوان یکی از اهداف بزرگ همه پیامبران الهی و اولیاء خداوند مطرح بوده است؛ چرا که عدالت در بین آموزههای وحیانی و الهی به عنوان یک شعار محوری برای همه ادیان الهی مطرح بوده است و در واقع در پرتو عدالت است که انسانها خداوند را میپرستند؛ امنیت در جامعه فراگیر میشود و در پرتو عدالت است که رفاه و رفع نیاز عمومی به وقوع میپیوندد. بنابراین ویژگی عدالت یکی از بحثهای پذیرفتهشدهای است که همواره مطرح است.
امیر مؤمنان آنگاه که مجالی برایش پیش آمد، محوریترین برنامه خود را بر پایه عدالت برپا کرد و اساسیترین سبب کژیها و انحراف در جامعه را ظلم و بیعدالتی دانست. علی نهفقط در دوران محدود حکومت، بلکه در جایجای زندگی خود، مسئله عدالت را به عنوان یک نیاز اساسی بشریت در کانون توجه قرار داد، اما این عدالت در شرایط بروز و ظهورش در دوران حکومت حضرت علی(ع) با موانع و مشکلات فراوانی روبهرو شد. انسانهای خودخواه و منحرفی که عدالت امیر مؤمنان را برنمیتابند، با سنگاندازی و ایجاد موانع، همواره مردم را از این زلال ارزشمند محروم کردند؛ تا جایی که بزرگترین غصه علی(ع) انسانهایی بودند که فراراه اجرای عدالت علی(ع)، مانع ایجاد میکردند و یا سنگاندازی میکردند، اما این سبب نشد که امیر مؤمنان در اجرای عدالت کمترین تردیدی از خود نشان دهد. شواهد تاریخی در منابع اسلامی گواه اهتمام ویژه امیر مؤمنان در اجرای عدالت در جامعه مسلمین است که امروزه بر هیچ ناظر منصفی پوشیده نیست.
اما سوگمندانه، این دوران نورانی چندان نپایید و دولت مستعجل بود. هنوز خنکای زلال عدالت، ذائقه بشریت را فرانگرفته بود که بدخواهان نادان وجود آن حضرت را برنتافتند، پس از جنگهای فراوان که فراراه او قرار دادند، او را به شهادت رساندند.
آیا با شهادت امام علی(ع)، دنبال کردن این محور الهی نیز کمرنگ شد؟
هرچند با شهادت آن حضرت، با توجه به شرایط حاکم بر زمان سایر پیشوایان، از پرتو نوپدید شعلههای عدالت با شهادت آن حضرت، بسیار کاسته شد و میرفت تا به کلی خاموش شود؛ ولی این راه ادامه داشت و ادامه خواهد داشت تا زمانی که از سلاله پاک او انسانی بزرگ، آن شعار الهی را محور برنامههای خود قرار داده، جهان را پر از عدل خواهد کرد. بیگمان اگر محورهای برنامه مهدی موعود، برپایی عدالت و قسط است، به همین جهت است که در پرتو عدالت، همه خوبیها بروز و ظهور پیدا خواهد کرد. حضرت مهدی که پایانبخش راه نیمهتمام همه پیامبران الهی است، در برپایی عدالت بر همه گستره زمین، راه نافرجام امیر مؤمنان را به فرجام خواهد رساند و همه انسانها را با زلال عدالت سیراب خواهد کرد.
درباره عدالتگستری آخرین حجت الهی در روایات موجود، سخنان ارزشمندی به چشم میآید که مرور آنها میتواند ضمن ایجاد اشتیاق در ما برای حضور در آن جامعه آرمانی، زندگی اکنون ما را نیز با یک هدف آرمانی درآمیزد. در روایتی از امیر مؤمنان چنین آمده است که مهدی زمین را آکنده از عدل و قسط میکند، آنگونه که پر از جور و ظلم شده باشد. در سخن ارزشمندی امام کاظم در تأویل آیه «اعلموا أنّ ﷲ یحیی الأرض بعد موتها» میفرماید: «یبعث ﷲ رجالا فیحیون العدل فتحی الأرض لإحیاء العدل، و لاقامة العدل فیه انفع فی الأرض من القطر أربعین صباحا؛ منظور این نیست که خداوند زمین را به وسیله باران زنده میکند، بلکه مردانی را برمیانگیزد که اصول عدالت را احیا کنند، و زمین با احیای عدالت زنده میشود، (بدانید) اقامه عدل در زمین از چهل روز باران نافعتر است».
