آیتﷲ اکبر هاشمی رفسنجانی، اواخر بهمن ۱۳۸۵ در سفری به شهر مقدس قم، علاوه بر حضور و سخنرانی در همایش دوسالانه پژوهش برتر در حکومت اسلامی، با مراجع عظام تقلید دیدار کرد و در نشستی خصوصی در منزل آیتﷲ علی مشکینی، به پرسشهای برخی اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم درباره دیپلماسی خارجی، وضعیت اقتصاد داخلی و برخی پرسشهای دیگر درباره دولت دکتر احمدینژاد پاسخ داد. در ادامه گزیدهای از این پرسش و پاسخ مفصل را مرور میکنیم.
از اعضای جلسه: بسمﷲ الرحمن الرحیم. تلقی حضرتعالی درباره شرایط بینالمللی ما و دیپلماسی موجود چیست؟ درباره مشکلات داخلی کشور به خصوص مسائل اقتصادی، احساس میشود که روی مردم فشار است و انعکاس بدی درباره دولت و نظام دارد. تلقی شما چیست و چگونه این مسأله را ارزیابی میکنید؟
آیتﷲ هاشمی: در مورد اوضاع بینالمللی و شرایط خودمان، من از مدیریت کشور راضی نیستم. فکر میکنم کشور خوب اداره نمیشود. در سیاست خارجی از ظرفیتمان درست استفاده نمیکنیم. پرونده هستهای ما به صورت خطرناکی پیش میرود. درباره مسائل داخلی هم، مسائل اقتصادی، سیاسی و همبستگی نیروهای انقلاب دچار مشکل است. ولی من نمیخواهم وارد این بحثها شوم؛ چون ممکن است تبعاتی داشته باشد. ولی راضی نیستم.
از اعضای جلسه: با مقام معظم رهبری در این زمینه صحبت فرمودید؟
آیتﷲ هاشمی: بله، با ایشان صحبتهایی کردهام. البته مدتی است که صحبت نمیکنم. از آن وقتی که ایشان کمی گرفتار کسالت شدند، مایل نیستم احساس ناراحتی کنند. گرچه سرماخوردگی است و چیز مهمی هم نیست. میخواهم جلسات ما که با هم حرف میزنیم، شیرین باشد. در مورد مسأله گرانی هم که میگویید، واقعاً الآن شرایط خوبی نیست و توقعات بالایی در مردم ایجاد شده و نمیتوان تأمین کرد. خیلی بد است. اثر آن این است که مردم کمکم از ما مأیوس میشوند.
رئیس جمهور پارسال وعدههایی در قم داده است که مسئولان میگویند ۱۳ درصد آن وعدهها تحقق پیدا کرده است. اگر در همه استانها همینطور حساب کنید، چه باید بکنیم؟ البته در بقیه استانها بدتر است؛ چون قاعدتاً در قم بهتر تحقق پیدا میکند. مردم چه انتظاراتی از ما دارند و بعد چه میشود؟ نگرانی من بیشتر این است که به رهبری و ولایت صدمه بزند. رهبری دولت را پذیرفتهاند و تأیید میکنند و خوب تحویل میگیرند. معمولاً هم ایشان با همه دولتها این کار را میکنند. این دفعه شاید نیاز بیشتری باشد و بیشتر این کار را میکنند. باید فکری کنیم که رهبری آسیب نبینند. جایگاه ولایت از همه امور ما بالاتر است. باید آن جایگاه را نگه داریم. اگر این جایگاه قوی باشد، ما بیاییم، برویم، باشیم یا نباشیم آثاری دارد؛ ولی اگر آن جایگاه آسیب ببینید خیلی سخت میشود. من خودم هم مواظبم. مثلاً قبل از انتخابات اعلام کردند لیست فلانی، اما من اعلام کردم که لیستی ندارم و در انتخابات نامزدی ندارم. مواظب بودم تا اتفاقی نیفتد و هنوز هم مواظبم. من کاملاً مواظبم که تعادل را حفظ کنم، هیچوقت در زندگی اینگونه نبودم که به یک جناح وابسته باشم. طبعاً زادگاه فکری من در این جناح است. من در جامعه روحانیت مبارز هستم. در همین جامعه مدرسین کار ما شکل گرفته است. متأسفانه زوائد این جناحِ به اصطلاح اصولگرا، به گونهای عمل میکنند که آسیب میزنند.
