نقد، جرح، تاخت و تاز، دشنامگویی، تفسیق، تکفیر و اموری از این دست، سهم عارفان و صوفیان مسلمان از ناحیه قشریان و متشرعان و ظاهرنگران در قرون اخیر بوده است. البته سهم نقد در این میان بسیار اندکتر از دیگر روشها بوده است. بیشتر منتقدان و منکران عرفان، مطالعات چندانی درباره آموزههای آن نداشتهاند و حتی نمیدانند آنچه را نقد میکنند، در چه منبعی و به چه صورت آمده است. ادامه …
نویسنده با ترسیم دو دوره از حیات مولانا میکوشد تا معنای زندگی را در هر یک از ادوار زندگانی وی به تصویر بکشد. وی بر این باور است که مولانا در دوره اول، معنابخشی به زندگانی را در قالب پاداشهای نیکعملی و خوبکرداری میدانسته است. اما پس از آشنایی با شمس که دورهٔ دوم از حیات معنوی او را شکل میدهد، تلقی شگفتآوری از آدمی و گستره و عمق وجودی داشته است. ادامه …