راهبردهای تحقق عدالت به عنوان نافرجامی که سرانجام در دوران حضرت مهدی(عج) به فرجام خواهد رسید، چیست؟
حضرات معصومین(ع) به راهبردهای فراوانی اشاره کردهاند. نخستین راهبرد برای اجرای عدالت در گستره زمین، افزایش معرفت بر امور است. چه آنکه جهل و نادانی بخش از عوامل بیعدالتی و ظلم است. امام باقر(ع) درباره رشد آگاهی جامعه عصر ظهور میفرماید: هنگامی که قائم ما قیام کند خداوند دستش را بر سر بندگان میگذارد و عقول آنها را با آن جمع کرده و افکارشان با آن تکمیل میشود. گسترش انفاق از دیگر راهبردهای برپایی عدالت موعود در میان انسانهاست. چه اینکه در آن جامعه غنی و دارا هرگز از دادن مال و ثروت خود به مستمندان و ضعفا بخل نمیورزند. توزیع دادگرانه ثروت از دیگر راهبردهای به فرجام رسیدن عدل جهانی است که علی(ع) آن را دنبال میکردند.
موعود منجی در آن گستره جهانی همه را از خوان نعمت الهی، متناسب با شأن و جایگاهشان بهرهمند خواهد ساخت. او با برداشتن افزونخواهی که یکی از صفات جاهلانه و ناپسند است، زمینه را برای بهرهمندی همگان فراهم خواهد ساخت. در کنار همه آنچه گفته شد، راهبرد اساسی، احساس بینیازی در نهاد مردمان است. فروکاستن از آزمندیهای مادی و دنیوی و اقبال به امور روحی و معنوی سبب میشود تا انسانهای فراوانی هرگز درباره ثروتاندوزی، فکر نکنند و بیش از نیاز خود را به دیگران بدهند.
عدالتگستری مهدی(عج) چه حوزهها و گسترههایی را در برخواهد گرفت؟
با توجه به متن روایات، برپایی عدالت گسترههای فراوانی را مدنظر قرار خواهد داد. نخست گستره انسانی است که از روایات به دست میآید که این عدالتخواهی همه انسانها را فارغ از گویش، رنگ پوست، منطقه جغرافیایی در برخواهد گرفت. حتی در برخی روایات است که امام حسین(ع) فرمود: آنگاه که برپاکننده عدل به پاخیزد، دادگریاش نیکوکار و فاجر را در برمیگیرد. افزون بر گستره انسانی، گستره جغرافیای نیز در فرمایش معصومین همواره مورد تأکید قرار گرفته است. کمتر روایتی است که سخن از برپایی عدالت به میان آورده باشد و به جهانی بودن این عدالت، اشاره نکرده باشد.
علاوه بر این دو گستره انسانی و جغرافیایی، گستره مصداقی نیز در فرمایشات معصومین مورد توجه بوده است. عدالت در داوری، عدالت در امور اقتصادی، عدالت در گزینشهای سیاسی، و سرانجام عدالت در امور فرهنگی از مصادیقی است که به روشنی در سخنان معصومان قابل استفاده است.
آنچه در پایان لازم است به آن بپردازیم، آثار و برکات برپایی عدالت است که توجه به آنها نظام معرفتی ما را به حکومت عدل مهدوی کامل خواهد کرد. برکاتی که انسانهای زمان امیر مؤمنان(ع) با ممانعت از برپایی عدالت، خود را از آن محروم کردند؛ تا جایی که برخی دانشوران و عالمان دورههای گذشته، بشریت را نیازمند جدی به شخصیتی بزرگ به نام علی بن ابی طالب دانستند؛ چنانکه «جورج جرداق» نویسنده لبنانی درباره امام میگوید: ماذا علیک یا دنیا لو حشدت قواک فأعطیت فی کل زمن علیاً بعقله و لسانه و ذی فقار؛ چه میشد ای روزگار اگر قدرتها و نیروهای خود را بسیج میکردی و در هر دوره انسانی مانند علی(ع) از نظر عقل و خرد، سخن و بیان، قدرت و شجاعت به جامعه بشری تحویل میدادی؟
امام صادق(ع) و مکتب تشیع
هیچ اثری از آثار مرحوم علامه سیدجعفر مرتضی را نمیبینید که دستهای آلوده در تاریخ اسلام را شناسایی نکرده باشد
حکومت اسلامی در اندیشه سید مصطفی خمینی
گفتمان فقهی امام در امتداد گفتمان آقای خویی بود/ جریان سنتی نفسهای آخرش را میکشد/ حوزه یک مرحله خونین فکری خواهد داشت