با تشکر از اینکه علیرغم مشغلههای فراوان این فرصت را در اختیار سایت مباحثات قرار دادهاید، به نظر میرسد با وجود گستره وسیع فعالیت حوزههای علمیه خواهران هنوز ابعاد این مسئله حتی برای برادران طلبه و اساتید بزرگوار حوزههای علمیه مبهم است. لطفا در ابتدا گزارشی آماری از وضعیت حوزههای علمیه خواهران ارائه بفرمایید.
به نظر من پاسخ به این سؤال شما یکی از مسائل ضروری است. امروز حوزههای علمیه خواهران به تعریف مقام معظم رهبری (حفظه ﷲ) به یک پدیده تبدیل شدهاند، ما بیش از ۶۵ هزار طلبه مشغول به تحصیل در کشور داریم، و ۷۵ هزار فارغ التحصیل. این، سرمایه بزرگی برای ماست. بیش از ۳۹۰ واحد آموزشی در سراسر کشور داریم، یعنی تقریباً در هر شهر یک حوزه علمیه که این تعداد در مدت کوتاهی رشد کرده است.
پیش از پیروزی انقلاب، آموزش خواهران را به شکل سازمانیافته نداشتیم. به ندرت مدارس یا مکاتبی در کشور داشتیم که تعدادش کمتر از انگشتان یک دست بود و قبل از آن هم قریب به ۱۴۰۰ سال خبری از حوزههای خواهران نبود. البته در طول تاریخ، خواهران فاضل و فرهیختهای داشتهایم، ولی تربیت آنها حاصل یک کار فردی بود.
به برکت پیروزی انقلاب اسلامی و نگاه بلندی که امام داشتند، حوزههای علمیه خواهران شکل گرفت. تشکیلات جامعة الزهراء با بیش از ۳۰ سال سابقه و با نظر امام و با یک هیئت امنای بسیار وزین که مرحوم آیتﷲالعظمی مشکینی، آیتﷲالعظمی فاضل، آیتﷲ اردبیلی، آیتﷲ صانعی، آیتﷲ جنتی و بعضی دیگر از بزرگواران همچون آیتﷲ شرعی در آن حضور داشتند مدیریت شد.
حضرت امام به این موضوع اهتمام ویژهای داشتند. سپس در سال ۱۳۷۵ شواری عالی حوزه وارد شد. بخش خواهران، ابتدا در قالب یک معاونت و سپس در سال ۷۶ تبدیل به یک مدیریت ستادی شد که کل حوزههای خواهران را تحت پوشش خود گرفت. در آن موقع تا جایی که در خاطر من مانده است، مجموعاً حدود ۱۵۰ تا ۱۸۰ مدرسه علمیه در کشور داشتیم. ما این حوزههای خواهران را ارزیابی و به چهار گروه الف، ب، ج و د تبدیل کردیم. این تردید بین ۱۵۰ تا ۱۸۰ به این جهت است که بعضی از این مراکز، تماماً حوزوی نبودند. برخی هم به شیوه پارهوقت یا به تعبیر امروزیهاپودمانی بودند. به هر حال، مراکز «الف» به آنهایی گفته شد که واجد شرایط کامل بودند. مراکز «ب» به آنهایی گفتیم که به این شرایط، نزدیک بودند. دسته «ج» یعنی باید برای اصلاحشان تلاش میشد و دسته «د» هم آنهایی بودند که باید تعطیل میشدند. به تعبیر دیگر، یک نظام آموزشی واحد هماهنگ وجود نداشت، بلکه هفت الی هشت نوع نظام آموزشی در آن زمان، اجرا میشد.
