دبیر کنفرانس: در این همایش بهدنبال توجه به این نکته هستیم که جریانسازی علمی در حوزه ایجاد نظامات حاکمیتی برآمده از ارزشها، بدون دست دادن و همراهی سه بخش حوزه، دانشگاه و نهادهای حاکمیتی و مدیران، ممکن نیست. اگر میخواهیم دولت اسلامی محقق شود، حوزه باید به شکل کامل، ضلع سوم را ایجاد کند. منظور از حوزه نیز، متن حوزه، یعنی حوزویان است؛ نه فقط بخش خاصی از طلاب که در بخش حاکمیتی طرف مشورت هستند. ادامه …
آیتﷲ حاج شیخ محمد جواد فاضل لنکرانی متولد ۱۳۴۱ شمسی فرزند مرجع عالیقدر تشیع است. وی به دلیل همراهی با پدر خود در متن فعالیتهای علمی،دینی و انقلابی ایشان بود و در این گفتوگو از ویژگیهای بارز آن مرحوم سخن … ادامه …
حوزه علمیه از ابتدای انقلاب باید کادرسازی را شروع میکرد که بهخاطر مصلحتاندیشیها و عافیتطلبیهای بخشی از همین حوزه این اتفاق نیافتاد/ما زمانی میتوانیم هزینه کنیم تا عدهای از حوزویان و دانشگاهیان در قالب یک کار علمی فکر و اندیشه دینی تولید کنند که مدیریت هزینههای اینچنینی و بیتالمال در دست ما باشد. ادامه …
آیتالله هادوی تهرانی با بیان اینکه افراطیگری غیردینی نیز یکی از وجوه افراط است، افزود: سکولاریسم از جملهی همین افراطهاست. این استاد حوزهی علمیه تدبر و تفکر را مسیر برونرفت از اسلامهراسی امروزین دانست و گفت تفکر در اسلام، لزوماً به معنای اندیشیدن نیست؛ بلکه نظامی منسجم برای قیاس ادیان با یکدیگر و نیل به درک متقابل و زندگی مسالمتآمیز قلمداد میشود. ادامه …
گروههای مختلفی برای انقلاب مبارزه میکردند و شکنجه میکشیدند؛ ولی مردم بهواسطه سخن آنها به میدان نیامدند؛ بلکه به پیروی از مراجع تقلید، روحانیت و حوزهها به میدان آمدند. لذا طبیعی است که نظام را با حوزه یکی بدانند و نتوانند ببینند که حوزه میگوید من در مقابل این حکومت و نظام هیچ مسئولیتی ندارم. فرزندان مردم بهخاطر حرف مرجعیت و حوزه به شهادت رسیدند. ادامه …
قبل از انقلاب ما فقط به همین ادله مراجعه میکردیم و در حجره مینشسیتم و استنباط میکردیم و فتوا میدادیم. فقها و بزرگانی بودند که چون مقتضیات زمان را نمیشناختند، میگفتند این حرفهایی که در کتابها نوشته شده به راحتی قابل اجراست. امام در اینگونه موارد با محک عینیت و واقعگرایی وارد شدند تا ببینند اجرای چه چیزی ممکن است و چه چیزی ناممکن. فقه قبل از انقلاب، فقه تئوری و مدرسهای بود. اگر ما همچنان در فضای قبل از انقلاب مانده بودیم، هزارسال دیگر هم، وضع به همان منوال بود.
انقلاب مولود جریانات بسیاری بود که از زمان نهضت مشروطه شروع شدند؛ مثل جریان مرحوم آخوند، جریان نهضت نفت یا جریان مرحوم دکتر شریعتی/مراجع و فضلا باید حواسشان به استقلال حوزه باشد؛ نهادی که بیش از هزار سال ـ از زمان شیخ طوسی ـ در جامعه شیعی بوده. این امانت را نباید به خاطر منافع چهار روزه، از بین ببریم. ادامه …
حذف شرط «مرجعیت» در تعیین «ولی فقیه»، فارغ از پیامدهای سیاسی، پیامی تأملبرانگیز برای حوزههای علمیه داشته که بهنظر میرسد تا کنون چندان به آن توجه نشده است. چرا مرجعیت که عالیترین مقام علمی و متنفذترین جایگاه حوزوی است، از شروط لازم و ضروری ولایت امر مسلمین محسوب نمیشود؟ و اساساً مرجعیت نه بهمعنای نهاد دینپژوه، که به معنای یک جایگاه متنفذ اجتماعی منسوب به دین، منهای کارآمدی در اداره امور مسلمین چه تعریفی قابل دفاعی میتواند داشته باشد؟ ادامه …
تا وقتی که کلیت نظام، اسلامی باشد، حوزه از آن حمایت میکند. نظام مولود حوزه است و حوزه در ارتباط با اشتباهاتی که در قسمتهای مختلف ممکن است وجود داشته باشد، گوشزد میکند و نمیگذارد انحرافی پدید آید. نه مرجعیت قم و نه مفاخر حوزه و مدرسین منفعل نیستند که در نهایت سپر شوند و نظام هم شأنش بالاتر از این است که برخورد ابزاری نسبت به حوزه داشته باشد و حوزه را سپر قرار بدهد. ادامه …
غایت و هدف دینداری را میباید برگزید. نمیباید دین و دینداری را در تمسک به اموری معرفی کرد که با عقل زمانه کمتر سازگاری دارد. پاینهادن در عرصهی عمومی، اشباعِ عقلِ جمعی را نیز میطلبد. میتوان به دستاوردهای جدیدِ امروزین به دیدهی عنایت نگریست و همچنان بر مرام دینی مقیّد بود. مرحوم شیخ مفید قرنها پیش متدیّنان را هشدار داده بود که «جماعتی از شیعیان که دیانت آنها از روی تقلید و بدون تأمل است… شایستهی خلود در جهنم میباشند». وی حتی معتقد بود: «امام غائب(عج) از آن جهت تا کنون ظاهر نشده است که میداند اعتقاد بیشترین پیروان او مبتنی بر تقلید است و بر چنین مردمی نمیتوان اعتماد کرد». ادامه …