گفتوگوی میان ادیان یکی از ضرورتهای امروز بشریت است. اگر این امر را دستاوردی مدرن میدانند، اما در لایههای متون دینی به کرّات میتوان از این مقوله یافت و آن را پیش روی بشریت مدرن قرار داد. و در این میان، دینداران مهمترین وظیفه را بر عهده دارند. ادامه …
صدیقه مصطفوی دختر امام، وسواس امام در تحصیل را در آخرین لحظات عمرشان برجسته دیده و میگوید: «گاهی که امام چشم باز میکردند، اگر مورد خلافی را میدیدند تذکر میداند. مثلاً یکبار به خواهرزادهام آقا مسیح گفتند: تو چرا درس را تعطیل کردهای؟ زودی به قم برگرد. من در همه دوران تحصیل یک ساعت وقت درس را به کار دیگری ندادهام». ادامه …
شیخ طوسی بر روابط متقابل میان حکومت و مردم تاکید دارد و جایگاه مردم را بیان میکند. وی میگوید: به یقین همه افراد و شهروندان که در حکومت امام به سر میبرند موظفاند وی را تعظیم و تکریم کنند و در مقابل، امام و رهبر نیز متعبد و مکلف است مردم را گرامی داشته و بر حسب منزلت آنان در تکریمشان بکوشد. ادامه …
امام هادی (ع) با بیان زیارت جامعه کبیره کوشیدند تا مرامنامهٔ شیعه را در امامشناسی بیان کنند. ایشان در آن زیارتنامه، نحوهٔ صحیح نگرش نسبت به امامان را نشان دادهاند و از هر گونه انحراف فکری و عقیدتی بازداشتهاند. امام علی النقی (ع) با این نحوه از رفتارها و اعمال خود، کوشیدند تا فکر اعتقادی شیعیان را نظم و نسق دهند و از اعتقادات شیعه که نهال نوپایی بود پاسداری کنند. ادامه …
امام جواد (ع) وقتی که از خداوند سخن میگویند تقدیس و تنزیه را به هم میآمیزند. خداشناسیای که امام نهم شیعیان (ع) معرفی کردهاند بعدها در آموزههای عرفانی نیز راه یافت و مورد التفات عرفا قرار گرفت. ادامه …
شاید بیراه نباشد که ابوریحان را بزرگترین دانشمند ایرانی تمامی اعصار نامیدهاند؛ دانشمندی که سالها از درگذشتش میگذرد و معاصرینش هر کدام از جنبهای از شخصیت او پرده برمیدارند و هنوز هم نکتههای مغفولمانده در مورد او وجود دارد. ادامه …
امام خمینی، در مواجهه با حافظ شیرازی، از جنبهٔ عرفانی وی مدد میگرفت. مرحوم امام، حافظ را «عارف شیرازی» مینامید. انس امام با اشعار حافظ به گونهای بود که در جایجای آثار خود و به کرّات از اشعار این شاعر عارف مدد میگرفت و برای گرهگشایی از کلام خود به کار میبست. ادامه …
علامه حلی کوشیده بود تا با استدلالورزی و خردگرایی، منظومهٔ فکر شیعه را انضباط بخشد. او در مواجهه با دو جریان اعتزالی و اشعری، شیوهای خردپذیر را در معرفی مکتب تشیع برگزید. عقلگرایی او نه در دام اعتزال میافتاد و نه تن به اندیشههای اشعری میداد. ادامه …
علامه مجلسی کوشیده است تا به قدر توان، در اصلاح امور مسلمین گام بردارد. او حتی استفاده از حاکمان جائر اگر که منفعتی به احوال مسلمین داشتهاند را جایز میدانسته است. با این رویکرد است که میتوان علامه مجلسی را یکی از استوانههای فقهی و اصلاحی شیعه نامید. ادامه …
شیخ بهایی عالمی است که در علوم بسیاری متبحر بود. او علم فقه را به نیکی خوانده بود و گرایشی هم در منش عارفان داشت. وی رویکردی را در فقه برگزیده بود و با همین شیوه بود که در منش صوفیان نیز نظر میکرد. ادامه …