این ارزیابی مربوط به چه سالی است؟
این ارزیابی متعلق به همان اردیبهشت ۷۶ است. در آن سال، برنامهای طراحی کردیم که پایهاش همان برنامه جامعة الزهرا بود و اضافاتی نیز داشت. آن برنامه در پاییز ۱۳۷۶ به تصویب شورای عالی رسید و از همان سال، اجرایش را آغاز کردیم. تقریباً پس از گذشت ۱۰ سال یعنی تا سال ۱۳۸۵، در تمام حوزههای خواهران یک زیرساخت اولیه را نهادینه کردیم. از سال ۱۳۸۶ تحصیلات تکمیلی را در سطح ۳ شروع کردیم و امروز که در خدمت شما هستیم، بیش از ۵۰ واحد آموزشی داریم که سطح ۳ را در ۱۴ رشته برگزار میکنند و نزدیک به ۶۰۰۰ نفر در بخش حضوری و غیرحضوری مشغول به تحصیلاند و تعدادی از اینها هم به زودی فارغ التحصیل میشوند.
در ابتدای تشکیل حوزههای علمیه خواهران تقریباً کمتر از پنج درصد مدرسهها واجد شرایط و از این مقدار هم تنها دو سه درصد واجد شرایط تملک حوزه بودند. غالباً در اختیار یا اساساً غیر واجد شرایط بودند ولی امروز به لطف الهی بیش از ۳۰۰ مدرسه در دست احداث داریم که از این ۳۰۰ مدرسه، نزدیک به ۱۸۰ واحد افتتاح شده است و بقیه هم بین ۱۰ تا ۹۵ درصد پیشرفت داشتهاند. امیدواریم در همین ایام چند مدرسه دیگر هم افتتاح کنیم. چند روز پیش چهار مدرسه در استان اصفهان افتتاح کردیم؛ در شهرهای دورچه، گلدشت و فولادشهر. انسان در هنگام حضور در هر کدام از این مدارس، احساس غرور و شکر به درگاه الهی پیدا میکند. واقعاً جای شکر داشت که در یک زمین حدودا هفت هشت هزار متری، مدرسهای با چهار پنج هزار متر زیربنا ساخته شده است و امکانات در نظر گرفته شده مانند کتابخانه، سایت کامپیوتر، کلاس و… همگی در حد قابل توجهی است.
یکی از ویِژگیهای منحصربهفرد حوزه علمیه خواهران، وجود هیئتهای امنایی است که به خوبی امور مدارس علمیه از جمله پشتیبانی مالی آنها را بر عهده دارند. درباره این موضوع هم توضیحاتی بفرمایید.
ما الان در نقطهای هستیم که به تعبیر من، حوزه علمیه خواهران ظرفیت مقابله با شبهات، پاسخگویی به انحرافات، جریانهای کاذب، عرفانهای کاذب و این هجمه فرهنگی و حتی سیاسیای که به اسلام و مذهب تشیع میشود را داراست.
ما از ابتدا تا امروز تقریبا در همه حوزههای خواهران هیئت امنا داریم. در واقع یکی از رموز توسعه در حوزههای علمیه، چه در توسعه زیرساختها و چه در پیشرفت علمی، همین اداره شدن به شیوه هیئت امنایی و توجه به یک روش سنتی است. هر جا مدرسه علمیه داریم، مؤسسانی هم داریم، هیئت امنایی هم داریم و آنها را در امور مختلف، مشارکت میدهیم. مدیران مدرسهها از همان مدرسه و هیئت امنا هستند. در پشتیبانیها و مسائل مالی هم سهم مرکز را به هیئتهای امنا اعلام میکنیم.
الان به صورت میانگین میزان مشارکت مالی هیئتهای امنا چند درصد است؟
متفاوت است. بین ۷۰ تا ۳۰ درصد هزینه را هیئت امنا میدهد. در سال گذشته به خاطر مشکلات مالی دولت و شرایط اقتصادی کشور، دچار مسائلی شدیم. درآمدهای مدیریت حوزه علمیه خواهران هم کم بود. به همین سبب، مؤسسان همه استانها را جمع کردیم و به آنها گفتیم که ما تا امروز، ۷۰ درصد کمک میکردیم و شما ۳۰ درصد، اما الان وضع مالی ما و شرایط به گونهای است که شما باید بیشتر کمک کنید. و این غیر از کمکهایی بود که آنها پیشتر در بخشهای ساخت و ساز میکردند.
