زنجیرهای از احادیث اخلاقی و تربیتی که شرح هرکدام، مقدمه حدیث پس از آن است، ارائه مصادیق عینی و کاربردی راهگشا در شرح احادیث، تفسیر حدیث به حدیث و پرهیز از تفسیرهای سلیقهای، نقل سند و بیان فقهالحدیث روایات، بیان شیوا و آسان در القای معارف اسلامی و مبانی فهم احادیث.
اینها ویژگیهایی است که انتشارات تازهتأسیس «مرکز فقهی امام محمد باقر(ع)» در قم برای نخستین اثر خود برشمرده است. کتاب «اربعینیات» از آثار منتشرنشده مرحوم آیتﷲ سید احمد زنجانی (پدر آیتﷲالعظمی شبیری زنجانی و از علمای برجسته قم در دهههای سی و چهل شمسی) بوده که اکنون پس از ششدهه به همت مرکز فقهی امام محمد باقر(ع) وابسته به دفتر آیتﷲالعظمی شبیری زنجانی در اختیار علاقهمندان معارف دینی قرار گرفته است.
مرحوم آیتﷲ سید احمد زنجانی (۱۳۵۲–۱۲۶۹ شمسی) که متولد زنجان و دانشآموخته حوزههای زنجان و قم بود، از سال ۱۳۰۶ و پس از رکود حوزه زنجان – که محصول جدالهای خشونتبار عصر مشروطه بود – به قم آمد و بهدلیل جایگاه والای علمی خویش، در زمره نزدیکان مرحوم آیتﷲالعظمی شیخ عبدالکریم حائری یزدی قرار گرفت. از وی تاکنون یک اثر بهنام «الکلام یجر الکلام» منتشر شده و دیگر آثار فقهی، اصولی، رجالی و تاریخی وی هنوز منتشر نشدهاند و گویا کتاب «اربعینیات» قرار است آغازی باشد بر انتشار این آثار که از سوی یک گروه پژوهشی در مرکز فقهی امام محمد باقر(ع) قم مورد تحقیق و تدوین قرار میگیرند.
اربعینیات در راستای سنت اربعیننویسی مرسوم در میان شیعیان است که با هدف حفظ، نشر و تعلیم روایات ائمه شیعه(ع) تدوین میشوند و در هر «اربعین» چهلحدیث از ائمه(ع) مورد بحث و بررسی و یادآوری قرار میگیرند. یکی از مشهورترین این کتب، کتاب «شرح چهلحدیث» امام خمینی است که در سال ۱۳۱۸ش تألیف شده است. امام خمینی و مرحوم آیتﷲ سید احمد زنجانی از همان سالهای اولیه حضورشان در قم (میانه سلطنت رضاشاه) با یکدیگر مراوده و دوستی علمی و خانوادگی داشتهاند و بعید نیست که مرحوم زنجانی، کتاب چهلحدیث امام خمینی را قبل از تألیف اربعینیات دیده باشد.
آنگونه که از صفحه ۱۵۹ کتاب پیداست، این کتاب در سال ۱۳۳۶ش تألیف شده است. البته ایشان برخلاف سیره دیگر اربعیننویسان، به چهلحدیث اکتفا نکرده، بلکه چهارمرحله و گام برای سیروسلوک را تعریف کرده و سپس برای هرمرحله، چهل حدیث متناسب و مرتبط آورده است. پس این کتاب حاوی ۱۶۰ حدیث درباره مسائل اعتقادی و اخلاقی است. مؤلف فقید در ابتدای کتاب خود حدیثی قدسی از امام باقر(ع) آورده و سلسله راویان آن را نیز از خود تا امام باقر(ع) برشمرده است. گویا مرحوم آیتﷲ زنجانی از شیخ عبدالکریم حائری یزدی، شیخ عباس قمی، سیدمحسن امین، سیدعبدالحسین شرفالدین و شیخ محمدرضا ابوالمجد اصفهانی اجازه نقل روایت داشته و این پنج تن را بهعنوان مشایخ خود ذکر کرده است.
طبق این حدیث قدسی، وی میان خدا، انسان و دیگران چهار مرحلهی «عبادت خالصانه»، «ثواب و جزای اعمال»، «دعا و شرایط استجابت» و «معاشرت با مردم» را تعریف کرده و برای هر مرحله، چهل حدیث مرتبط آورده است.
نکته مهمی که در اربعینیات بهچشم میخورد، نگاه دقیق، موشکافانه و فقهمحور مؤلف به احادیث است که آن را از کتب مشابه، کمی متمایز کرده است. خواننده بهویژه در نیمه نخست کتاب بهخوبی درمییابد که با یک ترجمه و توضیح سرسری و غیرعالمانه از روایات روبهرو نیست و میتواند روی تحلیلهای نویسنده بهمثابه یک پژوهش فقهی نیز تأمل کند. این ویژگی را در اربعین اول که به بحث «عبادت خالصانه» اختصاص یافته است، به وضوح میتوان دید. برخلاف چهل حدیث امام خمینی که مذاق عرفانی و فلسفی در آن چیره است، لحن کتاب اربعینیات، فقهی و پژوهشی و کاملاً غیرذوقی است. این ویژگی سبب شده که در تعریف بسیاری از مراحل سیر و سلوک، بهجای تکلفهای عارفانه و فیلسوفانه، شاهد آسانگیریها و واقعبینیهای فقیهانه باشیم. مثلاً آنجا که سخن از نحوه مراعات اخلاص در عبادات است، میخوانیم: «اگر لحاظ ثواب و عقاب، عمل را از اخلاص بیرون آورده و فاسدش کند، کسی نمیماند که دارای عمل صحیح باشد. بهموجب مثل معروف، علی میماند و حوضش! … در بعضی عبادات مهمه هم تحصیل اخلاص سهل نیست».(صص ۲۴ و ۲۹).
