مباحثات

رسانه فکری تحلیلی حوزه و روحانیت
در گفت‌وگو با پروفسور پیر لوری استاد عرفان اسلامی دانشگاه سوربن و حجت‌الاسلام دکتر سعید جازاری استاد دانشگاه کاتولیک فرانسه مطرح شد:

اختصاصی مباحثات

دوروز قبل (یعنی یکشنبه ۹۵/۵/۳۱) فرصتی دست داد تا ساعاتی را با یکی از چهره‌های برجسته‌ی علمی فرانسه بگذرانم؛ پروفسور پیر لوری استاد عرفان اسلامی دانشگاه سوربن. به همراه ایشان حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر سعید جازاری استاد دانشگاه کاتولیک فرانسه و عضو لابراتوار مطالعات سوربن نیز به ایران آمده بود. چند ساعتی را در قم بودند و بعد از زیارت حرم حضرت معصومه(س) فرصت گعده با ایشان فراهم شد؛ گعده‌ای که البته در آن دو نفر از فضلای قم یعنی حجج اسلام محمدرضا مختاری و محمدمهدی معراجی نیز حضور داشتند. گزارش مختصری را از این جلسه تقدیم می‌کنم.

«رئیس بنیاد هانری کربن»، «مدیر مدرسه‌ی ادیان پاریس (زیرمجموعه دانشگاه سوربن)»، «استاد عرفان اسلامی دانشگاه سوربن» و «رئیس کمیسیون عالی آموزش‌های دین در دولت» باشی و متواضع هم باشی؛ عجیب بود! پروفسور پیر لوری را شخصیتی متین، بی‌ادعا و دوست‌داشتنی یافتم؛ برای کسی با چنین جایگاهی در جامعه‌ی علمیِ یکی از غربی‌ترین کشورهای غرب – یعنی فرانسه – داشتن چنین صفاتی،  شگفت‌‌انگیز بود؛ به‌ویژه برای یک دانشجوی ایرانی. هرچند در ایران هم هستند چهره‌‌های علمی متخلق به اخلاق، اما مع‌الاسف فضای غالب به‌گونه‌ای است که مثلاً اگر صاحب کرسی تدریس باشی و از قضا به پست و مقامی هم رسیده باشی، دیگران به‌سختی می‌توانند با تو صحبت کنند؛ درباره‌ی عده‌ای، انگار متکبربودن مترادف است با باسواد بودن؛ تکبر بیش‌تر نشانه‌ی سواد بیش‌تر است… ؛ بماند. عربی دست‌وپاشکسته‌ای هم صحبت می‌کرد؛ اما با لهجه‌ی نسبتاً فصیح! یعنی شاید روان صحبت نمی‌کرد؛ اما همان اندک‌جملات را هم با لهجه‌ی عربی شیرینی تلفظ می‌کرد؛ ظاهراً مدتی در چند کشور عربی از جمله سوریه و لبنان حضور داشته است.

20160823_193605

حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر سعید جازاری هم از شخصیت‌های ایرانی موفق و شناخته‌شده در جامعه‌ی علمی فرانسه است؛ روحانی جوانی که تحصیلات حوزوی‌اش را تا حد تدریس خارج در ایران ادامه داد و پس از مهاجرت به فرانسه و اتمام تحصیلات تکمیلی در آن‌جا، به تدریس در دانشگاه‌های معتبر آن کشور مشغول شد. وی هم‌اکنون در محافل علمی فرانسه حضوری پررنگ دارد و در گعده‌های علمی شخصیت‌هایی همچون پروفسور سابرینا مرون و پروفسور پیر لوری حضور دارد و مورد عنایت چهره‌هایی هم‌چون استاد احمد مهدوی دامغانی است.

پروفسور پیرلوری از شاگردان هانری کربن، استاد عرفان اسلامی دانشگاه سوربن، مدیر مدرسه‌ی ادیان پاریس (مربوط به دانشگاه سوربن)، رئیس بنیاد هانری کربن و رئیس کمیسیون آموزش‌های دین در دولت فرانسه است.

