خاندان حسینی شیرازی، یکی از خانوادههای اصیل و مورد احترام عراق و شهر کربلا بهشمار میآیند. مرحوم آیتﷲالعظمی سید محمد شیرازی، فرزند میرزا مهدی شیرازی از شخصیتهای برجسته علمی این بیت است که در دهههای ۴۰ و ۵۰ در کربلا سکونت داشت. وی هنگام تبعید حضرت امام در سال ۱۳۴۴ به نجف، استقبال کمنظیری از ایشان در شهر کربلا بهعمل آورد و حتی از باب تکریم، امامت جماعت خود در حرم حسینی را به حضرت امام سپرد. همزمان با پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۷ آیتﷲ شیرازی که هشت سال در کویت سکونت داشت، از آنجا به قم مهاجرت کرد و تا سال ۱۳۸۰ در پناه نظام جمهوری اسلامی ایران به فعالیتهای علمی خود ادامه داد. هنگام ورود ایشان به قم، امام از ایشان دیدار و دلجویی کرد و او نیز چند بار به مناسبتهای مختلف از امام بازدید نمود.
اما در ماجرای تجاوز آشکار صدام به کشور ایران، آیتﷲ شیرازی در اقدامی شگفتانگیز با صدور بیانیهای به حرمت جنگ با عراقیها فتوا داد و آن را برادرکشی نامید؛ در حالی که مردم و مسئولین نظام جمهوری اسلامی ایران، چاره ای جز دفاع و مقاومت در برابر تجاوز نداشتند؛ و الا صدام تکریتی همانگونه که در مصاحبهاش گفته بود دوروزه در فرودگاه مهرآباد تهران مستقر میشد.
این فتوا اگرچه در ظاهر به دلیل حرمت برادرکشی صادر شده بود؛ ولی درواقع در آن اوضاع و شرایط به نوعی همراهی با صدام و حمایت از متجاوز و تضعیف جبهه مظلوم ملت ایران تلقی میشد. به همین دلیل مسئولین نظام جمهوری اسلامی ناچار شدند رفت و آمدهای منزل ایشان را تحت کنترل قرار بدهند.
از جمله فتواهای غیر متعارف ایشان، جواز قمهزنی و تشویق و ترغیب به آن در عزاداریهای امام حسین(ع) بود؛ تا جایی که قمهزنی را یکی از اصول و مناسک مسلم تشیع و همطراز با قداست امام معصوم(ع) عنوان میکنند! امری که پیامدهای ناگوار آن در داخل و خارج کشور و در سطح جهانی بسیار شکننده و موجبات بدبینی مردم دنیا به اسلام و مذهب تشیع بر کسی پوشیده نیست. مضافاً این که با فتوای رهبر کبیر انقلاب و اکثر مراجع حوزه علمیه قم و نجف در تضاد آشکار بوده و هست.
اقشار مختلف مردم ایران اعم از شیعه، سنی، مسیحی، زرتشتی و یهودی و بهخصوص خانواده های محترم شهدا، هشت سال دفاع مقدس در برابر رژیم بعث عراق را که به پشتیبانی همهجانبه غرب و شرق انجام گرفت، مایه افتخار و مباهات و بهعنوان یک ارزش ملی، دینی و مذهبی تلقی میکنند وحرمت آن را همچنان پاس میدارند. البته برای بعضی از جوانان بیت شیرازی که درحاکمیت بعثی و اوج مبارزات و مظلومیت مردم، حوزه علمیه و ملت عراق را تنها گذاشتند و به کویت رفتند و بعد به ایران آمدند و به زندگی روزمره و توام با رفاه و آرامش خود بسنده کردند، طبیعی است که درک ارزش و عظمت دفاع مقدس به این آسانی میسر و ممکن نخواهد شد.
در عین حال ایشان یکی از مراجع و فقهایی بهشمار میآیند که اعتقاد راسخ به ولایت فقیه دارند و آن را سالها پیش در کتاب «الاجتهاد والتقلید» (ص۲۲۶) بهطور مبسوط مورد بحث، دقت و تأکید قرار دادهاند.
