حجتالاسلام والمسلمین عیسیزاده (دبیر علمی)
مرکز فرهنگ و معارف قرآن بهعنوان بزرگترین مرکز قرآنپژوهی کشور، یکی از رسالتهای مهم خویش را دفاع از حریم قرآن و پاسخگویی به شبهات علوم و معارف قرآنی میداند؛ بر همین اساس، تاکنون به پنجاه هزار سؤال و شبهه قرآنی پاسخ داده است که برگزیده این مجموعه ارزشمند، بهصورت موضوعی در چند جلد کتاب و نرمافزار منتشر و ارائه گردیده است.
از آنجا که نقد آثار مرکز میتواند در ارتقای کمی و کیفی آنها نقش مؤثری داشته باشد، جلسهی حاضر با هدف نقد یکی از آثار حوزه پاسخگویی به شبهات با عنوان «بررسی آثار هماوردنمایان با قرآن در قرن اخیر» اثر محقق ارجمند آقای دکتر محمدعلی محمدی تشکیل شده و قرار است آقای دکتر علی مدبّر (اسلامی) قرآنپژوه برجسته نقد خویش را بر این اثر ارائه نمایند. اما قبل از ارائه نقد ناقد محترم، ضرورت دارد تا شرکتکنندگان با شخصیت علمی مؤلف و ناقد محترم آشنا شوند.
مؤلف اثر جناب حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمدعلی محمدی، از پژوهشگران با سابقه مرکز فرهنگ و معارف قرآن هستند که هم مدرک تخصصی سطح چهار حوزه را دارند و هم در مقطع دکتری دانشگاه ادیان و مذاهب مشغول به تحصیل میباشند. در سابقه پژوهشی ایشان آثار ارزشمند قرآنی بهصورت کتاب و مقالات گوناگون دیده میشود و مدیریت چندساله گروه تفسیر موضوعی قرآن مرکز فرهنگ و معارف قرآن را نیز برعهده دارند. همچنین در پاسخگویی به پرسشها و شبهات قرآنی نقش بسیار مهمی را ایفا نمودهاند. از مهم ترین آثار ایشان «اعجاز قرآن با گرایش شبههپژوهی» در سه جلد است که دو جلد آن منتشر شده و جلد سوم آن در این کرسی مورد نقد قرار خواهد گرفت.
ناقد محترم جناب حجتالاسلام والمسلمین دکتر علی مدبّر (اسلامی) نیز از پژوهشگران باسابقه و برجسته حوزه علمیه قم هستند. ایشان با دارا بودن مدرک تخصصی سطح چهار حوزه، در پرونده پژوهشی خویش آثار ارزشمندی را به جامعه قرآنپژوهان ارائه کردهاند. مهمترین فعالیت پژوهشی ایشان شرکت در تدوین دائرةالمعارف قرآن و تفسیر تسنیم آیةﷲ جوادی آملی است. تألیف دهها مقاله در مجلات معتبر نیز در پرونده علمی ایشان بهچشم میخورد و تاکنون راهنمایی و مشاوره بیش از ۶۰ پایاننامه دانشگاه و حوزه را برعهده داشتهاند.
حجتالاسلام والمسلمین محمدی (مؤلف)
قرآن «کلمةﷲ» است: «و اگر آنچه درخت در زمين است قلم باشد و دريا را هفت درياى ديگر به يارى آيد، «کلمةﷲ» پايان نپذيرد. قطعاً خدا، شكستناپذير حكيم است».[۱] سخنگفتن از قرآن، همان اندازه پایانناپذیر است که سخنگفتن از خدا. قرآن، معجزه نبوی، آفتاب زندگی و راز پایندگی است. کتاب الهی، راهنمای متقین و مونس اهل یقین است. قرآن، تنها کتابی است که از تحریف مصون مانده و خداوند متعال، حفاظت آن را برعهده گرفته است.
راز جاودانگی قرآن، اعجاز کتاب الهی است. از این رو بحث از اعجاز، یکی از مهمترین مباحث علوم قرآنی محسوب میشود. اهمیت بحث اعجاز و نقشی که در معرفی کتاب الهی برعهده دارد، باعث شده عدهای از راه شبههافکنی سعی کنند، کینه خودشان نسبت به اسلام و قرآن را از این راه فرو نشانند و به فرموده قرآن: «آنان مىخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش سازند؛ ولى خدا نور خود را كامل مىكند؛ هرچند كافران خوش نداشته باشند».[۲]
یکی از حوزههای اصلی برای شبههپراکنی، ادعای هماوردی با قرآن و ارائه متونی در برابر قرآن است. در این جلد، که سومین جلد از مجموعهی اعجاز قرآن با گرایش شبههپژوهی است،[۳] معارضنمایان قرن اخیر به همراه آثارشان معرفی و نقد شدهاند. این متن در شش فصل سامان یافته است.
