بنده این دو مدل عملکرد آيت الله سيستانی در عراق و امام و رهبری در ايران را ناشی از دو نظريه متفاوت سياسی نميبينم. شاید به تعبیری میتوان گفت، دو نوع تاکتیک است. یعنی آقای سیستانی اگر شرایط فراهم بود، طبعا یک ورودی مشابه امام داشتند، البته نه لزوما در حد ولايت مطلقه فقيه، بلکه در حد دخالت بيش از اين حدی که الان دارند. ادامه …
برای تحولی که در مصر اتفاق افتاد میتوان چند ریشه در نظر گرفت؛ سیاست آمریکا این بود که پس از انقلابهای منطقه، جریانهای اسلامگرا مسیر صحیحی که همان تقابل با منافع آمریکا در منطقه است را طی نکنند. آمریکا به دنبال این بود که جریان اسلامگرا و جریان غیر اسلامگرا که معارض با آمریکا هستند در نقشهای از پیش تعیین شده بازی کنند و نتیجه آن به ضرر جریان آمریکا نشود. ادامه …