اخیراً یکی از منسوبین جوان بیت شیرازی در اقدامی نسجیده ـ و از جهتی شاید حسابشده ـ طی جلسه ای ، بعضی از فتاوا و مواضع مرحوم آیتﷲ سید محمد شیرازی را تکرارکرده و بعضی از آنها را مورد تحریف قرار داده است؛ تا جایی که بهخاطر ناآگاهی و ناشیگری گوینده و عدم تجربه کافی او در این امور، لحن و متن سخنان را با اهانت و به سخرهگرفتن فرهنگ دفاع مقدس و شهید و شهادت و سرزنش و تمسخرمسئولان و زیر سؤال بردن اصل ولایت فقیه ـ که جزو قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی ایران است ـ مقرون ساخته است. در اینجا چند نکته و سؤال را میتوان مطرح کرد:
۱. اقشار مختلف مردم ایران اعم از شیعه، سنی، مسیحی، زرتشتی و یهودی و بهخصوص خانواده های محترم شهدا، هشت سال دفاع مقدس در برابر رژیم بعث عراق را که به پشتیبانی همهجانبه غرب و شرق انجام گرفت، مایه افتخار و مباهات و بهعنوان یک ارزش ملی، دینی و مذهبی تلقی میکنند وحرمت آن را همچنان پاس میدارند. دوران دفاع مقدس اگر چه در ظاهر تلخ و تاریک بود و بر مردم ایران تحمیل شد، اما رشد، بالندگی و شکوفایی هزاران جوان مستعد کشور را به همراه داشت؛ بهعلاوهی دهها پیامد مثبت دیگر که شرح آن در این مختصر نمیگنجد.
البته برای بعضی از جوانان بیت شیرازی که درحاکمیت بعثی و اوج مبارزات و مظلومیت مردم، حوزه علمیه و ملت عراق را تنها گذاشتند و به کویت رفتند و بعد به ایران آمدند و به زندگی روزمره و توام با رفاه و آرامش خود بسنده کردند، طبیعی است که درک ارزش و عظمت دفاع مقدس به این آسانی میسر و ممکن نخواهد شد.
۲. چرا این همه خاندانهای بزرگ در نجف و کربلا، مانند خاندان حکیم، خاندان خویی، خاندان خلخالی، خاندان صدر، خاندان کاشف الغطاء و… در اوج حاکمیت صدامیان در نجف و کربلا ماندند و دهها و صدها نفر شهید دادند و از حیثیت و آبروی خویش هزینه کردند و حاضر به ترک عراق نشدند؛ ولی خاندان شریف شیرازی به مجرد اندک فشاری عقب نشستند، آهنگ هجرت سر دادند و سرزمین نجف و کربلا و مردم عراق را به سوی کویت و ایران ترک گفتند و زندگی توأم با آسایش و آرامش و درس و بحث و تألیف و تحقیق را به سنگر مبارزهی دردسرساز ترجیح دادند؟ یگانه چهره انقلابی این بیت، آیتﷲ سید حسن شیرازی بود که در بیروت ترور و شهید شد؛ ای کاش حرمت خون این شهید پاس داشته و موضع اعتراضی و حماسی او در برابر رژیم بعث عراق پیگرفته میشد.
۳. مرحوم آیتﷲالعظمی خویی رضوان ﷲ تعالی علیه با این که یک شخصیت انقلابی به آن معنا نبودند، ولی هرگز لحظهای حوزه نجف را ترک نکردند؛ در نجف ماندند و در دفاع از حریم حوزه و مردم عراق از حیثیت و آبروی خویش گذشتند. در این اواخر شخص صدام خیلی تلاش و تکاپو کرد تا جمله و حتی کلمهای به نفع خودش و علیه جمهوری اسلامی از ایشان بگیرد؛ اما نتوانست؛ چنانکه سایر شخصیتهای علمیای که در نجف مظلومانه به شهادت رسیدند ـ و تنها تعداد اندکی توانستند از جوخه مرگ صدام در امان بمانند ـ هرگز هشتسال دفاع مقدس مردم ایران برابر صدامیان را به تمسخر نگرفتند. بیت شریف شیرازی را چه شده که پس از نزدیک به چهل سال نمکخوردن در نظام جمهوری اسلامی، اینگونه نمکدان میشکنند؟ همزمانی این اظهارات سست با اغتشاشات اخیر چه معنا و پیامی میتواند داشته باشد؟
سؤال مهم دیگری که از بیت شریف شیرازی باید پرسید این است که چرا این بیت محترم در میان این همه ارزشهای والای مکتب حسینی، فقط قمهزنی و خودزنی را در اولویت تبلیغی خود قرار داده است و این همه به آن اصرار دارد؟ مگر پیام اصلی قیام حسینی مبارزه با ظلم و استکبارستیزی نیست؟ چرا دستاندرکاران این بیت بهجای اینکه شمشیر را به سر دشمنان قسمخورده اسلام و تشیع فرود آورند، به سر و کله و سینه خود فرو میکنند؟!