فصل اول: در این فصل به کلیات و تعاریف و نیز اهمیت و ضرورت انجام این تحقیق پرداخته شده است. همچنین بر این نکته تأکید کردهایم که با توجه به تحدی قرآن، عدهای در مقام پاسخگویی به این تحدی برآمده و متونی ارائه کردهاند؛ از این رو در مقام دفاع از قرآن کریم لازم است بهگونهای علمی، این هماوردیها نقد شود.
در ادامه به پیشینه بحث اشاره شده و اینکه اصل تحدی قبل از اسلام نیز بین عربها مرسوم بوده است و در پاسخ به تحدی قرآن، عدهای بخت خود را در این میدان آزموده و دانشمندان مسلمان به آن هماوردنماییها پاسخ دادهاند؛ چنانکه در قرن اخیر نیز دانشوران، برخی آثار هماوردنمایان را نقد کردهاند؛ هرچند این نقدها غالباً محدودند و به شبهات هماوردنمایان نیز اشاره نکردهاند. دیگر مباحثی که در این فصل از آن سخن گفته شده عبارتاند از: مفهومشناسی اعجاز، مفهومشناسی تحدی و معارضه، بررسی ارتباط تحدی با اعجاز، کمترین حد تحدی، گستره تحدی، و… .
فصل دوم: در فصل دوم، اهداف معارضهکنندگان بررسی شده است؛ برخی از آنها عبارتند از: انکار وحیانیت قرآن، مأیوسکردن مسلمانان بهویژه جوانان، سوء استفاده از فطرت پاک انسانها، اثباتِ ادعای وجود تعارض بین آیات قرآن، نقد و رد تفصیلی آیات و سور قرآن کریم، ترویج افکار باطل، سرگرمکردن محققان دینی به پاسخگویی و بازماندن آنان از ترویج دین، پیشگیری از رشد روزافزون اسلام، اثبات خشونتطلبی مسلمانان و… .
فصل سوم: در این بخش پس از معرفی کوتاهِ نصیرالدین الظافر، نمونههایی از سورههای ادعایی کتاب حسنالایجاز بررسی شده است. مهمترین مباحث این فصل عبارتاند از: معرفی اجمالی کتاب و نویسنده، روشهای شبههپراکنی ظافر، معارضه با سورههای حمد و کوثر، نقد مهمترین شبهات حسنالایجاز، و… .
فصل چهارم: در این فصل – که بزرگترین فصل کتاب است – پس از معرفی انیس شُرّوش نمونههایی از سورههای ادعایی وی در فرقان الحق، نقد شده است؛ بدینصورت که پس از معرفی کتاب و نویسنده، در دو گفتار اصلی ابتدا اشکالات و نقدهای کلیِ فرقانالحق ارائه و در ادامه چند سوره ادعایی بهعنوان نمونه، مورد بحث قرار گرفته است.
فصل پنجم: این فصل به بسام درویش وسورههای ادعایی او اختصاص دارد؛ ابتدا وی را معرفی و سپس برخی سورههای ادعایی او همچون «سورة المسلمون»، «سورة التجسد»، «سورة الوصایا» و «سورة الایمان» را نقد کردهایم.
فصل ششم: آخرین فصل کتاب به بررسی آثار دیگر هماوردنمایان و متونی که در مقام معارضه با قرآن ارائه شده، اختصاص یافته است؛ هماوردنمایانی همچون ابن کریشان و متونی همانند قرآن شعبی، قرآن رابسو و قرآن جدید آمریکایی.
پایانبخش کتاب، خلاصه مباحث و نتیجهگیری و نیز اثبات فرضیه اصلی کتاب است: «تحدی قرآن هنوز نیز پایدار است و همه کسانی که ادعای هماوردی با قرآن را کردهاند، شکست خوردهاند».
در اینجا بر خودم لازم میدانم از تلاش و زحمات همه عزیزانی که در بهثمرنشستن این کتاب ما را یاری کردند، قدردانی کنم.
