آیتﷲ سید منیر خباز در گفتوگو با شفقنا به برخی ویژگیهای شخصیتی و سیره سیاسی استادش آیتﷲالعظمی سیستانی پرداخت. وی در این گفتوگو نکاتی را دربارهی مکتب نجف نیز بیان کرده است. در بخشهایی از این گفتوگو آمده:
- تمایز نجف نسبت به دیگر حوزهها در دو سطح کیفی و کمی است. علاوه بر این در سطح فکر حوزوی نیز نجف اشرف با دیگر بحث ها در حوزه های علمیه تمایز دارد.
- تمایز کیفی حوزه نجف در چند جنبه نمود پیدا می کند؛ جنبه اول ویژگی استحکام تحقیق در فقه و اصول است؛ مسیر پژوهش های فقهی در حوزه علمیه نجف با مدرسه علمیه حضرت آیتﷲ بروجردی (رحمه ﷲ تعالی) در قم یکی نیست. ویژگی پژوهش های فقهی در قم مقدس علی الخصوص در بحث های آیتﷲ بروجردی قدس سره، تتبع کلمات (توجه به کتب قدما و آرای آنها و تتبع در آنها )، مقایسه بین فقه امامیه و فقه عامه و اعتنا به بحث های رجالی و حدیث است.
- دومین مشخصه بارز حوزه نجف تنوع مکاتب و روشهای تدریس در آن است؛ یکی از این مکاتب روش سنتی و عرفی بود که در بحثهای حضرت آیتﷲ سید محسن حکیم (قدس سره) و کتاب «مستمسک العروة الوثقی» ایشان تجلی مییافت. روش دیگر نوعی روش عقلی بود که در فقه محقق اصفهانی نمود پیدا میکرد و مبتنی بر روش عقلی ـ فلسفی بود. از دیگر روشهای تدریس در حوزه علمیه، روش عقلایی و مبتنی بر اصول عقلانیت و نکات عقلائی عامه بود که به روش محقق نائینی در فقه اختصاص داشت و آشکارا در بحثهای شاگردش حضرت آیتﷲ خوئی (قدس سره) انعکاس مییافت.
- سومین مشخصه بارز حوزه علمیه نجف، استقبال از زوایای مختلف فکر و اندیشه است؛ در حوزه علمیه علم فلسفه هم تدریس میشد و آنگونه که گفته میشود، تنها به قم اختصاص ندارد. اینکه گفته میشود تنها در قم فلسفه تدریس میشود، صحت ندارد…در حوزه نجف اشرف بزرگانی در علم فلسفه وجود داشتند که از آن جمله میتوان به محقق اصفهانی اشاره کرد… علامه طباطبایی صاحب المیزان نیز از حوزه علمیه نجف فارغ التحصیل شدند. ایشان محصول نجف بودند و سپس به حوزه قم رفتند. از دیگر بزرگان فلسفه در حوزه نجف، شیخ صدرا بادکوبه ای مدرس معروف فلسفه بود، همینطور آیتﷲ شیخ عباس قوچانی و آیتﷲالعظمی سید عبدالاعلی سبزواری که در فلسفه و عرفان شهره خاص و عام بودند…
- مسیر سیاسی و اجتماعی شخصیت رهبری حضرت آیتﷲالعظمی سیستانی (دام ظله) در چند ویژگی قابل تشریح است؛ ویژگی اول این است که رهبریت معنوی و تربیتی در جامعه اسلامی به فرد زاهدی نیاز دارد که از وسوسههای دنیوی، مادیات و زرق و برق آن به دور باشد. این موضوع را همواره حضرت آیتﷲالعظمی سیستانی در سخنانشان تکرار میکنند.
- دومین ویژگی این است که ایشان همواره خود را از اختلافات دور نگه میدارند…نه خود ایشان و نه دفترشان وارد هیچگونه اختلاف مذهبی ـ چه در داخل شیعه و چه در سطح کلی جامعه اسلامی ـ نمیشوند و از هرگونه اقدام تحریکآمیزی که باعث تنش و اختلاف شدید شود، دوری میکنند؛ بلکه همواره نسبت به گذر از آن و عدم تمرکز روی چنین اختلافاتی تأکید میکنند تا روحیه همبستگی و تعامل و همگرایی بین مذاهب مختلف اسلامی و فرزندان مذهب یکپارچه شیعه حفظ شود…
- نکته سوم در مسیر سیاسی و رهبری حضرت آیتﷲ سیستانی، تمرکز و تأکید ایشان روی دولت مدنی در عراق است؛ اینجا مشخص میشود که ایشان رهبری نیستند که خط امام خوئی و امام خمینی را با هم ادغام کرده باشند [گرچه از هر دو تجربه بهره برده اند] و آنگونه نیست که اگر هر کدام از این شخصیتها جای ایشان میبودند [ضرورتاً] به همین شکل عمل میکردند؛ بلکه تجربه ایشان تجربه دیگری است و تنها ایشان حامل این فرهنگ هستند که تنها راه حل تأمین نیازهای جامعه اسلامی در دولت مدنی نهفته است. نقش علما در چنین دولتی همواره حول این محور می چرخد که باید از حکومت و سیاست و ورود به احزاب سیاسی و اعمال وظایف حکومتی دوری کند تا روحانی بتواند شفافیت، وثاقت، موقعیت و استحکام خود را در بین مردم حفظ کند. نقش علما در دولت مدنی درواقع نصیحت و ارشاد است و مداخله نیست..به همین دلیل است که می بینیم حضرت آیتﷲالعظمی سیستانی دام ظله از ورود به جزئیات در حکومت عراق دوری می کند و جزئیات را به افراد متخصص واگذار می کنند.
- ویژگی چهارم قلت کلام و کم گویی و پرهیز از زیاده گویی است؛ حکمت اقتضا میکند که رهبر تأثیرگذار و نافذ باشد و قطعاً یکی از نشانههای حکمیت و تأثیرگذاری در نفوس مردم، ایراد سخنان وافی و کافی برای علاج مشکلات و پرهیز از زیادهگویی است. حضرت آیتﷲ سیستانی به خوبی بیانگر این ویژگی هستند و به این حکمت آراسته هستند و همواره تأکید میکنند که «کسی که زیاد سخن میگوید، زیاد هم اشتباه دارد» .
- آخرین ویژگی مسیر سیاسی و رهبری حضرت آیتﷲ سیستانی، عملگرا بودن، واقع گرایی و مصلحت گرایی ایشان است؛ ایشان همواره تاکید می کنند بیشتر از آنکه حرف بزنیم باید عمل کنیم… جامعه اسلامی از ما میخواهد که عملگرا باشیم. به همین دلیل هنگامی که بسیاری از احزاب سیاسی بر ایشان وارد شدند و درباره وحدت میان شیعه و سنی و وحدت اقشار مختلف ملت عراق با معظم له گفتوگو کردند، آشکارا به آنها گفت که وحدت را در قول نمیدانم؛ بلکه در عمل میدانم. از همین منظر دفتر حضرت آیتﷲالعظمی سیستانی از پناهجویان ایزدی، صابئی، مسیحی و سنی استقبال کرد و برای آنها مسکن، حقوق ماهیانه، آب و غذا فراهم کرد.