الان عقلانیت حوزه، یک عقلانیت انتزاعی است. فقهای ما هم الان میگویند که ما هم در اجتماع هستیم، اما وقتی به اجتماع میروند، در امتداد عقل پیشینی انتزاعیشان وارد میشوند. یعنی اینطور نیست که خاستگاه مسالههایی که درباره آنها تفقه میکنند، به صورت پیشینی اجتماع باشد. یعنی ما از مساله به اجتماع میرویم، از اجتماع وارد مسائل نشدیم و نقطه عزیمت یا نقطه رصد مسائل ما خود اجتماع نیست. ادامه …
مفهوم نواندیشی دینی را مفهومی گویا نمیبینم که بخواهم بر اساس آن تقسیمات حوزوی داشته باشم. نواندیشی دینی را چه تعریف کنیم؟ مثلا بگوییم هر کسی که نوآوری دارد نواندیش است؟ در پاسخ میتوان گفت این نوآوری یا برپایه اجتهاد شیعی است، یا برپایه اجتهاد شیعی نیست. اگر بر پایه اجتهاد شیعی نباشد، جزو تحریفیون قلمداد میشود، اگر با روشمندی شیعی بیاید، همان روش اجتهادی میشود، که البته اجتهاد او با اجتهاد دیگری تفاوت دارد. ادامه …
بیان دیدگاه کاملاً متفاوت از آنچه که فقها به آن اعتقاد دارند امری مرسوم و حتی پسندیده در حوزههای علمیه بوده و مورد استقبال نیز قرار میگیرد. اما شرط آن، بیان بیغرض و عاری از لجاجتهای سطحی و در فضایی کاملاً علمی است که متأسفانه نظریات این جماعت نواندیش هیچ یک از این شروط را ندارد. ادامه …