حجتالاسلام والمسلمین علی مدبّر (ناقد)
قبل از بیان موارد نقد، ضرورت دارد به برخی نقاط قوت این اثر اشاره کنم:
۱. رویکرد پاسخگویی به شبهات که از مهمترین رسالتهای حوزههای علمیه است.
۲. پرداختن به انگیزهی شبههپراکنان؛ یعنی مؤلف محترم علاوه بر نقد اصل شبهات، به این مسأله نیز توجه کرده است.
۳. متمرکزشدن به شبهات در قرن اخیر؛ با این کار میتوان پاسخ دقیقتری ارائه کرد.
۴. ارائهی پاسخهای مناسب به شبهات و اشکالات معارضان
۵. بهرهبرداری از منابع فراوان.
۶. نقش ارزشمند اینگونه آثار در دفاع از قرآن و حفظ ایمان مسلمانان.
۷. ارزیابی گوناگون این اثر از سوی کارشناسان و صاحبنظران که بر غنای آن افزوده است.
اما برخی نکات که بهنظر میرسد اگر مورد توجه قرار گیرد در تکمیل و غنای این اثر مفید خواهد بود:
- در بخش ارائه انگیزه هماوردنمایان (صص۳۲ تا ۵۱)، نیاز به این همه نقد نبود.
- در حوزهی مربوط به شبهات، وقتی پاسخ کوبنده و برهانی داریم، نیازی به استفاده از بعضی تعبیرهای توهینآمیز (صص ۲۰۸ و ۲۲۷) نیست؛ حتی اگر طرف مقابل این ادب را رعایت نکرده باشد.
- نیاز نبود به شبهات غیرقرآنی معارضان پاسخ دهیم (مثل پاسخگویی به شبهه انتساب خشونت به اسلام). بهنظر میرسد در صورت حذف این بخش، خدشهای به اثر وارد نمیشود.
- شایسته است در نقد شبهات ادبی یا حقوقی قرآن، از متخصصان در این فن استفاده شود تا پاسخ دقیقتری ارائه گردد.
- مستندنمودن مطالب منقول، میتواند به اتقان بیشتر اثر کمک کند (صص ۱۵ تا ۱۷، ۱۸، ۵۴–۵۸ و ۹۱).
- مبحث مفهومشناسی اعجاز (صص ۲۱ تا ۲۷) باید در جلد یکم این اثر مطرح شود؛ نه در این جلد (جلد سوم).
- دقت در آدرسدهی؛ یعنی اگر مطلبی از ترجمه اثری مثل المیزان نقل شده است، باید حتماً به همان ترجمه آدرس داده شود؛ نه به متن اصلی.
- در صورت امکان، در نقل قول، از منابع اصلی استفاده شود؛ نه منابع واسطه.
- اغلاط تایپی (مانند صص ۱۲، ۱۴، ۱۶، ۵۱، ۸۰، ۸۲، ۱۱۵) اصلاح گردد.
- پیشنهاد میشود عنوان اثر به این صورت اصلاح گردد: «مدعیان هماوردی یا هماوردنمایان قرآن در ترازوی نقد».
- در ص ۲۴ در ترجمه آیه ۳۷ دقت شود.
- بحث مراحل تحدی (ص ۲۸) در ۵ سطر آمده است؛ با توجه به اهمیت بحث، بهنظر میرسد حق مطلب ادا نشده است.
- در صفحهی ۲۹ آمده است که اگر کسی در پی تحدی قرآن است، باید به همهی ویژگیهای قرآن توجه کند؛ ولی آیه «و لو کان بعضهم لبعض ظهیرا» این را نفی میکند.
- مبحث اهداف معارضان (صص ۳۲ – ۵۱) باید دستهبندی شود؛ در عرض هم نیست.
- برخی بندهای شروط معارضه با قرآن، تداخل دارند؛ نیاز به بازنگری دارد.
- در نقد «لک العبادة» – ساختهشده در برابر «ایاک نستعین» – گفته شده است که از آن «حصر» استفاده نمیشود؛ مگر تقدیم جار و مجرور مفید حصر نیست؟
- در مقدمه کتاب، اطلاعرسانی شود که در این اثر از کدام ترجمه قرآن استفاده شده است.
- ربط اینگونه شبهات به قدرتهای استکباری جای تحقیق بیشتری دارد تا حق مطلب ادا شود؛ حتی میتواند در قالب پروژه دیگری غیر از این اثر مود بحث قرار گیرد.
رحمت
با سلام. كتاب را از كجا ميشود تهيه كرد. بنده تهران هستم و مدرس دانشگاه