مباحثات

رسانه فکری تحلیلی حوزه و روحانیت

مباحثات: یکی از فصول مهم در مطالعه‌ی انقلاب اسلامی ایران، نقش مراجع و علماست؛ نقشی که بیش‌تر در حمایت یا عدم حمایت‌شان از امام خمینی(ره) بروز و ظهور داشت. آیت‌ﷲ‌العظمی میرزا هاشم آملی از مراجعی بود که هرچند به‌زعم عده‌ای آن‌طور که باید و شاید در مبارزه حضور فعال نداشت، اما بیت شریفش، مرکزی امن برای طلاب انقلابی بود؛ به‌طوری که در وقایع و موقعیت‌های اعتراضی، انقلابیون سخن خود را ابتدا به گوش مرحوم میرزا هاشم می‌رساندند و سپس به بیوت دیگرمراجع می‌رفتند.

از این مجموعه

در اسناد، بارها از بیت آیت‌ﷲ میرزا هاشم آملی به‌عنوان محلی برای تجمعات انقلابی یا مأوایی برای انقلابیون نام برده شده است. زمانی که آیت‌ﷲ خمینی در سال ۱۳۴۳ش دستگیر می‌شود، سید مصطفی خمینی ابتدا به بیت مرحوم میرزا هاشم آملی می‌رود و ضمن اعلام خبر، در این خصوص با وی رایزنی می‌کند.‏[۱]‎  در تجمعات مختلفی که در قم شکل می‌گیرد و حاکمیت پهلوی را به چالش می‌طلبد نیز، بیت آیت‌ﷲ آملی مرکزی برای تجمعات بوده است. ساواک در فروردین ماه ۱۳۴۵ش گزارش می‌دهد: «طبق اطلاعات واصله از قم، ساعت ۹ روز ۳/۱/۴۵ قریب به ۵۰۰ نفر از طلاب قم به تدریج در منزل عاملی (آملی) اجتماع کرده و آقای انصاری شیرازی به‌عنوان اعتراض نسبت به دستگیری شیخ حسینعلی منتظری و ربانی شیرازی بیاناتی… اظهار نموده‌اند».‏[۲]‎

در تجمعات مکرر دیگری نیز، بیت آیت‌ﷲ مرکزی برای اعتراضات علیه حاکمیت پهلوی بوده است. در جریان مقاله احمد رشیدی مطلق، تظاهرکنندگان ابتدا به بیت آیت‌ﷲ آملی می‌روند و اعتراض خود را به گوش ایشان می‌رسانند. ایشان نیز طی سخنانی به بیان عظمت و شخصیت امام(ره) می‌پردازد و هیئت حاکم و رژیم پهلوی را مورد نفرت روحانیت و ملت قلمداد می‌کند.‏[۳]‎ در ماجرای حوادث ۱۹ دی قم نیز این‌گونه گزارش شده است:  «روز ۱۹/۱۰/۵۶ که عده بی‌شماری از طلاب شهرستان قم از ساعت ۹ صبح به‌منظور اعتراض به نوشته روزنامه اطلاعات و حمایت از (امام) خمینی شروع به تظاهرات نمودند، ابتدا به منزل شیخ هاشم آملی و بعد به منزل علامه طباطبایی .. رفتند».‏[۴]‎

به‌نظر می‌رسد که بیت شریف آیت‌ﷲ آملی، مرکزی امن برای طلاب انقلابی بوده و در وقایع و موقعیت‌های اعتراضی، سخن خود را ابتدا به گوش مرحوم میرزا هاشم می‌رساندند و سپس به بیوت دیگرمراجع می‌رفته‌اند.