از اعضای جلسه: امروز ملت و مملکت به خاطر گرانیها و فسادهای اخلاقی در خطر است. جنابعالی باید به اینها توجه داشته باشید. البته این وظیفه ما هم هست؛ هم طلاب حوزه علمیه و هم جامعه مدرسین. همه این ویژگیها را باید منعکس کرد و به مردم گفت. اگر رهبر معظم دارای خصوصیتهای اخلاقی و فکری و بینش سیاسی است و مردم اینها را ندانند، او را فردی عادی محسوب میکنند. ما وظیفه داریم که از شخصیت جنابعالی دفاع کنیم و به مردم هم برسانیم و بفهمانیم و حضرتعالی هم اگر چنانچه عدهای بدعمل میکنند، تذکر بدهید.
آیتﷲ هاشمی: درباره این حرف آخر، در حدی که مفسدهای نداشته باشد، دخالت میکنم. یعنی در جلسه رسمی و خصوصی، آنچه که باید خدمت آقا بگویم، میگویم که اعضای دولت یا مجلس یا آقایان میآیند و اشکالات کار را میگویند؛ اما اینکه علنی از آنچه که میگذرد انتقاد کنم، با اینکه حرفهای خیلی جدیای هم هست، فکر میکنم مفید نباشد. احتمال میدهم اختلاف و دعوا را تشدید کند. امروز اصل برای ما انسجام ملی است و روی این بیشتر تکیه میکنیم. حرفها را هم بهطور خصوصی خدمت آقایان میگوییم. با این حال من واقعاً نگرانم. من در مجموع همیشه جزو خوشبینترینها بودهام. هیچوقت آینده را بد نمیدیدم. احتمال بد را هم کم میدیدهام. توکل من هم در حد بالایی است. میدانم خداوند بندگان خود را تنها نمیگذارد. وقتی که خالصانه برایش خدمت میکنند، خداوند نمیگذارد اینها مخذول شوند.
اما میدانید احتمال اگر ضعیف هم باشد، ولی محتمل قوی باشد و مسأله بزرگ باشد، ما باید نگران باشیم و برای ما تکلیفآور است. احتمالات سخت است. ممکن است همه چیز انشاءﷲ به خیر و خوشی بگذرد. ما در پرونده هستهای دچار یک دشمن بسیار جدی هستیم، مگر اینکه خداوند دل آنها را بترساند و اقدامی نکنند، وگرنه آنها قطعاً حتی یک رگ وجودشان راضی نیست که ایران غنیسازی داشته باشد. چون این را با قدرت ساخت بمب مساوی میدانند و فکر میکنند ایرانِ مسلّح به سلاح هستهای برای منافع آنها بسیار سنگین است؛ نه اینکه فکر کنند ایران از سلاح استفاده کند، بلکه تکیه به این قدرت میتواند جلوی منافع آنها را بگیرد. بهعلاوه میترسند که اشاعه پیدا کند. ایران که هستهای شد، بقیه یعنی عربستان، مصر، ترکیه هم ممکن است این راه را بروند.
مسائل عراق بنبستی برای آمریکا پیدا کرده که احتمال دارد راه نجاتش را در صدمه زدن به ما ببیند و احتمال آن جدی و قابل تبیین است. ما باید خیلی هوشیار باشیم. من نمیگویم ایران در عراق بدعمل میکند. انصافاً آقا خودشان دارند هدایت میکنند و درست جلو میرود؛ ولی خطر برای ما وجود دارد که ممکن است ما از آن ناحیه آسیب ببینیم.