از حجت‌الاسلام جازاری خواستیم قدری درباره‌ی سوابق پروفسور پیرلوری برایمان بگویند؛ پاسخ ایشان چنین بود: «آقای پیر لوری از شاگردان هانری کربن، استاد عرفان اسلامی دانشگاه سوربن، مدیر مدرسه‌ی ادیان پاریس (مربوط به دانشگاه سوربن)، رئیس بنیاد هانری کربن و رئیس کمیسیون آموزش‌های دین در دولت فرانسه است. درباره‌ی مدرسه ادیان پاریس هم همان‌طور که می‌دانید در جوامع علمی غربی جایگاه علمی مدرسه از دانشگاه بالاتر است؛ طوری که یک فارغ‌التحصیل دانشگاه نمی‌تواند به‌صرف تحصیل در دانشگاه، در دانشگاه درس بدهد؛ بلکه باید در مدرسه نیز تحصیل کرده باشد؛ مثلاً مدرسه‌ی هنرهای پاریس فقط از فارغ‌التحصیلان فوق‌لیسانس یا دکتری دانشجو می‌پذیرد».

دکتر جازاری درباره‌ی علقه‌های فکری پروفسور لوری نیز این‌گونه توضیح داد: «از مکتب هانری کربن دو جریان عمده منبعث شد؛ جریانی که رویکرد تاریخی دارد و به‌نوعی تاریخ‌گراست و در پی صحت و سقم وقایع تاریخی؛ و جریانی که رویکرد عرفانی و مقدساتی دارد؛ سردسته‌ی جریان دوم پروفسور پیر لوری است».

حجت‌الاسلام جازاری: مدیر جدید حوزه‌های علمیه در مصاحبه‌ای گفته‌اند که ما باید کلیساهای خانگی را از بین ببریم! قطعاً نیت ایشان از بیان این سخن، خیر بوده است؛ اما می‌دانید بازتاب چنین حرفی در یک کشور غربی مثل فرانسه چگونه است؟ واتیکان نسبت به این سخن واکنش نشان داد و بیانیه صادر کرد؛ این ذهنیت شکل گرفته بود که جریانی ضدمسیحیت در ایران مدیریت نهاد روحانیت را به‌عهده گرفته است!

وقتی از علت گرایش آقای پیر لوری به عرفان اسلامی پرسیدم، آقای جازاری باز هم از هانری کربن گفت: «این گرایش نتیجه‌ی شاگردی هانری کربن بوده است؛ کربن ایشان را تشویق کرده بود که روی اندیشه‌های عرفانی جابربن حیان کار کنند و تز دکترای ایشان هم درباره‌ی جابر بن حیان و اندیشه‌های عرفانی او بوده است».

از آقای پروفسور لوری پرسیدیم که به‌نظر ایشان چگونه می‌توان حوزه‌ی علمیه شیعه را که در وجه عقلانیت، بین تمام حوزه‌های جهان اسلام بی‌نظیر است به جامعه‌ی علمی غرب و مثلاً فرانسه معرفی کنیم؛ به‌گونه‌ای که این ویژگی – یعنی عقلانیت – بروز و ظهور داشته باشد؟ پاسخ آقای پیر لوری جالب بود: «بهتر است که تنوع جریانات را در تشیع نشان دهید؛ یعنی به‌دنیا نشان بدهید که جریان‌های مختلفی در تشیع حضور دارند؛ این تعدد جریانات نشانه‌ی شکوفایی است. این مسأله به محققین غربی نشان می‌دهد که در تشیع، افکار و مکاتب مختلفی حضور دارند که در عین تعدد، در کلیتی به‌نام تشیع به‌هم وابستگی دارند؛ یعنی کثرت در عین وحدت».

پرسیدم مگر ذهنیت غالب کنونی نسبت به شیعیان چگونه است؟ دکتر جازاری در پاسخ به این سؤال و توضیح صحبت پروفسور لوری گفت: «الآن به‌خاطر مسائل سیاسی و بی‌سلیقگی برخی مطبوعات، تقریباً چهره‌ی تندی از تشیع در ذهن نخبگان و محققین غربی وجود دارد. مثلاً مدیر جدید حوزه‌های علمیه در مصاحبه‌ای گفته‌اند که ما باید کلیساهای خانگی را از بین ببریم! قطعاً نیت ایشان از بیان این سخن، خیر بوده است؛ اما می‌دانید بازتاب چنین حرفی در یک کشور غربی مثل فرانسه چگونه است؟ واتیکان نسبت به این سخن واکنش نشان داد و بیانیه صادر کرد؛ این ذهنیت شکل گرفته بود که جریانی ضدمسیحیت در ایران مدیریت نهاد روحانیت را به‌عهده گرفته است! یعنی یک جمله‌ی کوچک تا این حد اثرات منفی دارد و زحمات کسانی که برای تقریب میان ادیان فعالیت می‌کنند را به‌راحتی نقش بر آب می‌کند».

