آیتالله گرامی با مسامحه در بیان، به نقل ماجرایی تاریخی پرداخته و در آخر فضای فکری ذهن خود را سهوا به نقل از میرزای شیرازی نسبت میدهد. در نقل آیتالله گرامی سیدجمال به میرزای شیرازی توصیه تصدی حکومت ادامه …
آیا بهراستی اگر علما از درد و رنج مردم بگویند، نمک بر زخمشان پاشیدهاند؟ چرا اینطور به مسأله نگاه نمیکنیم که بیان رنجها و مشکلات جامعه توسط علما، یک خاصیت مهمش این است که مردم متوجه شوند علما اگر نمیتوانند ـ یا نمیخواهند ـ باری از مشکلات جامعه بردارند، دستکم نسبت به دردهای مردم آگاهی دارند. همین مقدار هم بدونشک میتواند تا حدی مرهمی بر دردهای مردم باشد. ادامه …
روایتی داریم که میگوید «ولا تکونوا عُلماء جبّارین»؛ علمای جبّار نباشید؛ باید با مردم عاطفی باشید. آقای مهدوی کنی به خود من گفت که زمانی آقای خمینی به ما گفت اگر شخص شما را ترور کنند بهتر از این وضع تشریفات است. الآن طوری شده که بهترین شخص از نظر موقعیت، کسی است که هیچکس به او دسترسی نداشته باشد! ادامه …
استخاره مثل فقه و اصول و پزشکی و فلسفه و امثال اینها نیست که فقط بحث علمی باشد؛ بحث استخاره، بحث اشراق است؛ یعنی ارتباط معنوی دل با عالم غیب. برای این ارتباط نمیشود دستور کلی داد و بالای صفحه نوشت که این آیه خوب یا بد است. در هر حادثهای یک اشراق جداگانه نسبت به همان آیه در قیاس با حوادث دیگر بهوجود میآید. ادامه …
بحث و سخن گفتن از ازدواج علاوه بر شیرینی، یاد آوری مشکلاتی نیز بوده است. روحانیون نیز از دغدغههای ویژهای برخوردار بودهاند. اهتمام به تحصیل و همچنین معیشتِ نهچندان متمّولانه از حساسیتهای ویژهٔ آنها بوده است. در نگاهی به خاطرات روحانیون در ماجرای ازدواجشان این نکته به خوبی نمایان است. ادامه …
قبل از انقلاب بعضی چیزها را محکوم میکردیم؛ اما بعد از انقلاب اگر مردم مشابه آنها را ببینند، به اعتقادشان و به قداست حکومت و روحانیت لطمه میخورد. نباید طوری باشد که بگویند روحانیت مستقل نیست و یکی از ادارات حکومتی است. اگر اینطور برداشت شود، بهضرر روحانیت و حکومت خواهد بود. ادامه …
سیاست و اخلاق هر دو در عرض هم هستند؛ سياست برای اين است که كليه استعدادهای نهفته را به فعليت برساند؛ نه فقط اخلاق را. بنابراين نمیشود گفت سياست مقدمهی اخلاق است/رئیس دولت قبلی اسم بعضیها را برد و آبروريزی كرد؛ خودش هم پيش خدا مسئول است؛ از اختلاس صحبت میکرد؛ مثلاً فلانمتهم به فلان عالم پول داده بود/ متأسفانه در مذهبیها اين اخلاق هست که اگر کسی يكخرده پايش كج شد، اینطور حساب میکنند که کاملاً منحرف شده و بيشتر هلش میدهند بهسمت انحراف. ادامه …
آیت الله محمدعلی گرامی: منظور از وحدت، اتحاد در مشترکات خودمان بر ضد دشمن مشترک است. منظور فقط همین است که ما با وجود اختلافات اعتقادی که با هم داریم، بنا را بر این میگذاریم که در برابر دشمن مشترک یکی باشیم. عینا مثل اینکه با یک کشور علیه کشور ثالث قرارداد داریم. مثل پیمان ناتو، این هم یک پیمان است. ما با آنها علیه دشمن ثالث میسازیم. عقل اقتضا میکند که وقتی دشمن مشترکی داریم، خودمان به جان هم نیفتیم. این امر عقلایی و عقلی است. ادامه …
حاج شیخ برای تقویت حوزه و جلوگیری از لطمه خورد آن از هرگونه درگیری با رضاخان اجتناب میکرد. ایشان میدانست که رضاخان فرد لجوج و عنودی است. در سفری که رضاخان در پاسخ به سفر ملک فیصل به ایران، به عراق رفته بود با آقایان نائینی و سید ابوالحسن اصفهانی در حرم امیرالمؤمنین (ع) دیدار میکند. ادامه …
به نظر من همان جریانهای قبل از انقلاب در حوزه علمیه امروز هم حضور دارند و این تقسیمبندی به هم نخورده است. اگرچه کم و کیف آنها ممکن است فرق کرده باشد. البته برخی معتقدند بعد از انقلاب ظواهر فساد از بین رفته است اما برخی دیگر معتقدند نگاه مردم به روحانیت و مسائل اعتقادی تضعیف شده است. ادامه …