درباره مسأله تحریم باید بگویم که امروز تحریم جدی در محتوا نیست؛ ولی آثار جنگ روانی در کشور ما خودش را نشان داده است. وقتی خطر تحریم جدی باشد، سرمایهگذاریها رو به ضعف میرود. مردم صبر میکنند، چیزهایی را مخفی میکنند، چیزهایی را خارج میکنند، چیزهایی را ذخیره میکنند. آنهایی که لازم ندارند بخرند، میخرند و تخریب میکنند که حالت بدی است. هزینه واردات ما بسیار سنگین شده است. تقریباً ده درصد گرانتر جنس وارد میکنیم. به دلیل اینکه ریسک بالا رفته است، بیمهها گرانتر شده و واقعاً داریم خسارت میبینیم. هزینه طرحهایمان دارد بالا میرود. چون خارجیها به تعهدشان عمل نمیکنند.
اینها را کسی نمیبیند. وقتی اینها را جمع کنیم، انبوهی از ضرر و خسارت در کشور دیده میشود. بیشتر اینها به همین جنگ روانی و تحریمها مربوط است. اگر در همین سطح هم بماند، میتوان تحمل کرد. اگر بیشتر و تشدید کنند، جای نگرانی است. ما به عنوان کسانی که باید از طرف ملت امانتداری کنیم، آینده ملت و بچههایمان را باید در نظر بگیریم و خیلی باید مواظبت کنیم. مجموعاً که نگاه میکنم، پیکر اقتصاد ما در حال خونریزی است و آسیب خواهیم دید.
از اعضای جلسه: در مسأله هستهای نظر خاصی دارید؟ آقای لاریجانی در خیلی موارد با شما همفکر و هماهنگ است. در این عرصه نظر خاصی دارید که عمل نمیشود؟
آیتﷲ هاشمی: ما از ۲۵ سال پیش انرژی هستهای داشتیم و شروع کردیم و آژانس هم همیشه میدانست. اینگونه نبود که مطلع نباشد. همین آب سنگین در زمان من شروع شد؛ آژانس هم میدانست. ما در روسیه شرکت مشاور گرفتیم و تا شرکت مشاور تأیید نکرد، کارمان را شروع نکردیم. پرونده هم همیشه در آژانس داشتیم که میرفتیم دفاع میکردیم. اما مسأله را تبلیغاتی نکرده بودیم. سیاستی که من دنبال میکردم این بود که ضمن اینکه کارمان را ادامه میدهیم، روابطمان را با دیگران ضعیف نکنیم؛ یعنی یک عده دشمن پشت سر خودمان قرار ندهیم. جاهایی که باید کارمان بگذرد، بگذرانیم. الآن اینگونه نیست. عده زیادی دشمن وقتی که پرونده به آنجا میرود، علیه ما رأی میدهند و کار میکنند. ما امکانات فراوانی داریم که نگذاریم این قدرتها علیه ما باشند؛ اما داریم برای خودمان دشمن درست میکنیم. طوری باید رفتار کنیم که آنها تحریک نشوند.
ما از اول تکلیف خود را با اسرائیل روشن کردهایم. اسرائیل را نامشروع میدانیم و با او حرف نمیزنیم و همیشه هم گفتهایم. در مورد آمریکا هم شرط گذاشتیم و گفتیم آمریکاییها نامشروع نیستند، ولی اگر میخواهند با ما حرف بزنند، پولهای ما را بدهند تا ما بنشینیم و با آنها حرف بزنیم. شرطی گذاشتیم و یک شرط منطقی بود. بقیه را هم گفتیم که همه دوست ما هستند و میتوانیم با هم کار کنیم و کار هم میکردیم. فکر میکنم که این سیاست خارجی هنوز برای نجات ما از بنبست هستهای و مسائل دیگر میتواند مفید باشد. آقا هم همیشه در جلسهها میگویند که بروید دیپلماسیتان را قوی کنید. معمولاً خیلی وارد جزییات نمیشوند و میگویند راه ما همان دیپلماسی است و باید کاری کرد. در جلسه شورای امنیت، مسئولان دولت، مخصوصاً وزیر خارجه خدمت آقا بودند که گفتند هولوکاست خیلی به ما در سطح جهانی ضربه زد.