۴. سؤال مهم دیگری که از بیت شریف شیرازی باید پرسید این است که چرا این بیت محترم در میان این همه ارزشهای والای مکتب حسینی، فقط قمهزنی و خودزنی را در اولویت تبلیغی خود قرار داده است و این همه به آن اصرار دارد؟ مگر پیام اصلی قیام حسینی مبارزه با ظلم و استکبارستیزی نیست؟ چرا دستاندرکاران این بیت بهجای اینکه شمشیر را به سر دشمنان قسمخورده اسلام و تشیع فرود آورند، به سر و کله و سینه خود فرو میکنند؟! اگر همین جوانان انقلابی و مطیع ولایت فقیه نبودند و ـ به توصیه شما ـ در مقابل تجاوزهای صدامی نمیایستادند و در برابر خطر بسیار بزرگ داعش قد علم نمیکردند و از حریم اهلبیت(ع) در عراق و سوریه دفاع نمیکردند، امروز مردم این کشورها از جمله ایران و حتی بیت مکرم شیرازی به چه سرنوشت شومی گرفتار میشدند؟
۵. بیت محترم شیرازی همواره خود را میراثدار شخصیت، افکار و اندیشههای مرحوم آیتﷲالعظمی سید محمد شیرازی میداند و به اصطلاح همیشه از شخصیت ایشان کسب اعتبار نموده است؛ اما امروز چه شده است که بعضی از آنها بر خلاف نظر صریح ایشان، علیه اصل ولایتفقیه اینگونه مواضع سست و نسنجیده میگیرند و تلاش میکنند این امر مهم را وارونه جلوه دهند؟ هم اکنون که بعضی از اعضای بیت شیرازی در انگلستان ساکن و به فعالیت فرهنگی و دینی مشغول هستند، آیا میتوانند و این شجاعت را دارند که علیه قانون اساسی آن کشور سخنپراکنی کنند؟
۶. دو طیف افراطی و تندرو در ماجرای تأسفبار بیوت برخی از مراجع در دهههای ۶۰ و ۷۰، نقش اساسی داشتند؛ طیف اول، اطرافیان و علاقمندان تندرو بودند که با رفتار، کردار و گفتارهای نسنجیده مشکلآفرینی کردند؛ طیف دوم، افراد تندرو و افراطی دیگری بودند که بهعنوان دفاع از انقلاب و نظام وارد میدان معرکه شدند و کار را خرابتر کردند. به قول یکی از بزرگان «اگرچه با خلع مرجعیت یکی و محصورکردن دیگری به صورت موقت مشکل نظام اسلامی برطرف شد، ولی در درازمدت ضربهای که بر پیکر نهاد مرجعیت شیعه وارد کرد و تیشه به ریشه آن زد، به این زودیها قابل ترمیم نیست». اگر بهجای تندروهای طرفین ، عقلای قوم پا به پیش میگذاشتند، شاید سرنوشت این دو بیت، رقم مطلوبتر و مناسبتری میخورد و نهاد مرجعیت شیعه اینگونه آسیب نمیدید.