در جای دیگری نیز همین روحیه سهلگیرانه فقهی را میبینیم: «شرکت در عبادت که اخلاص را از بین میبرد و عمل را نابود میکند در جایی است که شرکت، در جنس عمل باشد. و اما در خصوصیات فرد، ضرر ندارد… در خصوصیات فرد، قربت شرط نیست. مثلاً هنگامی که هوا گرم است، در سایه نماز میخواند؛ و یا سرد است در اطاق میخواند … این با قربت منافات ندارد؛ چون اصل عمل را برای خدا آورده…»(ص۴۰).
دیگر ویژگی مهم این اثر، نگاه مجموعهای مؤلف به روایات است که سبب شده بین برخی احادیث، زنجیره ارتباطی برقرار کند و برخی را به کمک برخی دیگر تفسیر کند. مثلاً در شرح حدیث مشهور جاری شدن چشمههای حکمت از قلب به زبان پس از چهل روز عبادت خالصانه، «حکمت» را با توجه به دیگر روایات، به «بصیرت در امور دنیا» تفسیر کرده است(ص۴۴): «یعنی دردهای دنیا و دواهای آن را میفهمد، محبت دنیا در دلش ریشه نمیدواند و زبانش هم بر آنچه در دلش وارد شده، گویا میشود».
اربعینیات همچنین میتواند گزارشی از فضای فرهنگی زمانه مؤلف باشد. مؤلف طبق عادت مألوف و روحیه خاص خود در چندجای کتاب به وضعیت زمانه خود اشاراتی دارد: «در این عصر که ما زندگی میکنیم، سنه ۱۳۷۶ هجری [۱۳۳۶ شمسی]، مردم بسیار لاابالی در دین شده، زبن طعن و جسارت به احکام دین میکنند و از این طرف هم، بعضی مردمان صالح اتفاق افتاده که گرفتار رفقای بد شدهاند …»(ص ۱۵۹).
این مؤلف فقیه در جای دیگری نیز با اشاره به «دلسوزیهای دایههای مهربانتر از مادر» که میگویند هزینه سفر حج را بهجای کشور خارجی (عربستان) به فقرا و یا فرزندان خود بدهید، گفته است: «به جیب خارجه، مقدار جزئی ریخته میشود. آن هم در مقابل آن همه پول عیاشی که در اروپا و امریکا مصرف میشود، قابل ذکر نیست»(ص۳۵).
از این دو گزارش برمیآید که نویسنده از گسترش باورهای غیردینی و سستشدن اعتقادات تودههای مردم که پس از کودتای ۲۸ مرداد شیب تندتری به خود گرفته بود، نگران بوده و بعید نیست که همین نگرانی و دغدغه، از انگیزههای ایشان برای تألیف این اثر اعتقادی و اخلاقی بوده باشد.
همچنین میتوان این را نیز دریافت که مرحوم آیتﷲ زنجانی نسبت به همگرایی حکومت پهلوی با غرب و نیز رواج بیعدالتی و ظلم در دستگاه حاکمه نیز بیمناک بوده و آن را بهصورت تلویحی در کتاب خود منعکس کرده است؛ یکی آنجا که از تبعیت دولت ایران از «دول اجانب» در لغو بردهداری انتقاد کرده و گفته است: «معامله احکام اسلام با ممالیک [بردهها] منصفانه بوده و قانون خرید و فروش آنها روی تربیت و اصلاح حال آنها بوده؛ بهخلاف معامله دول اجانب که جائرانه بوده»(ص۲۹۲).
دیگر آنجا که خاتمه کتاب را در اقدامی معنادار به سخنی از پیامبر(ص) اختصاص داده و در شرح آن آورده است: «این در رحمتی است که بهروی نزدیکان سلاطین و زمامداران امور باز شده که میتوانند از این در وارد شده، مطالب مظلومین و ستمدیدگان را که خودشان راه ندارند به سلاطین و زمامداران برسانند، ابلاغ نمایند»(ص ۳۰۶). بدین ترتیب به مسئولین رده دوم حکومت پهلوی تلویحاً هشدار داده که با انتقال وضع و حال مردم تحت ستم به مقامات رده اول، «شرّ ستمکاران را از آنها دفع کنند».
مرحوم زنجانی، با چنین ساختار فردی و اجتماعیای که ترسیم کرده، درصدد است انسانی تربیت کند که بهگفته خودش از «تیپ خدا» باشد(ص۹۰).