از اعضای جلسه: خود آقا هم فرمودند که چه لزومی داشت این حرف گفته شود.
آیتﷲ هاشمی: بله، معمولاً از آقا اینها را نقل نمیکنم. چیزهای دیگری هم میفرمایند؛ مثلاً اینکه اگر این حرفها زده نمیشد بهتر بود. مثلاً چه فرقی میکند هیتلر صد میلیون آدم کشته باشد؟ اگر میتوانست بیشتر هم میکشت. بله؛ شش میلیون یهودی کشته نشدند؛ ولی چند صد هزار کشته شدند؟ خودشان میدانند. چرا بیاییم سراین قضیه دعوا کنیم؟ از این حرفها زیاد است. در این شرایط جهانی تضادهای فراوانی وجود دارد که ما میتوانیم از تضادهایی که در دنیاست، با ظرفیت خوبی که جمهوری اسلامی دارد، درست استفاده کنیم و راه خودمان را برویم. استادی و ورزیدگی و پختگی میخواهد.
از اعضای جلسه: امروز کشور درگیر مسأله بسیار مهمی است و آن تضاد داخلی است. تصمیماتی در سطح کلان در مجلس گرفته میشود، اما عکس آن پیاده میشود و این واقعاً برای مردم ناامید کننده است. عوامل تضاد کجاست؟ آثار پیداست، ولی دستها نامرئی است. توقعی که از حضرتعالی و امثال جنابعالی داریم، این است که در این زمینه کمکهایی بشود تا آن دستهای نامرئی شناخته شود. گاه از طرف کسی که مسئولیت شخصی ندارد، این کارها بهتر ساخته است. این مسأله خیلی مهمی است که مردم را زجر میدهد. مثلاً درباره زمین، طرحی آوردند که اصلاً قیمت زمین را از ساختمان خارج کنیم. طوری که مردم در خرید زمین مشکل نداشته باشند. یک مرتبه در این وضعیت قیمت زمین بالا رفت. این ضربه بسیار زیادی دارد که اطمینان مردم سلب میشود و حالت یأس در بین آنها به وجود میآید.
آیتﷲ هاشمی: بد نیست حالا که جلسه خودمانی است، بعضی چیزها گفته شود. اولاً واقعاً دولت مایل نیست ما در کارشان از این نوع دخالتها بکنیم. حتی اینکه روی طرحها و برنامههایشان تحلیل بدهیم و کمک کنیم. من در سفر قبلی که آمده بودم، معمولاً به هرجا که میروم، مدیرها میآیند و با آنها صحبت میکنم و مشکلاتشان را میگویند و ما کمکشان میکنیم. آقای محتاج [عباس محتاج، استاندار قم از ۸ آبان ۱۳۸۴] که الآن هم اینجا هستند، دعوت کردند که به شورای اداری برویم. با اینکه وقت هم نداشتیم، سفر شب را به تأخیر انداختیم. آقای احمدینژاد به ایشان تلفن کردند و گفتند که چرا گذاشتی؟ لغو کن. البته من خوشحال شدم؛ نه اینکه متأثر شوم. به ایشان گفتم: شما اطاعت کن؛ رئیس شماست و نباید با رئیس خود مشکل داشته باشید. من سعی میکنم در کار اینها دخالت نکنم.
ثانیاً من با مردم صادق هستم. کار خوبی که هست آن را درست جلوه میدهم و میگویم این اینطوری است. واقعاً خوب و قانعکننده بیان میکنم. ولی وقتی که خودم میدانم داریم بد میرویم، نباید به مردم دروغ بگویم. ما نباید خلاف حق حرفی بزنیم. حداکثر این است که سکوت کنم و چیزی نگویم.
