آنچه جریان نواندیشی دینی در عرصه اجتهاد را تا سرحدِّ مقصود نزدیک میکند، رویکرد به فقه حکومتی است که از زمان امام خمینی و با عنایت به تأکیدات ایشان آغاز شده و در سالهای بعد ادامه یافته است. مطابق این رویکرد میبایست نگرشی همهجانبه به همه ابواب فقه اعم از عبادات، سیاسات، اقتصاد، فرهنگ و… در استنباط حکم شرعی به جهتِ اداره شئون مختلف کشور داشت. ادامه …
این سطور به مروری سریع بر آثار چهرههای سرآمد عرصهٔ فقه اکتفا میکند. البته به خاطر ضیق مجال، از ذکر نام دهها تن از فقهای بزرگ و تلاشهایشان در دو قرن اخیر و خصوصاً در دوران معاصر که دوران اوج شکوفایی نگارشهای فقهی بوده، چشم پوشیدیم و به مروری تاریخی بر برخی چهرههای بزرگ تاریخ فقه و نکاتی که در این میان وجود دارد اکتفا کردیم. ادامه …
هرچند باید روش اجتهاد در تمامی زمینهها را از مسیر فقه الاحکام و اصول فقه پیمود ولی ادامه این مسیر و عدم عزم جدی برای رشد کردن ابواب فقهی جدید و نوشته شدن اصول تخصصی متناسب با این ابواب میتواند در درازمدت به بدنه علمی حوزه آسیب جدی وارد نماید. ادامه …
شیخ بهایی عالمی است که در علوم بسیاری متبحر بود. او علم فقه را به نیکی خوانده بود و گرایشی هم در منش عارفان داشت. وی رویکردی را در فقه برگزیده بود و با همین شیوه بود که در منش صوفیان نیز نظر میکرد. ادامه …
«امام غائب، از آن جهت تا کنون ظاهر نشده است که میداند اعتقاد بیشترین پیروان او مبتنی بر تقلید است و بر چنین مردمی نمیتوان اعتماد کرد». (۱) این سخنی است که ۱۰ قرن پیشتر، از زبان یکی از بزرگترین فقهای شیعه بیان شده است. محمد بن محمد بن نعمان، مشهور به شیخ مفید، این سخن را در یکی از آثار خود بر جای نهاد و عقلانیت را به جهان تشیع ارزانی داشت. ادامه …