معیشت طلاب حوزههای علمیه به شکل هوشمندانه و رازگونهای سامان یافته است؛ از یکسو منبع اصلی تأمین نیاز مالی طلاب شهریهای است که مراجع تقلید پرداخت مینمایند و از سوی دیگر این شهریه از وجوهات شرعی پرداختشده از سوی مؤمنان و متدینان تأمین میشود. این دو واقعیت دو ثمره ارزشمند را در پی دارد.
اینکه تأمین نیاز مالی حوزهها به وجوهات شرعی پرداختشده از مردم متکی است، موجب میشده روحانیت بازخوردی مستمر از میزان اهتمام مردم به شریعت دریافت نماید و از فراز و فرود دیانت و تشرع جامعه ناآگاه نماند. همچنین پراکندگی جغرافیایی جامعه متدینان بهعنوان منبع معیشتی روحانیت زمینهساز مهاجرت و اقامت ایشان به فراخور نیاز جامعه میشده است.
از سوی دیگر دریافت وجوهات و پرداخت شهریه از سوی مراجع معظم تقلید، زعامت و سرپرستی ایشان بر حوزههای علمیه را تثبیت مینماید و مانع مداخله و تأثیرگذاری دیگرنهادهای قدرت و ثروت میشود.
حضرت آیتﷲ خامنهای در سفر سال ۱۳۸۹ به قم، در تبیین معنای درست استقلال مالی حوزههای علمیه فرمودند:
روحانیت شیعه همیشه اینجور بوده؛ همیشه مستقل بوده؛ هرگز در قبضهی قدرتها قرار نگرفته است. امروز هم همین جور است. بعد از این هم باید همین جور باشد و به توفیق الهی همین جور خواهد بود. اما در اینجا هم مراقب باشید یک مغالطهی دیگری به وجود نیاید؛ استقلال حوزهها بهمعنای عدم حمایت نظام از حوزه و حوزه از نظام تلقی نشود؛ یک عدهای این را میخواهند. بعضیها میخواهند بهعنوان استقلال و به نام استقلال، رابطهی حوزه را با نظام قطع کنند؛ این نمیشود. وابستگی غیر از حمایت است؛ غیر از همکاری است. نظام به حوزه مدیون است؛ باید به حوزهها کمک کند. البته معیشت طلاب به صورت سنت معمول و بسیار پرمعنا و پررمز و راز باید بهوسیلهی مردم اداره شود؛ مردم بیایند وجوهات شرعیشان را بدهند؛ این اعتقاد من است.
انسان هرچه به اعماق این عادت و سنت دیرین که شاید از صد سال، صد و پنجاه سال قبل در میان حوزههای ما رائج است، دقت میکند، آن را مهمتر، پرمعناتر، پررمز و رازتر مشاهده میکند. راز ارتباط مستحکم مردم با حوزهها همین است که احساس خویشاوندی میکنند. مردم توقع زیادی هم از روحانی ندارند؛ اما خودشان را به پشتیبانی مالی حوزهها و روحانیون متعهد میدانند؛ و همین درست است.
اما مسائل حوزهها فقط مسألهی معیشت نیست. در حوزهها هزینههایی وجود دارد که جز با کمک بیتالمال مسلمین و کمک دولتها امکان ندارد آن هزینهها تحقق پیدا کند. دولتها موظفند این هزینهها را بدهند؛ دخالتی هم نباید بکنند. بسیاری از مدارس مهم در شهرهای گوناگون به وسیلهی امرا و سلاطین و بزرگان ساخته شده.
مراجع تقلید بهلحاظ دو ویژگی علم و تقوا تنها جایگاه صالح برای هدایت امور حوزههای علمیهاند و به جهت همین صلاحیت است که دریافت و هزینهی وجوهات شرعیه را عهدهدار میشوند و نیازهای مالی حوزههای علمیه را تأمین مینمایند. همانگونه که مداخله غیرحوزویان در این امر خلاف سنت حوزه بوده و موجب اختلال در نظام تعلیمی و تربیتی حوزه میشود، پرداخت فراگیر و گستردهی هدایای مالی به طلاب، فضلا و اساتید حوزه نیز از سوی علما و فضلایی که در تراز مراجع نیستند، خلاف نظام معیشتی روحانیت است. از آنجا که پرداخت گسترده و فراگیر به طلاب از شئون مرجعیت بوده است، چنانچه دیگر شخصیتهای حوزوی اقدام به این امر نمایند، چنین تلقی میشود که خواستهاند خود را در تراز مراجع بنمایانند.
در این ایام، یکی از تشکلهای حوزه که همواره داعیهدار استقلال حوزه و حفظ سنتهای آن بوده است، مبالغی را بهعنوان هدیه اعیاد ربیع الاول به اساتید حوزه پرداخت نموده و متأسفانه در اقدامی سؤالبرانگیز با ارسال پیامکی، چند نفر از علما و مدرسان حوزه را بهعنوان تأمینکننده آن معرفی کرده که در عداد مراجع تقلید نیستند.
حال این سؤال جدی مطرح است که چرا افرادی که بیش از دیگران داعیهی حفظ شؤون مرجعیت و صیانت از آداب و سنن حوزه را دارند چنین اقدام تأملبرانگیزی را انجام دادهاند؟
(تصویر از رسا)