همین مسأله زمین را که شما گفتید و مسأله ده میلیون تومانی که برای مسکن گذاشتند، یا همین وعدههای استانی که میلیارد میلیارد وعده میدهند و نداریم؛ چون اگر داشتیم که میدادیم. اگر بخواهم اینها را توجیه کنم، ناصادق هستم. مخفی هم نمیشود کرد. امروز اطلاعات مردم زیاد است و هر کسی [خلاف واقع] بگوید، حتی رهبری هم بگویند، مردم میفهمند و میگویند این حرف درست نیست. اینکه من بیرون هستم و بیایم و بگویم، تأثیر ندارد. من سعی میکنم در جلسات هر چه بتوانم به دولت کمک کنم. در مجمع همان جایی که لازم است مشکلاتشان را برطرف میکنم.
اصل ۴۴ قانون اساسی را رهبری از ما خواستند و ما اصلاح کردیم و ایشان تأیید کردند و چند روز پیش آقا ما را در جلسه احضار کردند. دلم برای آقا سوخت. ایشان فرمودند که من این اصل را که اصلاح کردم، انتظار انقلاب اقتصادی در کشور داشتم. من هم گفتم که من هم از اول اینطور فکر میکردم. در دولت آقای موسوی اختلاف ما با آنها این بود که آنها میخواستند امور دولتی شود و ما نمیخواستیم دولتی شود. حالا این اصل را اینگونه طبق عقیده قبلی اصلاح کردیم. قدری مشکلات را گفتند و بعد فرمودند: بعد از گذشت این مدت، نه به رونق رسیدهایم و نه به عدالت.
از اعضای جلسه: بنده مصاحبه دیشب شما را به خوبی گوش دادم. آنجا که مجری از شما میپرسد که با آقا درد دل دارید یا نه؟ فرمودید سابقاً آقا زیاد درد دل داشت؛ حالا من زیاد درد دل دارم. آقای حاج منصور [ارضیِ] مداح، خیلی توهین میکند. علیالخصوص به شخص پیغمبر و مخصوصاً در جلسات مقدس زیارت عاشورا. برای ما موجب تأثر است. این آقا قبلاً هم توهین کرده است. خواهش من این است در آن درد دلهایی که میخواهید با آقا صحبت کنید، به این موضوع هم لااقل از قول ما اشارهای کنید؛ بلکه انشاءﷲ این آفت از جلسه مداحها برطرف شود.
آیتﷲ هاشمی: من نمیخواهم آقا را در مقابل خودم ببینم که ایشان فکر کنند دارم اعتراضی به ایشان میکنم.
از اعضای جلسه: از قول ما بفرمایید.
آیتﷲ هاشمی: ایشان را همین امسال باز به جلسه آقا بردند و برای آقا مداحی کرده است. آقا که میدانند این چه وضعی دارد. من نمیخواهم طوری بگویم که ایشان احساس کنند من حالت اعتراض به ایشان دارم. خودشان تشخیص میدهند که به نحوی باید از او دوری کنند. این را ممنوع کرده بودند و قهر کرده بود که به مسجد ارگ نرود و مدتی نمیرفت. بعد خودش گفت آقای محمدی گلپایگانی به من تلفن کرد و گفت: شما چرا نمیروید؟ برو. در این شرایط درست نیست به آقا چیزی بگویم.
جلسه ما با آقا خیلی باصفاست. اگر اختلافی هم داشته باشیم، ایشان ولی است و ما باید اطاعت کنیم. اصلاً جای اختلاف نیست. ایشان سلیقهای دارد و ما نمیتوانیم سلیقهمان را به ایشان تحمیل کنیم. ایشان هم به من تحمیل نمیکند. چیزهایی که مربوط به امور نباشد، نمیگوییم.
