نرخ شیوع و فراوانی پدیده «ضعف اخلاقی» در میان عموم مردم که عمدتاً نه بهلحاظ رفتاری بزهکارند و نه بهلحاظ نظری طرفدار «شرارت اخلاقی»، تأملبرانگیز است و آنگاه که با فراوانی و تنوع مصادیق شیوع ضعف اخلاقی در میان گروههای مرجع مواجه میشویم که هریک در سطحی اسوههای رفتاری و الگوهای نقش بهشمار میروند، تأمل و درنگ، رنگ بهت و حیرت میگیرد؛ بهراستی چگونه قاضی و پلیس، خود بزهکار میشوند؟ چرا مردمان با وجود اذعان به درستی عمل اخلاقی یا نادرستی و بدی فلانعمل غیراخلاقی، از عمل طبق قضاوت و تشخیص خود سر باز میزنند؟ ادامه …