20160823_193824

آقای جازاری در بیان یک نمونه‌ی ایده‌آل در مواجهه‌ی روحانیون شیعه با فرهنگ غرب، حجت‌الاسلام والمسلمین سیدجواد شهرستانی (داماد و نماینده آیت‌ﷲ‌العظمی سیستانی) را مثال زد و ادامه داد: «شخصیتی مثل آقای شهرستانی در حوزه‌ی کشورهای غربی به‌عنوان یک چهره‌ی باز و شخصیتی که قابل تعامل و گفت‌وگوست شناخته می‌شود».

آخرین سؤالمان از حجت‌الاسلام جازاری این بود که چه توصیه‌، پیشنهاد یا انتقادی درباره‌ی تبلیغ روحانیون شیعه در خارج از کشور دارد؟ پاسخ ایشان این‌گونه بود:

حجت‌الاسلام جازاری: متأسفانه ما در حوزه‌‌ی علمیه تنوع ابزار تبلیغ نداریم؛ حوزه‌ باید بر روی استفاده از ابزارهایی مانند هنر برای تبلیغ تشیع استفاده کند؛ مثل مسیحیت که از برخی هنرمندان برای تبلیغ مسیحیت استفاده می‌‌کند. به‌تعبیر دیگر برای تبلیغ باید به ابزارهایی غیر از منبر هم فکر کنیم.

«یکی از بحران‌هایی که در مقوله‌ی تبلیغ خارج از کشور وجود دارد، عدم آشنایی مبلغان با کشورهایی است که قرار است در آن تبلیغ کنند. این را من به دوستان سازمان فرهنگ و ارتباطات هم گفته‌ام. مبلغی که در کویت منبر رفته است، به‌درد تبلیغ در فرانسه نمی‌خورد و بالعکس. باید برای مبلغین خارج از کشور دوره‌های آموزشی گذاشته شود تا با فرهنگ کشور مقصد آشنا شوند. در کشوری ممکن است روضه‌خوانی ابزار تبلیغی مناسب باشد و در جای دیگر مباحث علمی؛ لذا هرکسی هم به‌درد هرجایی نمی‌خورد. پس این سه مقدمه برای تبلیغ خارج از کشور ضروری است: ۱. مشخص شدن هدف از تبلیغ برای خود مبلغ؛ ۲. مخاطب‌شناسی؛ ۳. فرهنگ‌شناسی. آشنایی با فرهنگ کشورهاست که نشان می‌دهد در هر کشوری کدام تکنیک تبلیغی جواب‌گو خواهد بود؛ مثلاً درمورد فرانسه ممکن است ذهنیت غالب در میان ایرانیان به‌ویژه مذهبیون این باشد که فرانسه کشوری است با مردمی ضددین، فاسد و… در حالی‌که اصلاً چنین نیست؛ بنده سال‌هاست که ساکن پاریس هستم؛ شما همین الآن در خیابان‌های این شهر تردد کنید و ببینید آیا وضعیت این‌چنین است؟ شاید برایتان عجیب باشد که بدانید در فرانسه اگر روحانیون (روحانیون هر دینی) در معابر عمومی با لباس روحانیت تردد کنند، مردم به‌ آن‌ها احترام می‌گذارند و این حتی در قوانین فرانسه هم آمده است؛ هرچند بنده از ترس حضور منافقین در آن‌جا نمی‌توانم با لباس روحانیت تردد کنم. درهرحال احترام به عقاید مختلف مذهبی در حد بالایی به‌چشم می‌خورد؛ اصولاً فرانسوی‌ها مردمانی مهربان و مهمان‌نوازند.

نکته‌ی مهم دیگر درباره‌ی تبلیغ خارج از کشور این است که متأسفانه ما در حوزه‌‌ی علمیه تنوع ابزار تبلیغ نداریم؛ حوزه‌ باید بر روی استفاده از ابزارهایی مانند هنر برای تبلیغ تشیع استفاده کند؛ مثل مسیحیت که از برخی هنرمندان برای تبلیغ مسیحیت استفاده می‌‌کند. به‌تعبیر دیگر برای تبلیغ باید به ابزارهایی غیر از منبر هم فکر کنیم».

رده‌های مرتبط