مباحثات

رسانه فکری تحلیلی حوزه و روحانیت

اخلاق، در آموزه‌های اسلام و اهل‌بیت(ع) جایگاه والایی دارد. موضوعات و مباحث اخلاقی بخش زیادی از آیات قرآن مجید و روایات اهل‌بیت(ع) را تشکیل داده که در کتاب‌ها و مقاله‌های مختلف بحث و بررسی شده‌اند. آن‌چه در ادامه می‌آید، تنها بخشی از مفاهیم اخلاقی در سخنان امام جواد(ع) است.

نوع رفتار با رعایا و زیردستان، یکی از مؤلفه‌های اخلاق اجتماعی است. اگر از منظر اخلاق دینی به این مسأله بنگریم، بر مبنای آموزه‌های اسلام، نه‌تنها به مستضعفان، یتیمان و بی‌پناهان نباید ستم شود و به رعیت ظلم نگردد، بلکه باید از آنان حمایت و دست‌گیری شود. امام جواد(ع) در همین باره، نکته‌ای فرموده‌اند که علاوه بر تشویق قدرتمندان به رعایت حال مردم، بیان کننده تأثیر متقابل رفتار حاکمان و مدیران با زیردستان است. حضرت می‌فرمایند: «کسی که مراعات زیردستانش را بکند، از مافوق خود در امان خواهد ماند».‏[۱]‎

این روایت را اگرچه می‌توان هشداری برای مؤاخذه الهی تفسیر کرد، بیانی عام است و رفتارهای اجتماعی را نیز شامل می‌شود. هر کنشی، واکنشی و هر عملی، عکس‌العملی به دنبال دارد. در واقع اشاره امام به یکی از سنت‌های الهی است که چنین رفتاری علاوه بر آخرت، در دنیا هم پاسخ و جزا داده می‌شود و همیشه دستی بالاتر وجود دارد جز یدﷲ که فوق همه دست‌هاست و تصمیم‌گیرنده؛ و جزادهنده نهایی هم اوست. این مفهوم در روایات اهل‌بیت فراوان آمده است که «کما تَدین تُدان، من وطئ فراش امرئ مسلم وُطئَ فراشه کما تدین تدان».‏[۲]‎

بنابراین اگر صاحب‌منصبی، در قلمرو سازمان یا اداره خود، به درستی عمل کرد و از نیروهای زیر فرمانش بیگاری نکشید و بیش از توانشان کار نخواست، بر اساس این سنت، فرمانده‌اش نیز او را مراعات خواهد کرد؛ ولی اگر بر زیردستان ستم کند، باید منتظر همین برخورد از بالادست خود باشد. اگر جامعه به این باور برسد که هر عمل و رفتاری، عین خود را در شکل تضاد و تأثیر متقابل در پی خواهد داشت، می‌تواند نقش بازدارنده و کنترلی داشته باشد و تا حد زیادی، مانع فسادهای موجود اداری، اقتصادی و غیره شود؛ اما چون این مبانی، ترویج و به فرهنگ تبدیل نشده و به این باور نرسیده‌ایم که رفتارهای ما بازتولید خواهد شد، از عقوبت آن نیز هراسی نداریم و از ارتکاب خطاهای این‌چنینی پرهیز نمی‌کنیم.

پانوشت‌ها

  1. «من رضی بالعافیة ممن دونه، رزق السلامة ممن فوقه»؛ شیخ صدوق، الامالی، ص‌۵۳۲. [⤤]
  2. برقی، المحاسن، ج‌۱، ص‌۱۰۷؛ کلینی، الکافی، ج‌۵، ص‌۵۵۳؛ من زَنی زُنِیَ به؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج‌۴، ص‌۲۱؛ مغربی، دعائم الاسلام، ج‌۲، ص‌۴۴۹. [⤤]

رده‌های مرتبط

پاسخ دهید