حجتالاسلام والمسلمین حسن نظری رئیس پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن:
- ما دارای دو نوع ربای معاملی و ربای قرضی هستیم؛ ربای معاملی در نظام بانکی رخ نمیدهد؛ بلکه مربوط به معاملات است؛ اما ربای قرضی بدین معناست که وام بر اساس بهره داده شود. در ربای قرضی، هم اصل سرمایه و هم بهرهای که باید به شخص قرضدهنده ارائه شود، تضمین میشود؛ اما ربای معاملاتی در حوزه رفتاری و قراردادی بانکها نیست و ممکن است تعداد بسیار اندکی از افراد جامعه به آن مبتلا شوند که مربوط به معامله کالا به کالاست و مثلاً گندم با گندم معامله شده و اندکی اضافه پرداخت میشود. چنین ربایی در جامعه و بخش خصوصی، بسیار اندک رخ میدهد.
- (در پاسخ به این پرسش که آیا سودی که اکنون در نظام بانکی وجود دارد ربا محسوب میشود؟) اگر به شکلی که عنوان شد، قرض داده شود و ضمانت بسیاری گرفته شود ربا محسوب میشود؛ چون بانکهای متعارف دنیا هم چنین کاری را انجام میدهند؛ مثلاً در چنین بانکهایی اگر تقاضای ۱۰۰ میلیون تومان کنید، ضمانت میکنید که در فلان مدت معین، اصل مبلغ و بهره آن را برگردانید.
- پول با پول کار میکند و اشخاص از جهت اقتصادی، پول میدهند و پول میگیرند و کاری ندارند که این پول قرار است کجا مصرف شود و تضمینی هم برای حمایت از تولید وجود ندارد و این یکی از بزرگترین آثار منفی وجود ربا در اقتصاد یک کشور است.
- نتیجه فعالیت سیستم بانکی آمریکا باعث شده که در زمینه توزیع درآمد در میان قشرهای مختلف مردم آمریکا، مشاهده کنیم که آن ۱۰ درصدی که از سرمایه برخوردار بوده و ربا میگیرند، بالاترین ثروت را اندوختهاند و کسانیکه تسهیلاتی را از بانک دریافت کرده و بهره پرداخت کردهاند، در حد وسط باقی مانده و کارگران و مردم زحمتکش هم روز به روز فقیرتر شدهاند. این نتیجه وجود بهره در نظام بانکی آمریکا بوده است و به همین دلیل شکاف طبقاتی بسیاری ایجاد شده و ادامه این شکاف طبقاتی در طی چند دهه باعث خواهد شد که فاصله دهکهای درآمدی بسیار زیاد شود.