مدتی است که جریانی در حوزه، هجمههایی بر فقه جواهری داشته و با ارائه بحثهای ناقص و سطحی در بین طلاب محترمی که هنوز تسلط کاملی بر عمق و دقت مطالب علم اصول نداشته و برای قضاوت نسبت به صحت و سقم مطالب، خبرویّت لازم را ندارند، عمده مباحث علم اصول را زائد، بدون فایده و ثمره، ناشی از ضعف فقاهتی علما و ناشی از عدم تتبع در آیات و روایات دانسته و صرف عمر برای خواندن آنها را اتلاف عمر مینمایاند.
این جریان همچنین معتقد است که تنها راه درست، همان تعداد تالیفات مختصری است که از طرف آنها نوشته و از معرض نقد صاحبنظران حوزوی پنهان نگهداشته شده است. روشن است که چنین کاری، ثمری جز دلسرد کردن طلاب از درس خواندن و سست شدنانگیزه آنان در راه کسب علم ندارد.
واضح است که صاحبنظران حوزه، مخالف لزوم پویایی و تعالی آموزش فقه و اصول نیستند و اساتید نیز مدعی عاری بودن برنامه و کتب موجود از هر عیب و نقصی نیستند، اما راه صحیح انتقاد و کمک به تحول و تغییر صحیح، ارائه مباحث و نقدها در بین فضلا و اندیشمندان حوزه است تا در صورتی که سخنی بر اساس ضوابط علمی و معیارهای صحیح اجتهاد باشد، مورد پذیرش قرار گرفته و در میدان عمل نیز وارد شود.
اما جریان مزبور بعد از ناتوانی در اقناع جمع کوچکی از علما و فضلای حوزه علمیه قم در جلسه پیشنظریهپردازی که توسط پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و با حضور حضرات آیات و حجج اسلام و المسلمین ابوالقاسم علیدوست، جعفر نجفی (بستان)، ظهیری، محمدی قائنی، سید محمد نجفی یزدی و محمود حکمتنیا در تاریخ ۲۷ آبان ۱۳۹۴ برگزار شده است، و حتی امتناع از شرکت در جلسه دوم، و بعد از عدم توانایی کسب حداقل امتیازات لازم برای کرسی نظریهپردازی و طرح در مجامع علمی، عموم طلاب محترم حوزه را هدف قرار گرفته است.
پس از آنکه این اقدام مشکوک با هشیاری و دقت علما و فضلا مورد بیتوجهی و بیاعتنایی قرار گرفت، برای هر چه بیشتر مطرح شدن، راهکار ایجاد هیاهو و جنجال را برگزیده و هر روز بر طبل مقابله امنیتی، خفه کردن صدای مخالف، بستن راه نقد و بررسی و … میکوبند. راهکار غوغاسالاری، این جماعت را اخیرا به رفتاری به دور از اخلاق کشانده، و برای جلب توجه فضلای حوزه به تبلیغ همایشی با حضور یکی از اساتید مطرح و بنام حوزه اقدام نموده است.
جریان مزبور، چند هفته پیش در تماس با حضرت آیتﷲ محمد محمدی قائنی، وی را برای شرکت در مناظرهای زنده برای بررسی زوائد علم اصول دعوت کرده بودند و استاد مذکور، صراحتا به دفتر جریان مزبور اعلام کردهاند که شرکت در اینگونه مجالس را کمک به ترویج باطل میدانند و اگر مدعیان جریان مزبور، بر صحت مبانی و نظرات خود معتقدند، راه درست، شرکت در جلسات خصوصی و اقناع علما و فضلا و اثبات حرفشان در اینگونه جلسات است.
این جریان بعد از ناامیدی از قبول دعوت از طرف حضرت آیتﷲ قائنی، با پسرعموی وی که همنام اوست و خارج از قم زندگی میکند تماس گرفته و وی را برای شرکت در همایشی با موضوع «تغییر متون آموزشی حوزه» – نه موضوع بررسی زوائد علم اصول – دعوت میکنند و سپس در شهر قم، تبلیغاتی با مضمون حضور استاد محمد محمدی قائنی در همایش زوائد علم اصول منتشر کردهاند، تا برای همایش و جریان خود اعتباری کسب کنند و وجهه بتراشند!