در آستانه انقلاب

در سال‌های ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ش حرکت‌های انقلابی بار دیگر به اوج خود می‌رسد. میرزا هاشم آملی در این مقطع به حمایت تمام‌قد از انقلابیون می‌پردازد. با درگذشت سید مصطفی خمینی، آیت‌ﷲ آملی در مسجد اعظم قم مجلس ختمی برگزار می‌کند.‏[۵]‎ این جلسات شروعی بر حرکت‌های مجدد انقلابی محسوب می‌شده است. با انتشار مقاله‌ای در روزنامه اطلاعات، اقدامات اعتراضی هم پرشورتر می‌شود. نوزدهم دی‌ماه، مردم به‌عنوان اعتراض نسبت به مقاله روزنامه اطلاعات که به آیت‌ﷲ خمینی اهانت کرده بود، درس‌های حوزه علمیه قم و همچنین بازار و مغازه‌های اطراف را تعطیل کرده بودند. طلبه‌ها که در مسجد اعظم و مدرسه خان و صحنین اجتماع کرده بودند، به‌طور دسته‌جمعی به منزل شیخ هاشم آملی می‌روند. میرزا خیلی مختصر در چند کلمه می‌گوید: «ما این اهانت را محکوم می‌کنیم و ساکت نمی‌نشینیم. من پیشقدم شده با آیات و مراجع دور هم می‌نشینیم و تصمیم می‌گیریم که چه باید بکنیم. حرف‌هایی داریم که در این‌جا صلاح نیست بگویم. ما کارهای شما را تحسین می‌کنیم. همه شما را دوست داریم و به‌خاطر شماها ما را می‌شناسند؛ شما هم متحد باشید».‏[۶]‎  آیت‌ﷲ آملی اگرچه در آن محفل گفته بود که حرف‌هایی دارم که صلاح نیست در این مجلس بازگو کنم، اما پس از این بود که ایشان به همراه دیگر حضرات مراجع قم، نامه‌ای به آیت‌ﷲ خوانساری می‌نویسند و این‌گونه اعتراض می‌کند: «مقاله روزنامه اطلاعات که متضمن اهانت به مقام شامخ روحانیت و تعرض به احکام مسلمه اسلام بود، موجب تشنج شدید گردید. چرا دولت مراقبت از وضع مطبوعات بر وفق مصالح کشور نمی‌کند؟». در این نامه به اقدامات مأمورین انتظامی نیز اعتراض شده بود: «اقدامات روز گذشته قم احتیاج به توسل به اسلحه گرم نداشت؛ متأسفانه مأمورین متوسل به اسلحه شدند که منجر به کشته‌شدن عده‌ای بی‌گناه و مجروح‌شدن عده زیادی گردید و هنوز وضع بسیار متشنج است. مستدعی است حضرتعالی اقدامات لازم را بفرمایید تا در آتیه این‌گونه مطالب و پیش‌آمدها تکرار نشود و صدمات و توهینات وارده جبران گردد».‏[۷]‎

میرزا هاشم همچنین به همراه شیخ مرتضی حائری اعلامیه‌ای را در محکومیت این مقاله و کشتار معترضین صادر کردند. در آن اعلامیه نیز بر این نکته تأکید شده بود که «جامعه مسلمانان ایران از تمام جریانات و اقداماتی که بر خلاف موازین شریعت اسلام است، کاملاً ناراضی و ناراحت است و دولت به جای این‌که باید نماینده‌ی مردم و مجری تمایلات صحیح آنان بوده و بر وفق مصالح اسلامی عمل نماید و در تمام جریانات که از جمله مطبوعات است مراقبات کامل داشته، به عکس در سایه حمایت دولت مطبوعات با تعرض به مبانی اسلام و اهانت به روحانیت و مراجع معظم شیعه به‌خصوص مرجع عالیقدر حضرت آیت‌ﷲ خمینی مدظله، قلوب مسلمین را جریحه‌دار می‌نماید و هنگامی که مردم با اجتماع و تعطیل بازار ابراز ناراحتی می‌کنند، آنان را با اسلحه گرم مقتول و مجروح می‌کنند». در پایان این بیانیه چنین آمده بود: «ما و همه مسلمانان ضمن اعتراض شدید نسبت به این جریانات، خواهان اجرای قوانین اسلام و مجازات کشتار مسلمین بی‌گناه هستیم».( اسناد انقلاب اسلامی، ج۲،ص۲۲۶) میرزا هاشم در اعتراض به اقدامات تند و خشن حاکمیت، حتی در مجلس جشن عید غدیر – که دعوت شده بود – هم شرکت نکرد و ضمن امتناع از رفتن به جشن گفته بود ما امسال عید نداریم.‏[۸]‎