در واقع همان هزینههای جاری مدارس؟
بله. در حقیقت حقوق مدیران و کادر مدارس و هزینههای جاری مدارس همگی به عهده هیئت امناهای حوزههای علمیه خواهران است. ما سهمی را به عنوان کمک به هیئت امنا میدهیم و میگوییم هزینه شما هر چقدر هست، این همه مقداری است که ما میتوانیم امسال به شما کمک کنیم. بقیهاش را باید خودتان فراهم کنید. غالباً هم این کار را میکنند.
متأسفانه این الگوی کاملا سنتی و موفق، در حوزههای علمیه برادران و دیگر مراکز و مؤسسات حوزوی تبیین نشده است.
به نظر من اگر حوزه بخواهد همچنان که سنت اصیل حوزه و خواست بزرگان و مراجع تقلید بوده است، روی پای خودش بماند باید همینطور شود؛ یعنی مردم حوزه را اداره کنند. در حوزه علمیه خواهران، اگر هم کمکهایی توسط دولت انجام شده است، غالبا آن کمکها را به زیرساختها سوق دادهایم. البته من معتقدم نظام مقدس جمهوری اسلامی باید به زیرساختها کمک کند. یک بار به آقای احمدینژاد عرض کردم و ایشان کمک کرد. یک بار هم آقای سعیدیکیا وزیر راه و ترابری تشریف آورده بودند جامعه مدرسین، من آنجا در جلسه هیئت رئیسه جامعه خدمتشان گفتم که صفویه در یک برش تاریخی چند صد مدرسه، مسجد و امامزاده میسازد. خیلی خوب است که شما پُل، سد و… ساختهاید ولی برای فرهنگ دینی مردم چند مدرسه علمیه ساختهاید؟ آقای سعیدی کیا وقتی میخواستند از در خارج بشوند آمدند پیش من و گفتند: «فلانی! خیلی حرف حسابی زدی. ما تا به حال به این فکر نکرده بودیم. از اینجا که میرویم راجع به این موضوع فکر میکنیم.»
اتفاقاً ایشان از آنجا که رفت بعد از مدت کوتاهی از مسئولیت برکنار شد. این قابل توجه مسئولان است که واقعاً صفویه که داعیهدار توسعه تشیع بود، در یک برش تاریخی این کار را کرد. اثر کار صفویه، ۴۰۰ سال بعد در تمدن سازی اسلامی خودش را نشان داد. ما در جمهوری اسلامی باید این کار را بکنیم. این کار از کارهایی است که حتما در انتشار تمدن اسلامی و تمدنسازی اسلامی نقش دارد. البته دولت در این سالها به زیرساختها کمکهایی کرد که جای تقدیر دارد اما حوزه نباید به این کمکها وابسته باشد؛ حوزه را باید مردم اداره کنند.
راه حلش همین است. خیلیها این دغدغه را دارند که وابسته نباشد اما راه حلهای جایگزینش مهم است.
به مؤسسین و هیئت امنا گفتیم ما به پول شما کاری نداریم، اما میگوییم پولتان را در مدرسه ما خرج کنید. لذا ما به مدارس و مؤسسین میگوییم از شما نمیخواهیم پول را به ما بدهید، ولی اگر کمکی میکنید به ما اعلام کنید. یعنی در حوزه علمیه شهرستان خودشان خرج کنند و ما هم این کمک را به شما اضافه میکنیم. شما هم در همین مسیر خرج کنید. مؤسسان با این صحبتها مقداری آرامش خاطر پیدا میکنند، چون گاهی وقتها وقتی ببینند که پولهای دولتی در کار است، میگویند: «ما چرا خرج کنیم؟» و انگیزهشان را از دست میدهند و نهایتا پولشان را جای دیگر خرج میکنند.
