مباحثات
به بهانه سفر اخیر رئیس‌جمهور به قم/

ارتباط با مراجع و حوزویان، از فرصت‌سوزی تا نتایج حاکمیتی

حجت‌الاسلام والمسلمین رئیسی، رئیس جمهور منتخب همچون روسای جمهور پیش از خود در نخستین روزهای پس از انتخاب از سوی مردم، به دیدار مراجع عظام تقلید و اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم رفت.

اگرچه این سنت در دوره‌های پیشین هم انجام وجود داشت اما به معنای ادامه‌ی رابطه‌ی حسنه و دوسویه با مراجع تقلید و حوزه‌های علمیه نیست. چراکه ارتباط و توجه به نصایح مراجع عظام تقلید نیازمند حسن‌نیت درونی و رعایت برخی ظرائف است و اگر با درایت و تدبیر همراه نباشد می‌تواند به بحران و چالشی جدی در عرصه حاکمیتی تبدیل شود.

از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ایران جایگاه ولایت فقیه و رهبری به یکی از مراجع تقلید شیعه یا مجتهد طراز اول تعلق دارد. با این توصیف علاوه بر ولی‌فقیه، مراجع تقلید و مجتهدان دیگری در کنار حاکمیت حضور دارند و در نگاهی جامع حمایت آنان از ولی‌فقیه و حاکمیت سرمایه‌ی بزرگی برای جامعه‌ی دینی محسوب می‌شود.

در زمان رهبری حضرت امام خمینی، برخی مراجع عظام تقلید مانند حضرات آیات عظام اراکی، گلپایگانی، مرعشی نجفی و … حضور داشتند که ضمن حمایت قاطع از ایشان و نظام جمهوری اسلامی ایران تلاش می کردند نظرات ناصحانه و حتی انتقادات خود پیرامون اجرای قوانین اسلامی و جلوگیری از پایمال شدن حدود شرعی را منتقل کنند.

این روابط اگرچه در زمان‌ها و نسبت به اشخاص، اوج و فرودهایی داشته است اما از یک قاعده‌ی کلی تبعیت می نمود: «حُسن رابطه و حمایت ناصحانه»

روسای جمهور نیز به عنوان شخص دوم نظام، خود را نیازمند حمایت‌های شخصیت‌های دینی و مذهبی می‌دانستند و ارتباط با مراجع عظام و علما و حوزویان برای آنان نیز امر مهمی بود. شبکه‌ی ارتباطی مراجع و علما و حوزویان بزرگترین و قوی‌ترین شبکه‌ای است که می‌تواند پشتیبان رئیس‌جمهور باشد.

اما این رابطه و حمایت‌ها همیشه به خوبی پیش نمی‌رفت، چرا که ارتباط با مراجع و حوزویان مانند ارتباط با سایر گروه‌های مرجع جامعه ظرائف و ویژگی‌های خاص خود را دارد و اگر رعایت نشود می‌تواند به یک بحران برای رئیس‌جمهور تبدیل شود.

شاید نخستین چالش‌هایی که به صورت علنی و رسانه‌ای شاهد آن بودیم نوع مواجهه‌‌ی احمدی‌نژاد با تذکرات مشفقانه‌ی مراجع و علما بود. گستره‌ی این چالش‌ها از مرحوم آیت‌ﷲ‌العظمی فاضل لنکرانی تا مرحوم آیت‌ﷲ مصباح یزدی – که در ابتدا حامی جدی او هم بود- کشیده شد که در جای خود نشان می‌دهد علائق سیاسی در این چالش‌ها ناچیز بوده و مهم اعتقاد و نوع نگاه احمدی‌نژاد به جایگاه و هویت روحانیت بود.

تا ابتدای دولت احمدی‌نژاد اگرچه مراجع تقلید گاه نسبت به قوانین و عملکرد‌های حاکمیتی نگاه و نظری متفاوت داشتند و این نگاه در برخی موارد به قهر هم می‌انجامید – مانند استعفای آیت‌ﷲ‌العظمی صافی گلپایگانی از شورای نگبهان در زمان حیات امام خمینی(ره)ـ اما از سوی رهبری یا روسای جمهور به عنوان تعارض تلقی نمی‌شد و همیشه سعی می‌شد در کنار تقدم نظر ولی‌فقیه، دیدگاه‌های مراجع نیز مورد ملاحظه قرار گیرد.