این تبلیغات غیراخلاقی، بیش از گذشته منش غیرعلمی، غوغاسالارانه و بیمایه جریان مزبور را آشکار ساخته و تشت رسوایی آنان را به زمین انداخته است. بی شک این نوع اقدامات غیراخلاقی، از نظر شرع و قانون و عرف مذموم و محکوم است. و آخر دعوانا أن الحمدلله رب العالمین.
جوابیه مدیر ارتباطات موسسه فقاهت و تمدنسازی اسلامی، به دومین بیانیه جمعی از اساتید حوزه علمیه قم
مدیر ارتباطات مؤسسه فقاهت و تمدنسازی اسلامی در مصاحبه اختصاصی با خبرگزاری سایت فقاهت، نکاتی را در رابطه با بیانیه اخیر اساتید حوزه قم بیان کرد که در ادامه تقدیم میگردد.
حجتالاسلام مهدی مهدوی در ابتدای این گفتگو در خطاب به منتشرکنندگان این بیانیه اینطور گفت: بنده به اساتید محترمی که اقدام به انتشار چنین بیانیههایی میکنند که سراسر مملو از تهمت، افترا و ادعاهای بدون سند و دلیل است، توصیه میکنم به جای نسبت دادن آن به «جمعی از اساتید»، نام خودشان یا لااقل تعدادشان را بنویسند. چرا که این نوع بیانیهها با این نوع ادبیات سخیف، واقعا در شأن فضلا و اساتید محترم حوزه علمیه قم نیست. هر چند اگر واقعا به گفتههای خود ایمان دارند، اصلا وجهی ندارد که نام خود را پنهان کنند.
وی در ادامه با گلایه از رفتار غیرمنطقی برخی اساتید، افزود: متاسفانه اطلاعات عزیزانی که این بیانیه را منتشر کردهاند بسیار ناقص است و انتظار میرود قبل از انتشار بیانیه، کمی بیشتر راجع به وقایع مربوطه اطلاعات کسب کنند، تا خداینکرده منجر به تحریف واقعیات نشود.
حجتالاسلام مهدوی در ادامه به بیان چند نکته در مورد بیانیه اخیر پرداخت و گفت: پیشکرسی نظریهپردازی در دو جلسه برگزار شد و ما هم در هر دو جلسه شرکت کردیم. اولین جلسه در ۶ خرداد ۹۴، و دومین جلسه هم همانطور که در بیانیه اساتید آمده بود، در ۲۷ آبان ۹۴ برگزار شد. لذا جلسهای که در بیانیه اساتید به عنوان اولین جلسه ذکر شده، در واقع دومین جلسه بوده است. البته داوران محترم با ادامه جلسات و تبدیل شدن آن به کرسی نظریهپردازی موافقت نکردند و به همین دلیل هم جلسه سومی برگزار نشد. پس اصلا امتناعی از جانب ما نبوده است.
وی ادامه داد: نکته دوم اینکه بسیار جای تاسف دارد که برخی مسئولین و اساتید محترم، داوری در مسائل علمی و نظریهپردازی را با قضاوت و داوری قضایی اشتباه گرفتهاند و گمان میکنند پس از داوریِ چند نفر در یک کرسی محدود، دیگر جای بحث نیست و گویا حکم قطعی صادر شده است. اگر ما این منطق را بپذیریم،باب تولید علم باید بسته شود، چرا که بالاخره هر نظریهای عدهای مخالف از اساتید و علمای آن علم خواهد داشت. همانگونه که نظریه استاد هم موافقین و مخالفینی دارد. خوب این غیرمنطقی است که ما دائم مخالفت چند استاد را به رخ بکشیم، در حالی که اساتیدی هم هستند که با اصل یا بخشهای زیادی از نظریه موافقند.