بیایید از رخدادهای تلخ و شکننده گذشته عبرت بگیریم و اشتباهات گذشته را دوباره تکرار نکنیم و با دست خود مرجعیت شیعه را به مسلخ نبریم. اطرافیان و منسوبان بیوت عاقلانهترعمل کنند و سنجیدهتر سخن بگویند. اظهارات نسنجیده و سست یک جوان کمتجربه نباید مسئولین نظام جمهوری اسلامی را به واکنش تند فیزیکی وادارد؛ چراکه شاید یکی از اهداف پشت پردهی این اظهارات موهن همین باشد که بخواهند دستاندرکاران را عصبانی و مجبور به واکنش کنند و از این طریق خود را بزرگ جلوه دهند و با نشان دادن آن از شبکههای ماهوارهای منسوب به خود، بر طبل تفرقه و اختلاف بکوبند. از جوانان انقلابی و حزبﷲیهای دردمند و عاقل نیز انتظار میرود که خشم انقلابی خویش را فرو نشانند و با برخوردهای نسنجیده و مقابلهبهمثلهای سستتر، موجبات سوءاستفاده و مظلومنمایی برخی از آنان را فراهم نیاورند. تجربه نشان داده است گفتوگوهای مسالمتآمیز عقلای قوم، پیامدهای مطلوبتری دارد.
(عکس داخل متن از شیعه نیوز)
احمد احمدی
شیراز ها یکی از مایه های علمی جهان اسلام است
حبیب
منصفانه بود
البته نظر من
شاید برای هجرت دستوری بوده
الرافضی
سلام علیکم ، خلاصه پاسخ میدهم :: ظاهرا بنابر پرسش شخصی بنده از مرتبطین بیت ایشان ، فتوای آقا سید محمد در رابطه با بعد فتح خرمشهر و شروع جنگ توسط ایران بوده ، سلمنا ، اگر هم درباره اصل جنگ بوده ، شاید میخواستند از نظر سیاسی ابتداءا مسالمت آمیز حل شود ، چرا که ایران و عراق هر دو یک کشور شیعه هستند ، و اما قضیه قمه زنی : بلا شک اسلام به امام حسین بستگی دارد و امام حسین به شعائر ، و قمه زنی هم اوج فدا و جزع هست……..اما اینکه قمه را بر سر دشمن فرود آورید مغالطه میباشد کما هو معلوم……………وفقنا و ایاکم علی خدمة اهل بیت النبی………
خامنه ای
با سلام وادب.متاسفانه آزادی بیان برای امثال خاندان شریف ونجیب وعالم پرور شیرازی دردفاع ازخودشان داده نمیشود.و این حصرآزادی درمورد اکثرعلما و طلاب دراین نظام و حکومت به وضوح دیده میشود.درحالی که روحانیون قبل ازانقلاب،حر،آزاد،ملا،عالم،ومستقل بودن.اما امروز ،طلاب،روحانیت،ودین به تمامه درخدمت حاکمیت است.حاکمیت سوار بر دین شده.امثال آقای ایازی هم چون از آخوندهای حکومتی هستن انتظاری بیش ازاین نیست که قلم خود را درجهت منافع حکومت بگمارند.
محمدی
مرحوم سید محمد شیرازی تنها مرجعی بود در عراق که در سال ۱۳۴۴ پس از تبعید امام خمینی به عراق بصورت شجاعانه و شکوهمندانه از امام خمینی استقبال کرد در حالیکه دیگر علمای یزرگ عراق از دخالت در سیاست اجتناب میکردند و امام خمینی رو روحانی سیاسی میدونستند و از او دوری میکردند البته پس از پیروزی انقلاب خیلیاشون خودرا انقلابی تر از دیگران دونستند وبرای خودشان تاریخ مبارزات سیاسی درست کردند اما مرحوم سید محمد شیرازی از همون آغاز حکومت بعثیها خودشون و برادر شهیدش سید حسن شجاعانه مبارزه کردن و سید حسن دستگیر و به زدان افتاد و شدیدا شکنجه شد اما هیچ یک از علما و مراجع نجف اعتراض تکردن و از ترسشون سکوت کردن ، در ادامه حکونت بعث عراق به دنیال دستگیری و محاکمه دیگر افراد بیت شیرازی بود که حکم اعدام غیابی برای سید محمد صادر شد و لی هیچ یک از روحانیون حوزه نجف اعتراض نکردن . ایشان ناچار به کویت رفت وبا تاسیس حوزه مبارزاتش را علیه رژیم بعث عراق ادامه داده و درآنجا اتاقی به شهید مبارز محمد منتظری داد تا بتواند به فعالیتهای مبارزاتی کمک کند.