در ۱۷ ذی القعده مصادف با رحلت آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری، مؤسس حوزه علمیه قم، نگاهی دیگر به روند شکلگیری حوزه علمیه قم میاندازیم. ادامه …
در این یادداشت به تشریح نوع برخورد حضرت آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی با مسئله صهیونیسم پرداخته شده است. نکته قابل توجه این است که حیات مؤسس حوزه علمیه قم در زمانی بوده است که زمزمه شکلگیری یک تشکل یهودی در دنیا علنی نشده بود و حتی بسیاری از سیاسیون و متفکران جهان عرب نیز از این موضوع بیاطلاع بودند. ادامه …
۲۹ تیر سالروز درگذشت آیتﷲ عبدالکریم حائری مشهور به آیتﷲ مؤسّس است. حوزهی مهجور قم با تلاشهای ایشان نقطهی عطفی برای فقاهت شیعی گشت و محوری برای آشنایی با معارف شیعی قرار گرفت. ایشان در عنفوان جوانی با مهاجرت علمی … ادامه …
از تأکیدات آیتالله حائری این بود که اداره حوزه باید زیر نظر یک نفر باشد و دیگران در هر مقام علمی، به او یاری برسانند؛ رمز توفیق وی نیز در اداره حوزه، همین بود. البته علمای بزرگ هم بسیار با او هماهنگ بودند و به مدیریت و تدبیرهای او، خالصانه گردن نهادند/سال ورود آیتالله حائری به قم مصادف بود با به سلطنت رسیدن رضاشاه؛ مسألهای که موجبات مقابله شدید نهاد حوزه (مرکز رهبری دینی) و نهاد دولت (مرکز قدرت و تصمیمگیری اجرایی) را فراهم ساخت. ادامه …
سخنرانی استاد علیدوست در آیین نکوداشت آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، موسس حوزه علمیه قم، که با هدف بررسی روششناسی فقاهتی آن فقیه و مرجع شیعی برگزار شده بود تقدیم میگردد ادامه …
شیخ عبدالکریم حائری نشان داد که سیاستورزی، همیشه با ورود مستقیم در امر سیاست نمایان نمیشود. نهایتِ شمّ سیاسی، میتواند در پیشبرد اهداف جلوه کند. جایی که آشفته بازارِ سیاست است میتوان سکوت کرد و دم فروبست. و این اوج سیاستورزی است. سیاستی که شیخ عبدالکریم حائری به انجام آن موفق شد. ادامه …
روش اجتهادی شیخ مؤسس که از سامرا ریشه گرفته و از نجف متأثر است، اگرچه گاه از روش نجفیان به طور قابل توجهی فاصله گرفته و به خصوصیاتی آراسته است که امروزه شاخصه مکتب قم محسوب میشود. ادامه …
مرحوم حاج شیخ عبدالکریم میفرمود: «طلبه باید «اعمیمسلک» باشد، «لا بشرط» باشد. اگر میخواهد به شرط و أخص باشد، (مثلاً بگوید) حتماً باید نهارم چطور باشد، لباسم چطور باشد، منزلم چطور باشد و… کارش لنگ است. باید اعمی باشد. ادامه …
علت برگشت ایشان به ایران شاید وضع حوزه نجف و کربلا بود. ایشان از آنچه که در حوزه نجف و کربلا میگذشت ناراضی بود. این دو مرکز مهم شیعه متأسفانه دچار اختلاف شده بود و از نظر اخلاقی، گرفتار رقابتهای شدید. ایشان نمیخواست درگیر اینگونه مسائل شود. از این رو همه چیز را رها کرد و به اراک آمد. ادامه …