آیتﷲ مصطفی محقق داماد در افتتاحیه نهمین دور گفتوگوی دینی مرکز گفتوگوی ادیان و تمدنهای سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با شورای جهانی کلیساها:
- در درون تعلیمات ادیان به طور کلی از جمله اسلام و مسیحیت، نهادهایی وجود دارند که متأسفانه با برداشتهای انحرافی و غیرواقعی موجب خشونت شده است. خشونتهایی که امروز در میان پیروان ادیان صورت میگیرد، هر چند دستهای سیاسی پشت آنها قرار دارد، ولی بدون تردید آنان برای تحقق مقاصد خود از سوءبرداشتهای خود از نهادهای دینی بهره میگیرند.
- پیروان هر یک از ادیان خود را مؤمن و دیگران را کافر میدانند و به دنبال این دو عنوان ـ نهاد است که موضوع تکفیر یعنی کافر شناختن یک فرد و یا یک گروه مطرح میگردد. نهاد کفر و ایمان است که جامعه بشری را از نظر یک شخص دینی به خودی و غیرخودی تقسیم میکند و بهجای دوستی تخم عداوت میکارد؛ عداوتی که مقدمه جمعآوری اسلحه، ارهاب و بالاخره جنگ و خونریزی خواهد بود؛ در حالی که نه معنای کفر و ایمان چنان است که برداشت شده و نه معارف دینی چنان اجازهای را به پیروان خویش میدهد که به استناد کافر دانستن دیگری دست به خشونت بزنند.
- در زمان معاصر تقسیم انسانها به مؤمن و کافر، دورانش گذشته است و باید بهجای تقسیم به مؤمن و کافر، جهان بشریت را در دوران کنونی به «محارب» و «صلحجو» تقسیم کرد. منظور من از محارب کسی است که سلاح به دست میگیرد و آرامش زندگی خاکی را به هم میزند و صلحجو کسی است که برای همزیستی مسالمتآمیز آمادگی دارد.
- حتی مراد از کفاری که در قرآن قتال با آنها واجب شده، کفار زمان رسول ﷲ بوده که با پیروان او در حال جنگ بودهاند و شامل غیرمسلمانان زمان حاضر نمیشود. مگر میتوان غیرمسلمانان زمان حاضر را که پایبند به اصول حقوق بشر از جمله آزادی مذهبی هستند و برای کلیه ادیان از جمله اسلام احترام قائلند، کافر و واجب القتل دانست؟
- نهاد دیگری در تعلیمات اسلامی وجود دارد تحت عنوان «امر به معروف و نهی از منکر». این دو نهاد مهمترین نهادهای مؤثر در تربیت جامعه انسانی است و معنای واقعی این عنوان در کتب بزرگان دین اعم از فقه و کلام به تفصیل بیان شده و به اجمال این است که مؤمنین بایستی همواره خواهان خوبیها و متنفر از زشتیها باشند و دیگران را به خوبیها و اجتناب از بدیها توصیه نمایند و در عمل برای تحقق آن تلاش کنند. معروف هم چیزی است که عملی میان انسانها به نیکی شناخته شده باشد. خواهان بودن به هیچ وجه به معنای دخالت و سرکشی به زندگی این و آن نیست. متأسفانه بعضی بدون آگاهی دقیق از معانی این نهادها با برداشت غلط و خطا به حریم دیگران تجاوز میکنند و آن را عامل افراطیگری قرار میدهند که به یقین خلاف شرع است.
- رشد فکری بشر امروز به جایی رسیده که دیگری را در کنار خویش درک کند و برای او این اختیار را قائل شود که هرگونه اعتقاد و اندیشه برای خویش بگزیند؛ حتی اگر به نظر او دیگری بر خطا باشد؛ یعنی همه برای یکدیگر حق بر خطا قائل میباشند. جالب آن است که در تعلیمات قرآن مجید حتی به خود پیامبر اسلام خداوند به جز تذکردادن اجازه دیگری نداده (فذکر انما انت مذکر، لست علیهم بمسیطر- غاشیه /۸) و بلکه به صراحت اکراه و وادار نمودن به دین را منع نموده است.