حجتالاسلام والمسلمین سید سجاد ایزدهی عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی:
- نظام اسلامی مانند همه جوامع بر ضرورت حفظ حکومت و نظم و امنیت تأکید دارد؛ اما به این مرحله اکتفا نمیکند؛ زیرا هدف از حکومت حفظ امنیت و آزادی نیست. آنچه که نظام اسلامی را ممتاز میکند، بعد تربیتی و معنوی جامعه است.
- با توجه به اینکه در جوامع غربی اصل بر فردگرایی و آزادیهای فردی است، حکومتها برای اینکه تزاحم دین و آزادیها موجب هرج و مرج نشود، نهادی عمومی با عنوان دولت تأسیس کردند تا تزاحمات را بگیرد و آزادیهای فردی مردم را به صورت مطلوب تأمین کند. اما بیش از این مقدار وظیفه هدایت و تربیت و سوقدادن آنها به سوی ارزشهای انسانی در دستور کار دولتها نیست.
- جوامع بر اساس غایات خود نظام سیاسی را طراحی میکنند و کارکرد برای آن درنظر میگیرند. در نظام اسلامی چون هم جسم و روح و هم ماده و معنا قرار دارد، کارکردهای دولت را برای رسیدن به این منظور در نظر میگیرند. لذا در دولتهای اسلامی نمیتوان گفت دو نفر با رضایت یکدیگر عمل منافی عفت انجام دادهاند و هر دو هم راضی بودند. در دولتهای موجود دو نفر که از انجام کاری رضایت دارند، قانون بالادستی برای آنها نمیتواند وجود داشته باشد؛ اما در دولت اسلامی قوانینی که در حوزه امور اجتماعی نیست اما اگر رویکردشان به امور اجتماعی نزدیک شود برای آن اعمال مانع ایجاد میکند؛ موانعی که آنها را به سمت ارزشها سوق دهد.
- حکومت دینی اساساً از جانب خدا به فقیه جامع الشرایط تفویض میشود و جنس حکومت منتسب به دین است. طبیعتاً قانون این حکومت را هنجارهای دینی تعیین میکند.
- با توجه به اینکه دغدغه اساسی دولت اسلامی بحث فرهنگ است ـ ولو اینکه فرهنگ دستوری نمیشود ـ دولتها می توانند بر اساس سازوکاری که دارند نیروهای انقلابی را در عرصه فرهنگ یاری کنند و افرادی که رویکرد ضد انقلابی دارند را بر اساس راهکارهای قانونی محدود کنند تا در نهایت بستر برای رشد فرهنگ اسلامی و ناب در جامعه فراهم شود.