از اعضای جلسه: آفتی که کشور ما دچار آن است و متأسفانه خسارات زیادی را تا الآن دادیم، بیتوجهی به کارشناسی و مدیریت میانی کشور است. به تعداد زیادی از کارشناسان نظام یا بیتوجهی میشود یا جابهجا میشوند. جداً از اینکه اینها سرمایههای نظام هستند و تربیت شدهاند و هزینههای بالایی به آنها اختصاص داده شده است. در سیاستهای کلان نظام، مجمع تشخیص میتواند با اشراف رهبری، حوزههایی را در نظام تعریف کند که دستخوش تغییر نشوند و مشخص باشد که چقدر از مدیران ارشد و سفرا را دولتها میتوانند عوض کنند. تغییر انبوه مدیران میانی کشور و حتی مدیران کلان، یعنی بیتوجهی به بدنه کارشناسی و هرز کردن استعداد کشور. این پرونده باید یک بار برای همیشه بررسی شود و بسته شود. ما در دوران آقای خاتمی این خسارت را دیدیم. در دوران آقای احمدینژاد هم داریم میبینیم و معلوم نیست این وضع به کجا میرسد.
آیتﷲ هاشمی: یکی از بندهایی که در مجمع در حال بررسی است، همین است که با تغییر دولتها، بدنه کارشناسی دولت آسیب نبیند و حدی قرار میدهیم. در دنیا هم همینطور است؛ کابینه در حد وزیر یا معاون وزیر قابل تعویض است و نباید تغییرات فراوان باشد.
وقتی متمم بودجه پارسال را دولت میخواست به مجلس ببرد، ما به رهبری گفتیم که این را خلاف مصوباتمان میبینیم؛ چون وابستگی به نفت را اضافه میکند و این برخلاف سیاستهای مصوّب رهبری است. چه کنیم؟ آقا به من فرمودند: این دولت تازه آمده و شعارهایی داده و مردم را امیدوار کرده است، شما اگر الآن بخواهید جلوی کارهایش را بگیرید، ممکن است تصوّرات دیگری در آن شود. مدّتی صبر کنید، مهلت بدهید تا اینها کارهایشان را انجام بدهند. اگر خوب درآمد که همه راضی میشویم و اگر دیدیم دارد مشکل پیدا میشود، فکری میکنیم. در این یک سال، و بودجهای که امسال به مجلس رفت و متممی که آوردهاند، با چند مصوبه سیاستهای رهبری نمیسازد، اما به خاطر ملاحظاتی که رهبری داشتند، اقدامی برای جلوگیری نکردیم تا ببینیم بعداً باید چه کنیم. من اگر الآن بخواهم اقدامی بکنم، از طریق رهبری میکنم و از طریق دیگر مصلحت نمیبینم وارد شوم.
از اعضای جلسه: همانطور که حضرتعالی فرمودید در حفظ و حمایت از رهبری همه باید کوشا باشیم. الآن دغدغهای بین دلسوزان نظام، انقلاب وعلاقمندان به رهبری هست که درباره مسافرتهای هیأت دولت و توقعاتی است که بالا میرود؛ چراکه تنها ۱۳ درصد وعدهها در قم اجرا شده و شاید در استانهای دیگر، از این هم کمتر باشد. حضرتعالی فرمودید که مردم مأیوس میشوند. این حمایت همهجانبهای که الآن مقام معظمرهبری از این دولت دارند، همه دولتها را حمایت میکردند و میگفتند وظیفه خود میدانم، اما نسبت به این دولت حمایتهای بالایی دارند. اگر مثلاً این دولت لطمه بخورد، مسأله مهمی نیست. اما خوف ما این است با این حمایتی که میکنند، لطمه به رهبری بخورد. چه تدبیری میشود؟ این سفرها حتماً برکات و آثاری دارد؛ اما تبعاتی که ممکن است بعد پیدا کند و این تبعات مردم را مأیوس کند و توقعات مردم برآورده نشود، لطمه به رهبری است. خیلیها به ما میگویند شما به آقا برسانید؛ ولی ما که نمیتوانیم. خود حضرتعالی در این جهت نظری دارید؟ صلاح میدانید خدمت آقا صحبت شود یا صلاح نمیدانید؟
آیتﷲ هاشمی: صلاح میدانم که صحبت شود؛ ولی اینکه خود من صحبت کنم، بحث دیگری است. بهعلاوه اینطور حس میکنم که رهبری احساس کردهاند که دولت مخالفان قویای دارد و خواستهاند با این حمایتهایی که میکنند، نگذارند دولت آسیب کلی ببیند؛ چون وقتی دولت آسیب کلی ببیند و نتواند کار کند، همه ما متضرر میشویم و دودش به چشم همه ما میرود. اینکه به رهبری گفته شود؛ هر کسی هر رابطهای دارد و به هر شکلی میتواند به ایشان بگوید. من خودم روی جهاتی نمیخواهم در این مسأله خیلی دخالت کنم.