اما نوع مواجهه‌ی احمدی‌نژاد با نقدها و تذکرات مراجع و تعارض‌سازی‌های او از تلخ‌ترین دوران روابط دوسویه‌ی حوزه و نظام تلقی می‌شود تا جائی که مورد انتقاد و عتاب صریح رهبر معظم انقلاب نیز قرار گرفت. دوران تلخی که می‌تواند تجربه و عبرت برای دیگران باشد تا با تدابیر لازم اجازه ندهند سرمایه‌ی بزرگ حاکمیتی به تعارض و تقابل تبدیل شود.

اساسا فارغ از اینکه رئیس‌جمهور متعلق به کدام طیف سیاسی است، حُسن رابطه‌ وتعامل دوسویه‌ی حوزه و رئیس جمهور به عنوان شخص دوم نظام جمهوری اسلامی ایران بسیار پرمعناست. از اشتباهات فاحش برخی سیاسیون یا حوزویان این بود که همیشه رابطه‌ی حسنه به عنوان حمایت مطلق و قطع رابطه از ابزارهای انتقاد تلقی می‌شده‌است و بر همین اساس منتقدین دولت مستقر همیشه به دنبال قطع رابطه‌ی مراجع با دولتمردان بوده‌اند. این درحالی است که موضع پدرانه‌ی مراجع و حوزویان نسبت به نظام و انقلاب می‌طلبد در عین تندترین انتقادات نسبت به دولتمردان، هیچ‌گاه رابطه با آنان قطع نشود و در سایه‌ی وجود رابطه به انتقال تذکرات و انتقادات بپردازند.

حجت‌‌الاسلام والمسلمین رئیسی در حالی به دیدار مراجع عظام تقلید رفت که رای قابل توجه جامعه‌ی مذهبی به او اختصاص داشت و انتقادات و گلایه‌های پرشمار مراجع عظام تقلید از عملکرد دولت آقای روحانی و نیاز جدی به اصلاح رویه‌ها و تجلیل از عملکرد مثبت قوه‌ی قضائیه، همگی زمینه‌ی مناسبی برای استفاده از سرمایه‌ی بزرگ مراجع تقلید و حوزویان است.

اما نکته‌ی حساس و قابل توجه، ادامه‌ی تعامل و استفاده از این سرمایه‌ی بسیار مهم از طریق انتخاب فردی مناسب به عنوان «رابط رئیس جمهور در امور روحانیون» است. اگرچه بعدها مشخص شد  دلیل اصلی چالش احمدی‌نژاد با مراجع و تعارض‌سازی بین مراجع و ولی‌فقیه، باور و ایدئولوژی نادرست او نسبت به دین و روحانیت بود اما عدم بهره‌مندی از گزینه‌ی مناسب برای ارتباط با مراجع و حوزویان نیز در این بین بی‌تاثیر نبوده‌است.

انتخاب آقایان مصلحی و بی‌ریا نشان داد احمدی‌نژاد تمایلی به ارتباط حسنه با علما و مراجع ندارد و کسانی را برای ارتباط با آنان معرفی کرد که برای مراجع و حوزویان کاملا بیگانه بودند و در تعاملات بعدی خود نیز به جای توجه به اقتضائات تعاملات حوزوی، از پروتکل‌های اداری و رسمی تبعیت کردند.

در دوره‌ی آقای روحانی نیز اگرچه او خود حوزوی و عضو جامعه روحانیت مبارز بود، اما اشتباهات دوره‌ی قبلی را مرتکب شد و ضعیف‌ترین گزینه‌ی ممکن یعنی یک عضو جوان مجلس خبرگان را انتخاب نمود. عدم موفقیت او در ارتباط با جامعه‌ی حوزوی باعث شد برخی از اعضای کابینه ترجیح دهند از اشخاص دیگری برای ارتباط با مراجع استفاده کنند و عملا دفتر ارتباط با حوزویان ریاست جمهوری در چندسال اخیر بلاتکلیف رها شد.

اما انتظار می‌رود جناب آقای رئیسی با تعاملی صحیح و منطقی، از ظرفیت مهم و بزرگ مراجع تقلید و جامعه حوزویان به نفع نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بهره گیرد. این مهم می‌تواند با انتخاب گزینه‌‌ای مناسب به عنوان رابط دولت و مراجع و حوزویان محقق شود. باتوجه به این امر، ویژگی‌های گزینه‌ی مناسب برای ارتباط با جامعه‌ی حوزویان به صورت خلاصه بیان می‌شود:

Exit mobile version