مسلما جدای از کار کیهان اندیشه که در تاریخ تحولات فکری قم اثری ماندگار است، کارهای خود ایشان هم نشان از ویژگیهای دورهای از تفکر اسلامی ـ انقلابی در دوره معاصر است. اصلاحگری و باور به آن، جزو مؤلفههای اصلی نگاه ایشان به میراث اسلامی بود. ادامه …
نفس این که غالب پایان نامه های حوزوی، ارزش مرور ندارند، دقیقا در این است که پشت سر آنها اندیشه ای جز اثبات اثبات شده ها وجود ندارد، و الا مشکل فقط در شکل و شمایل آنها و فصل بندی و رعایت موازین رساله نویسی نیست. ادامه …
برخی گویی برای تندی علیه دیگران و زدن پنبه آنها آفریده شدهاند؛ نه برای دانستن. این اخلاق طالب علم نیست. کاش میشد مثل سنایی در این باره فکر کرد و زیست. البته عنوان مطلب از عطار است. تا وقتی ما در مسیر علمی و نگارشی خود، نه در صدد دانستن واقع، بلکه در صدد ردّ و نقض و تنقیص دیگران هستیم و از روشهای جدلی تند استفاده میکنیم، بدانیم که چیزی بر علم ما افزوده نمیشود؛ بلکه زیر سایه تعصب، کورتر میشویم. ادامه …
ما یک سره به بزرگانی چون فارابی و ابن سینا مینازیم؛ اما نه تنها آثار خوب آنها نتوانست در دورهی بعد از خودشان چارچوب تازهای برای علوم تجربی بگشاید ـ به مانند آنچه در قرن پانزدهم و شانزدهم و بعد از آن در غرب پدید آمد ـ بلکه چنان جمود و سکونی بر دانش تجربی ما حاکم شد که تا هزار سال بعد ـ که حالا باشد ـ فقط توانستیم به آن افتخار کنیم و به آن ببالیم. ادامه …
تاریخ داستانی، از تاریخ استفاده میکند برای ترویج نوعی ایدئولوژی. در واقع این ژانر تلاش دارد ایدهای از دل گزارههای مذهبی مد نظرش را با استفاده از ظرف تاریخی، به مردم عوام و طبقات پایین، القا و تفیهم نماید. کاملاً طبیعی است که حکومتها، برای صحبت با مردمِ عادی و القای آنچه از ایدهها و ایدئولوژیهایشان در سر دارند، بهجای صحبتِ منطقی و عقلی، به داستان و ادبیات داستانی و قصهگویی رو آورند. ادامه …
نسل جوان حسنی را با طنزهای مسخرهآمیز روزنامههای دوم خردادی میشناسند، اما از نقش مردانه او در غائله کردستان و فداکاریهای بیشمار او برای انقلاب، از سالها پیش از آن تا سالها پس از آن و حضور مداومش در جبهههای جنگ تحمیلی و نگهداری ارومیه در برابر حزب خلق مسلمان و بسیاری از مسائل و رخدادهای دیگر آگاهی ندارند. این ستمی بود که این داعیهداران آزادی در حق این مرد روا داشتند و او حتی یکبار شکایت هم نکرد. ادامه …
در حال حاضر شمار زیادی از طلبهها در مدارسی تربیت میشوند که آموزشهای دقیق و علمی در آنها نیست؛ به سرعت هم به برخی مناطق برای خدمت و تبلیغ عازم میشوند؛ آنهم در شرایطی که هنوز آموزش کافی ندیدهاند. به اینها میتوان گفت نماز جماعت بخوانند؛ اما لطفاً سخنرانی نکنند تا وقتی که آموزشهای بهتری ببینند. ادامه …
فرق است بین وقتی که یک دانش را در حد عمومی و تمدنزا استفاده کنیم؛ یا صرفاً در حد چهار متخصص که فقط بلدند محاسبات کنند. مسأله مهمتر اینکه ما مسلمانها انقلاب علمی نکردیم و فقط حرفهای یونانیها را به اندازه یک سانت جلو بردیم. ما هیچوقت نتوانستیم فیزیک را از قید جوهر و عرض رها کنیم. ما اگر این همه ریاضی بلد بودیم، چطور نتوانستیم یک دوچرخه ساده بسازیم؟! ادامه …
این چند روز، پای منبرهای فراوانی نشستم. تحلیلهای مختلف از عاشورا و رویدادهای آن بسیار متفاوت است. مهم نیست که استنادات تاریخی اینها چه اندازه درست است؛ چون مذاقها مختلف شده و دیگر «استناد» یا «درست» بهمعنای سنتی آن معنا ندارد؛ بلکه باید دید چه چیز به دل آدم میچسبد. آیا به دوره میانی قاجار و تحلیلهای رایج آن دوره برگشتهایم؟ ادامه …
تاریخ تفکر، ضروریترین چیزی است که به کار یک مرکز علمی مانند قم میآید. این که بداند از نظر فکری، چه فراز و فرودهایی داشته است؛ چرا در ادوار مختلف، وضع علمی متفاوت داشته است؛ چرا یک زمان سراغ فلسفه یا کلام رفته و وقتی دیگر اخباری شده است؛ این اتفاقات مسلماً قانونمند است. مثلاً فهم این نکته توسط ابن خلدون، که یک دانش چه زمانی شکل میگیرد و چه زمانی میمیرد، برای فکر ما مهم است. ادامه …