نکتهای که به همه شما مربوط میشود و من باید بگویم این است که همه نظام و دولتها در گذشته به خاطر ارتباطشان با روحانیت و تقویت روحانیت، بهرههای زیادی میگرفتهاند. الآن رابطه دولت به خصوص با روحانیت تضعیف شده است. اینکه الآن مراجع دولت را نمیپذیرند یا چیزی نمیگویند، مسأله بیسابقهای است. در زمان دولتهای غاصب قبلی [دولتهای پیش از انقلاب] هم این مقدار بین مراجع و دولتها فاصله نبود. دوستان دولت و کسانی که با آنها هستند، باید این موارد را بگویند و رنجیدگی آقایان را برطرف کنند؛ آقایان هم ملاطفت کنند. خوب نیست حوزه و مراجع و بزرگان با دولت نباشند؛ این آسیب میزند.
از اعضای جلسه: حضرتعالی پیشنهادی دارید؟
آیتﷲ هاشمی: خودتان ابتکار کنید. من هم نمیدانم چه باید بکنم. البته من خودم هم از همان حرفها رنجیدهام؛ ولی فکر میکنم باید راهی پیدا کرد.
از اعضای جلسه: بنده به سهم خودم، به نمایندگی از جمع میروم و تمام تلاشم را میکنم.
آیتﷲ هاشمی: شما را میدانم؛ دیگران را میگویم.
از اعضای جلسه: جایگاه مرجعیت را همه ما میشناسیم. تمام تلاشمان را هم بهکار بردهایم، اما متأسفانه تا الآن موفقیتی حاصل نشده است. حتی این دفعه که قرار بود ایشان بیاید، التماس کردیم که شما فقط به دیدن مراجع بیاید. گفتیم این از هر سفر استانی برای شما و نظام مهمتر است. گفتم من به عمرم برای مسائل مادی به هیچ کس التماس نکردهام؛ اما اینجا بهعنوان یک طلبه التماس میکنم. بیشتر از این ما چه کاری میتوانیم بکنیم؟
آیتﷲ هاشمی: ایشان باید بفهمند که روحیات مراجع به مقلّدان آنها منتقل میشود؛ یعنی اگر مقلدین مراجع بدانند که نظر مرجع تقلیدشان این است، خیلی اثر منفی و عمیق روی روحیات مردم میگذارد. آنها نباید منتظر باشند که روحانیت و مراجع شکست بخورند. ما کوچک نمیشویم که از مراجع عذرخواهی کنیم. چه عیبی دارد؟ یک مرجع تقلید استاد ماست. بروند و عذرخواهی کنند و بگویند که ما اشتباه کردیم. چه ضرری میتواند داشته باشد؟ بالاخره دوستانی مثل آقای کعبی و بعضی از آقایان، آشنایی بیشتری دارند. یک مدتی مسأله را پیگیری کنند.
از اعضای جلسه: همه آقایان مأیوس هستند.
آیتﷲ هاشمی: اشتباهی شد که باید رفع شود. تا کی میخواهد ادامه داشته باشد؟
(عکس از ایسکا نیوز)