در پایان اگر نکته تکمیلی دارید بفرمایید.
من مایلم دو نکته را اینجا بگویم. این حرکت عظیم به لطف حضرت ولی عصر(عج) بازتابها و انعکاسهایی هم داشته است. ما الان در نقطهای هستیم که به تعبیر من، حوزه علمیه خواهران ظرفیت مقابله با شبهات، پاسخگویی به انحرافات، جریانهای کاذب، عرفانهای کاذب و این هجمه فرهنگی و حتی سیاسیای که به اسلام و مذهب تشیع میشود را داراست. این ظرفیت نباید نادیده گرفته شود. ما یک سپاه عظیم علمی، فرهنگی و تبلیغی داریم و سالانه چند صد هزار فرصت تبلیغی در حوزههای خواهران، توسط خواهران مبلغه رقم میخورد. این چیز کمی نیست. تعداد فارغ التحصیلان ما را به اضافه تعداد طلبههایی که واجد شرایط تبلیغاند، در تعداد جلسات تبلیغی ضرب کنید؛ رقم سنگینی خواهد شد.
در این سالها به موازات اینکه فارغ التحصیل پیدا میکردیم، برای فارغ التحصیلان برنامهریزی میکردیم. یکی از میدانها میدان پژوهش بوده است. در این سالها، هم شاغلان به تحصیل و هم فارغ التحصیلان حوزه علمیه خواهران، در چهار سال متوالی در جشنوارههای مشترک، حایز رتبههای خوبی از جهت کمّی و کیفی شدند. این موفقیت نشان میدهد که بستر آماده است و باید به آن توجه شود.
سال گذشته، کرسیهای آزاداندیشی را در حوزههای خواهران راهاندازی کردیم که استقبال خیلی جدی از آنها شد. اگر کمی ضعف آموزش را برطرف کنیم و سطح علمی حوزههای خواهران را بالا بکشیم، راه افتادن کرسیهای آزاداندیشی نوید راهاندازی کرسیهای نظریهپردازی را میدهد اما باید یک قوت علمی هم در کنارش وجود داشته باشد تا بتواند به نظریهپردازی برسد. بیش از هزار هسته پژوهشی و دهها کانون پژوهشی در کشور تشکیل شده است که ظرفیت کمی نیست.
ما همچنین کاری را در فضای مجازی شروع کردیم، غیر از آموزش مجازی که برای کادر و مدیرانمان در سطح سه داشتیم. این کار جدید، حضور خواهران در فضای مجازی بود. ما اکنون دو هزار خواهر وبلاگنویس داریم که مجموع بازدید از سایتها و وبلاگهایشان در ماه، بیش از یک میلیون نفر است. این ظرفیت کمی نیست. ما در این فکریم که در ابتدا اساتید و کادر حوزه که تعدادشان نزدیک به ۱۰ هزار نفر است و در مرحله بعد، هر طلبهای با وبلاگنویسی و فضای مجازی آشنا شود، تهدیدها و فرصتهایش را بشناسد، نحوه ورود و خروج و آفتهایش را بداند. لازم است که یک سیستم نظارتی، حمایتی و کنترلی هم باشد. برای کار در فضای مجازی باید منشأ تأثیر باشیم. این چیز کمی نیست و امیدواریم این تلاشها مورد رضایت حضرت ولی عصر(ارواحنا فداه) قرار بگیرد.
هسته مشترک مناسک شیرازیها «دیگریسازی» است
مروری اجمالی بر برخی از مسائل حوزه و روحانیت
منبر و فضای مجازی
حامی جدی استقلال مالی حوزه هستم/معاونت تبلیغ علیرغم پارازیتهای مزاحم موفق بودهاست