حوادث سال ۱۳۵۷ش هم اعتراض آیت‌ﷲ را به همراه داشت. در این سال جمعی از فضلا درباره‌ی اوضاع سیاسی ایران از میرزا هاشم می‌پرسند و مرحوم میرزا این‌گونه پاسخ می‌گوید: «ما نظر شخصی خود را مکرراً به‌طور شفاهی صریحاً اظهار نموده‌ایم که اعمال وحشیانه‌ای که دستگاه حاکمه ایران در بلاد مختلف پیش گرفته است که گاهی مردم بی‌سلاح را با اسلحه گرم پاسخ می‌گوید و زمانی مأمورین خود را به‌صورت کولی و بربری به‌جان مردم می‌اندازد، با هیچ منطقی توافق نداشته و در تاریخ جز در قرون وسطی نظیر ندارد. مبارزه ملت مسلمان ایران که تنها منشأ مذهبی دارد و در راه دفاع از حریم مقدس قوانین قرآن است، هیچ‌گاه با این خشونت‌ها خاموش نمی‌گردد. ما همواره همبستگی خود را با حضرت آیت‌ﷲ‌العظمی خمینی مدظله ابراز داشته‌ایم و اینک نیز همچنان که ایشان در بیانیه خود فرموده‌اند تشکیل دولت نظامی را محکوم می‌کنیم».‏[۹]‎ آیت‌ﷲ آملی در پایان این نامه، نتیجه‌ی نهایی مبارزات مردمی را اجرای کامل قوانین اسلامی دانسته بود. اگر در سال‌های پیش از آن، مرحوم آملی سخن از نصیحت حاکمان به‌میان می‌آورد، در این سال‌های منتهی به انقلاب اسلامی از برقراری حاکمیت اسلامی و اجرای کامل قوانین اسلامی سخن می‌گفت.

در پی اوج‌گیری مبارزات مردم در سال ۱۳۵۷ش، میرزا هاشم نیز بیانیه‌ای صادر کرد و در آن، ادامه اعتراضات مردمی را خواستار شد و از به ثمر رسیدن قریب‌الوقوع مجاهدت مردم خبر داد. در این بیانیه که بیستم آبان ماه آن سال منتشر شد آمده بود: «ملت مسلمان و مبارز ایران آگاه است تنها قانونی که می‌تواند تمدن بشری را با تمام ابعاد گسترده‌اش تأمین نماید همانا قرآن کریم و قانون خدایی می‌باشد؛ از این رهگذر، هم برای فراهم کردن و به‌دست آوردنش خون‌های گرانمایه ریخته و هم برای صیانت و از دست ندادنش خون‌های گران‌قدر نثار می‌کند». در این بیانیه از حرکت مردم به‌عنوان یک جهش دینی یاد شده بود: «این جهش دینی که از همان اصالت اعتقاد و ایمان مایه می‌گیرد، عمیق‌ترین پایه‌های استوار نهضت اسلامی را تشکیل می‌دهد».‏[۱۰]‎

میرزا هاشم آملی با این رویّه بود که به حمایت از انقلاب ایران می‌پرداخت و منش سیاسی خود را ابراز می‌داشت. او اگرچه اقدامات تند و انقلابی انجام نداد، اما از امضای بیانیه‌ها در نقد حاکمیت پهلوی نیز دریغ نمی‌ورزید.

پانوشت‌ها

  1. خاطرات حجت‌الاسلام محمد جواد کشمیری، ص۱۱۷. [⤤]
  2. یاران امام به روایت اسناد ساواک، مرحوم آیت الله ربانی شیرازی، ص۵۳ [⤤]
  3. یاران امام به روایت اسناد ساواک، برادران شهید رحیمی، ص۱۸۱ پاورقی. [⤤]
  4. نوزده دی ماه به روایت اسناد ساواک، ص۱۵۵. [⤤]
  5. نوزده دی ماه به روایت اسناد ساواک، ص۷. [⤤]
  6. امام خمینی در آینه اسناد ساواک، ج۶، ص۱۷۱. [⤤]
  7. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۲، ص۳۴. [⤤]
  8. امام خمینی در آینه اسناد ساواک، ص۱۱۵. [⤤]
  9. اسناد انقلاب اسلامی، ج۲، ص۴۳۵. [⤤]
  10. اسناد انقلاب اسلامی، ج۲، ص۴۳۶. [⤤]

رده‌های مرتبط

دیدگاه‌ها

  1. عباس یزدی 

    بیان نکردن بعضی موارد یعنی تحریف تاریخ
    تاریخ را درست بازخوانی کنید
    مردم میرزاهاشم و فرزندانش را از شما بهتر می شناسند

  2. عباس یزدی 

    عباس یزدی ۱۳۹۶/۱۰/۰۵ در ۰۸:۲۴
    بیان نکردن بعضی موارد یعنی تحریف تاریخ
    تاریخ را درست بازخوانی کنید
    مردم میرزاهاشم و فرزندانش را از شما بهتر می شناسند

    دیدگاه شما در انتظار بررسی است.

    مطلب بالا بعد از ارسال نظرم را دیدم
    نتیجه بررسی ازهمین الان معلوم است
    حتی برای قلیل بازدیدکنندگان اتفاقی هم نظر مرا نمایش نخواهید داد

پاسخ دهید