در کتاب «آشنای آسمان» که دربارهی علامهی طباطبایی است از قول ایشان نقل شده که «… نمیدانم چگونه و چرا به محضر حضرت آیتالله بروجردی عرض کرده بودند که میگفتند دستور ایشان است که شهریه آنهایی که به درس اسفار میروند قطع شود. وقتی این خبر رسید، با خود گفتم که خداوندا؛ … اگر درس اسفار تعطیل شود، لطمهی بزرگی به سطح علمی و عقیدتی طلاب وارد خواهد شد…». ادامه …
مرحوم آشتیانی در مورد سید جمالالدین معتقد بود که وی «سیاسیکار بود» و «خیلی هم ملاّ نبود» و در فلسفه هم دستی نداشت و شاهکار وی، رسالهای در ردّ دهریین است که اگر بخوانید میبینید که پرمحتوا نیست. آیتالله خسروشاهی اما موارد عدیدهای از اِشراف علمی سید جمال را برشمرده و بر این دیدگاه مرحوم آشتیانی خرده گرفته است. ادامه …
دهم اسفند ماه ۱۳۵۷ بود که امام خمینی پس از سالها دوری، وارد قم شد. پس از تشکیل دولت موقت، امام (ره) احساس میکند اوضاع به ثبات نسبی رسیده و میتواند بر اساس وعدهای که داده، به قم بازگردد. قم پایگاه اصلی روحانیت بود و امام خمینی خود را متعلق به آن میدانست؛ شهری که رهبری دینی انقلاب را بر عهده داشت. ادامه …
بر این باور بود که میباید پشت سر مرجعیت قدم برداشت. در میان مراجع پس از آیتالله بروجردی بیش از همه، همنشین و همراه آیتالله گلپایگانی بود. وی اما میکوشید تا پاس مقام و منزلت منبر را فرو ننهد؛ هیچ شرط و دستوری را برای منبر نمیپذیرفت؛ گفته بود: اگر به من بگویند که شرط این منبر این است که بگویی «لا اله الا الله»، من نمیگویم. ادامه …
در فصل اول کتاب که به بررسی فعالیتها و رفتارهای سیاسی اجتماعی آیتالله حکیم اختصاص دارد، نشان داده شده که این مرجع تقلید، بیشتر از درِ مدارا و مسالمت با حاکمیت پهلوی مواجه میشده است. آیتالله انتقاداتی به حکومت پهلوی داشته، اما گفته بود که «ما نمیخواهیم شاه ایران را تقدیس کنیم؛ اما میگوییم وی بودنش برای پاسداری از شرّ کمونیسم بهتر است و شاه نباید تضعیف گردد». ادامه …
پدر و پدربزرگش از روحانیون شیراز بودند و او هم دروس حوزوی را تا پایان سطح آموخت. اگرچه به جامهی روحانیت در نیامد، اما دغدغههای دینی او را رها نکرد. در مسائل تربیتی، وی تأکید بسیاری بر آموزههای نهجالبلاغه داشت. او بارها اشاره کرده بود که «اگر بخشهای تربیتی سخنان امام علی(ع) در نهجالبلاغه خوب ترجمه و نشر یابد، جهانیان آموزش و پرورش اسلامی را به خوبی خواهند شناخت». ادامه …
وی در سخنان خود بارها بدین نکته اشراف میداد که انبیاء آمدهاند تا گنجهای عقلانیت را که در ویرانهها خوابیده و انسانها از آنها استفاده نکردند استخراج کنند. تخصصیشدن اجتهاد، یکی دیگر از دغدغههای آیتالله هاشمی رفسنجانی در عرصهی عقلانیت فقهی بود. او میگفت: «الان همه میفهمند که یک مجتهد نمیتواند به تنهایی در همهی ابواب مورد نیاز فقهیِ جامعه و مردم متخصص باشد». ادامه …
وی به همراه پدر مدتی را در نجف اشرف گذراند و محافل نجف را تجربه کرد. سپس به قم رفت و محضر حضرات آیات سید صدرالدین صدر، حجت، بروجردی، سید محمدرضا گلپایگانی، اراکی، امام خمینی و علامه طباطبایی را نیز تجربه و از بسیاری از این حضرات اجازه اجتهاد دریافت کرد. آیتالله بروجردی اما به نحو شفاهی برای او اجازهای را صادر کرده بود. هنگام تحصیل در مشهد با آیتالله سید علی سیستانی هممباحثه بود و با امام موسی صدر نیز روابط دوستانهای داشت. ادامه …
محققان در مسأله اقتصاد اسلامی باید توجه داشته باشند که بحثها ریشهیابی شود، گاهی ممکن است یک موضوع از لحاظ اقتصادی یک نتیجه داشته باشد ولی از نظر فقهی آثار دیگری بر آن بار شود. مثلاً ممکن است «بهره» از نظر اقتصادی توجیه داشته باشد، ولی در فقه نظر دیگری در مورد آن باشد. همین طور است مسائلی از قبیل احتکار، استضعاف، تجمیع ثروت، استعمار و استثمار و امثال آن. ادامه …
از کوچکترین موقعیتها بهره میبرد برای سخنرانی؛ زمانی که مردم به منزل آیتالله سید احمد خوانساری رفتند تا ایشان را به مبارزه علیه شاه دعوت کنند، شجونی بر روی دوش مردم سخنرانی میکند. پسرش محمد، زمانی که پیش از انقلاب در آمریکا تحصیل میکرد، در تماسی با پدر گفته بود: «ما اینجا مبارزه کردیم و ماشین شمس پهلوی را سوزاندیم و خانهی او را خراب کردیم و پلیس ما را گرفته است». ادامه …