در جلسه مذکور، داوران محترم به جز آیتﷲ علیدوست، شئون داوری را رعایت نکرده و انتهای جلسه در قامت ناقد ظاهر شدند و هر کدام به صورت مستقل شروع به نقد مباحث کردند. یعنی عملا با این کار صلاحیت داوری را از خود سلب نمودند. جالب بود که یکی از آقایان داور بعد از انتهای جلسه که طلاب به ایشان هجمه آوردند که چرا نقد کردید و شئون داوری را رعایت نکردید، گفتند من ترسیدم شما گول زرق و برق مباحث را بخورید، لذا خواستم شما را از گمراهی درآورم.
نکته چهارم اینکه در مورد جناب استاد محمد محمدی قائینی که به درخواست برخی از بزرگان به همدان رفتهاند و کرسی درس خارج هم دارند، ما ایشان را بیش از یک ماه پیش به مؤسسه دعوت کردیم و به طور کامل برنامههای علمی مؤسسه را برایشان توضیح دادیم. بعد از این جلسه بود که با ایشان تماس گرفتیم و دعوت کردیم که در یکی از همایشهای ما در موضوع «بررسی زوائد علم اصول» شرکت کنند. ایشان هم قبول کردند. یعنی در واقع تماس با ایشان، قبل از تماس با آیتﷲ قائینی که در قم ساکن هستند بوده است.
البته همزمان با ایشان، با حدود ۴۰ استاد دیگر نیز تماس گرفتیم. بسیاری از اساتید محترم از جمله جناب آیتﷲ قائینی از حضور در جلسات امتناع کردند، ولی برخی اساتید محترم هم مثل حجتالاسلام والمسلمین محمدی قائینی دعوت ما را پذیرفتند. حال شما خود قضاوت کنید که آیا تشابه اسمی دو استاد محترم، تقصیر ماست؟ البته تصور ما این بود که این دو بزرگوار فقط در نام خانوادگی مشترک هستند، برای همین به دوستان تاکید کردیم که هم در پیامکهای تبلیغاتی و هم در بنرها و پوسترها نام کامل استاد دعوت شده را قید کنند تا سوءتفاهمی نشود. واقعا از اساتیدی که ما را متهم به سوءاستفاده از نام آیتﷲ قائینی کردهاند تعجب میکنم که با چه سند و مدرکی ما را متهم میکنند؟ گذشته از این، ما آبرو و اعتبار خود را به قدرت و اتقان بحثهای علمیمان میدانیم، نه به مایه گذاشتن از اسم و رسم افراد.
ما این نوع نامهنگاریها و بیانیهها را که در آن مراعات تقوی و اخلاق نشده، دون شأن آیتﷲ قائینی میدانیم و با شناختی که از تقوا، متانت، حلم و منطق ایشان داریم، مطمئنیم که ایشان هم از این نوع ادبیاتی که در بیانیه استفاده شده، راضی نیستند.
نکته پنجم آنکه یکی دیگر از شواهد اطلاعات غلط و ناقص دوستان، بیان این جمله است که «تالیفات خود را از معرض نقد صاحبنظران حوزوی پنهان نگهداشتهاند»؛ در حالی که با کمی پرس و جو میتوانستند مطلع شوند که ما با حدود ۲۰۰ تن از بزرگان و اساتید از جمله مدیریت سابق و فعلی حوزه، اعضای شورای عالی، برخی از اعضای مجلس خبرگان، برخی از اعضای جامعه مدرسین، اساتید درس خارج و سطح عالی دیدار داشتیم و نه تنها تالیفات خود را به آنها هدیه کردهایم، بلکه از آنها تقاضا نمودهایم مباحث موجود در کتابهای مؤسسه را به طور جدی نقد کنند. از شما میپرسم آیا مجموعهای را در قم سراغ دارید که تولیدات خود را قبل از چاپ اینگونه در معرض نقد و بررسی اساتید قرار داده باشد؟
—
یادداشت فوق، لزوما بازتابدهنده دیدگاههای مباحثات نیست و صرفا از باب انتشار دیدگاههای مختلف منتشر شده است. مباحثات، آماده انتشار پاسخهای احتمالی است.