سید مهدی دستغیب کلام نافذی داشت. او در وصف اولین منبر خود گفته بود: «برای اولین بار در مجلسی به اصرار پذیرفتم که منبر بروم. مقداری صحبت کردم و موقع خواندن روضه گفتم شما احتیاجی به روضه ندارید. با وجود داشتن آب رود، لب رودخانه بنشینید و به یاد لب تشنه امام حسین(ع) باشید؛ بیاختیار اشک از چشمانتان جاری خواهد شد که به ناگاه مجلس منقلب شد. اشک از چشمان همه جاری شد و حسینیه زیر و رو شد».
سید مهدی در ربیع الاول سال ۱۳۰۳ شمسی به دنیا آمده بود. ۲۰ روز پس از تولد ایشان، پدرش از دنیا رفت. سید محمد تقی دستغیب پدر وی از عالمان بنام شیراز بود. جد وی سید هدایت ﷲ نیز از اعاظم شیراز بود. پس از درگذشت پدر، برادر وی سید عبدالحسین دستغیب، سرپرستی وی را به عهده گرفت. سید مهدی برای تکمیل تحصیل خود بارها به نجف و قم میرفت. وی در نجف از محضر آیات عظام خویی و سید عبدالهادی شیرازی استفاده کرد. در قم نیز پای درس حضرات آیات بروجردی و اراکی نشست. سید مهدی همچنین با صبیهٔ مرحوم سید محی الدین فال اسیری ازدواج کرد. خاندان فال اسیری نیز از خانوادههای شهیر روحانیت در استان فارساند.
سید مهدی دستغیب روحانی وارستهای بود. او بر این باور بود و بارها تأکید میکرد که دسترسی به حقایق و معارف الهی چنان نیست که بر کاغذ نقش بندد. به خواندن کتب زیاد هم معرفت حق حاصل نمیشود، تنها به تزکیه و ریاضت است که میتوان به حقائقی نائل آمد. بر اساس همین رویکرد بود که وی کتب محدودی را از خود بر جای گذاشت. وی کتاب «علم النفس» را نگاشت و در آن درباره شناخت انسان بحث کرد. وی در آن کتاب ابتدا حقایقی را راجع به انسان از دید قرآن طرح نمود. وی در مقدمهٔ این کتاب آورده بود: «بدانید که تمام لذات و خوشیها در پرتو قرب الهی است. اگر نور او به قلب انسان بتابد، صاحب معرفت میگردد و آنگاه است که انسان در مییابد که لذتهای دنیا با لذات معنوی غیر قابل مقایسه است».
سید مهدی همچنین کتاب «معراج الخاشعین» را نوشت. این کتاب با موضوع شرح و تفسیر نماز به رشتهٔ تحریر در آمده بود. وی در این کتاب نیز به مانند منش زندگی و سایر نوشتارهای خود، رویکردی عرفانی و معنوی را برگزیده و به صرف دیدگاههای فقهی بسنده نکرده است. وی در این کتاب در بیان مقام «سجده» گفته است: «عاشقان این راه را دو گونه سجده است، سجدهای که پس از یاد کرد محبوب سر بردارند و دیگری آن که مدام سر بر آن دارند.» دستغیب، ادبِ مقام خشوع را آنگونه میدانست که بنده باید همیشه سر بر سجده داشته باشد.
کتاب «نغمههای عاشقانه» نیز دیگر اثر وی است. این کتاب شرح دعای ملکوتی سحر است. وی در ۳۰ مجلس، پیرامون دعای سحر و اثرات و کرامات آن سخن گفت. وی در این اثر نیز با موشکافیهای دقیقی سعی کرد تا رویکردی معنوی را برگزیند. لحن سخن مرحوم دستغیب در این اثر بسیار ساده و صمیمی و قابل فهم است و خواننده را با معنویتی همراه میکند.
با همین رویکرد بود که ایشان دیدگاه سیاسی خود را نیز تفسیر میکرد. وی بر این باور بود که رهبری سیاسی نیز میباید منصوب الهی باشد و بشر از صلاح و فساد خود نمیتواند اطلاع کامل بیابد، چرا که انسان از عالم غیب بیخبر است و کسی که از عالم غیب بیخبر است چگونه میتواند امام و پیشوای خود را تعیین کند؟ خداوند است که او را منصوب میکند؛ همانطور که علی بن ابیطالب را در روز غدیر به مقام ولایت رسانید.
سید مهدی پس از انقلاب، تولیت آستان شاه چراغ را بر عهده داشت. سال گذشته اما این سمت به خواهرزادهٔ وی سید علی اصغر دستغیب سپرده شد. سید مهدی اما تا آخرین روزهای عمر خود، امامت جماعت شاه چراغ را بر عهده داشت. با درگذشت وی، وارستهای دیگر از خاندان دستغیب نام نیکی از خود بر جای گذاشت و رفت. روحانی خاشعی که یکی از قطبهای معنوی مردم شیراز بود. روحش شاد.