شما از چه زمانی در جلسات درس آیتﷲ راستی کاشانی در نجف شرکت کردید؟
در آن زمان که ما به عراق رفتیم، آیتﷲ راستی از اساتید مبرز دروس سطح در نجف بودند و درس بارونق و باشکوهی داشتند و مکاسب را تدریس میکردند. درس ایشان طالب داشت و بسیار زیبا تدریس میکردند. تسلط ایشان به کتاب مکاسب بینظیر بود. ابتدا یک صفحه را از خارج توضیح میدادند و سپس متن را میخواندند. مکاسب فراز و نشیب زیادی دارد و معمولاً علما مدام تطبیق میکردند. به هر حال ایشان مدرس معروفی در نجف بودند و زبانزد طلاب محسوب میشدند. بنده مدتی در این درس شرکت کردم و ایشان جزو فضلای جاافتاده نجف بودند.
بعد از اینکه امام به نجف آمدند و عدهای قصد منزویکردن ایشان را داشتند، علما و طلاب دودسته شدند؛ یک دسته به سمت امام آمدند. از جمله افراد مهم نجف که به حمایت از امام برخاستند آقایان راستی کاشانی و شهید مدنی تبریزی بودند که مرتب به درس امام میآمدند. به آقای راستی اعتراض کرده بودند که چرا به درس امام میروید؟! ایشان حرف مهمی زده و فرموده بود تا وقتی ایشان نیامده بود من فکر میکردم که فارغالتحصیل شدهام؛ ولی الآن که درس ایشان را دیدم حس میکنم که نیاز به ادامه تحصیل دارم. این حرف ایشان برای نجفیها سنگین بود؛ خصوصاً اینکه ایشان در درس علمایی مثل آیتﷲ خویی و آیتﷲ میرزا باقر زنجانی شرکت کرده بود. به هر حال ایشان با صلابت و علاقه در درس امام شرکت میکردند و این در نجف خیلی مهم بود؛ چون طرفداران امام را آزار میدادند و طعن میزدند؛ اما ایشان یک لحظه هم تردید نکرد و به حمایت از امام ادامه داد و این بینظیر بود. رجال صدقوا ما عاهدو ﷲ علیه …
گویا ایشان برای حمایت از امام، درس خود را تعطیل میکند و با شاگردان خود به درس امام میرود.
بله؛ ایشان هر طور که میتوانست از امام حمایت میکرد. در جریانات سیاسی هم علناً از امام حمایت میکرد و قاطعیت داشت. آن موقع این مسأله ارزش داشت؛ چون امام به قدرت نرسیده بود. اکثر آقایان بعد الفتح امام به حمایت از امام برخاستند. کسانی که در نجف از امام حمایت کردند، فی ساعة العسرة از ایشان حمایت کردند.
آیا ایشان فعالیت سیاسی خاصی هم در نجف داشت؟
بالاخره شرکت در نماز و درس امام به منزله جهاد اکبر بود. معاندین مانع از این مسائل میشدند. هر کسی که سمت امام میرفت، باید در نجف هزینه میداد؛ اما ایشان خیلی سفت و محکم و دلباخته از امام حمایت کرد و از جهاتی در بین علمای نجف بینظیر بود.
رابطه ایشان با علمای نجف چگونه بود؟
رابطه خیلی خوبی داشتند و ایشان مورد احترام آنها بود؛ چون ایشان فرد ممتاز و باتقوا و فاضلی بود. واقعاً اهل مطالعه بود و به خوبی از عهده تدریس برمیآمد و زحمت میکشید. روزی چند درس میگفت. خلق و خوی نجفی داشت و مثل آقایان نجف، بسیار خوشخلق، متواضع و مردمدار بود.
چرا ایشان بعد از انقلاب مانند دیگر روحانیون وارد مسائل اجرایی نشد؟
ایشان به درس و تدریس اهمیت و علاقه زیادی نشان میداد و عاشق طلبگی بود. در نجف تفسیر قرآن هم شروع کرده بود.
در همان زمان حضور امام در نجف؟
بله؛ در همان زمان بود که جلسات درس تفسیر داشتند.
نقش ایشان در تثبیت و تقویت مرجعیت امام چه بود؟
ایشان و آیتﷲ مدنی مردم را به سمت اعلمیت امام سوق میدادند. بین ایشان و شهید مدنی رابطه نزدیکی وجود داشت و خیلی با هم مأنوس بودند.
درست است که آقای راستی به دلیل ارتباط با فدائیان اسلام از ایران به عراق فرار کرده بود؟
نمیدانم؛ شاید؛ چون ایشان با آقای مدنی خیلی مأنوس بود و نواب صفوی هم در نجف با آقای مدنی ارتباط زیادی داشت. روحیه آقای راستی مثل حضرت ابوذر بود؛ صریح، قاطع و شجاع.
بعد از انقلاب هم با ایشان ارتباط داشتید؟
بله؛ گاهی به منزلشان میرفتیم.
در فعالیت سیاسیشان چه ویژگیهایی داشتند؟
بسیار صریحﷲجه و صادق بود و در سیاست، اصلا دروغ نمیگفت. به راه خود ایمان داشت.
در فعالیتهای سیاسی خود با روشنفکران هم ارتباط داشتند؟
نه؛ فقط با قشر حوزوی و طلبهها مرتبط بودند.