مباحثات

رسانه فکری تحلیلی حوزه و روحانیت

«زبان» ابزار تبلیغ است و اگر بپذیریم که زبان، ماهیت فرهنگی و اندیشه‌گی دارد، بی‌شک این زبان، باید هماهنگ و در نسبت با مخاطبین، در تطور زمان متحول شده و متناسب با شرایط عصری،  باز تولید و به‌روزرسانی شود. بنابراین زبانِ هماهنگ با مخاطب، که ویژگی تبلیغ و ابلاغ دینی و بیان پیامبرانه است (و ما ارسلنا من رسولِِ الا بلسان قومه لیبیّن لهم‌‏[۱]‎ )، فراتر از زبان واژگانی و گراماتیکی و بلکه شامل زبان تفاهمی و گفتمانی است.

خصوصیت ابزارگونه زبان اقتضایش این است که در هماهنگی با همان عصر، کارآمد و بهینه شود. چه‌بسا ابزار قدیمی در زمان خودش بسیار مناسب و کارآمد بوده، ولی همان ابزار سال‌های بعد کاملاً متروک گردد. توقع و تعریف از مطلوبیت یک دستگاه تلفن در ۴۰ سال پیش، با دستگاه تلفنی که امروز مورد استفاده قرار می‌گیرد،  توقع و تعریفی کاملاً متفاوت است. وسیله و ابزاری که آن زمان بسی مطلوب و کارآمد می‌نمود، اکنون با کم‌ترین بهره‌دهی به کالایی متروک بدل می‌گردد!

در تبلیغ دین و هر امر ارتباطی نیز همین‌گونه  است؛ چه بسا مبلغین ارجمندی که در گذشته، به دلیل کارآمدی و توانایی در ایجاد ارتباط با مخاطب، به حق با اوصافی چون «خطیب شهیر» ، «دانشمند محترم» و یا «زبان گویا» و… موصوف می‌شدند و مخاطبان بسیاری را با زبان متناسب با آن زمانه، مجذوب و مسحور خویش می‌ساختند، اما آن ابزار ـ زبان، برای مخاطب امروزی کم‌ترین جاذبه را دارد.

عدم توجه به این نکته، آن هم در موضوع و مسأله‌ای مهم و حساس چون تبلیغ پیام دین، می‌تواند به قطع ارتباط و عدم تفاهم و بسا سوء تفاهماتی سهمگین، بین مبلغان و سخنگویان دینی با مخاطبان بیانجامد.

در آسیب‌شناسی وضعیت دین‌گریزی و حداقل بی‌تفاوتی بسیاری از جوانان و مخاطبان امروزی نسبت به مسائل اعتقادی و دینی، سهم فراوان این مبلغین کهنه‌زبان و کهنه‌ابزار را نبایست فراموش کرد؛ مبلغی که به واسطه کهولت سن و فاصله‌گیری از زبان مخاطبی که با او دو یا سه نسل فاصله دارد، چگونه می‌تواند حامل پیامی در حوزه دین باشد که باید در ذهن مخاطب امروزی فهم و احیاناً پذیرفته گردد؟

در هر حوزه و حرفه‌ای «بازنشستگی» امری معقول و عرف متداول است؛ اما متأسفانه گویی در حوزه دین و تبلیغ دینی تاکنون مسأله‌ای به نام بازنشستگی به رسمیت شناخته نشده است!

بسیاری از مشکلات و معضلات پیش‌آمده بر منابر تبلیغ و سخن‌گاه‌های جمعه و جماعت را می‌توان معطوف بر همین نکته دانست. عدم ایجاد ساز و کار «بازنشستگی» برای مبلغان و سخنگویان دینی و بازسازی عصری زبان تفاهمی، به شدت بر بحران‌های ارتباطی و سوءتفاهمات و دافعه‌های موجود در حوزه ابلاغ پیام‌های دینی افزوده است و گمان می‌رود اگر هم‌اکنون به نیکی و سرعت برای آن چاره‌اندیشی نشود، فردا روز، دیگر تدبیر هیچ شیخ و شابی آن را گره‌گشا نخواهد بود. چنین مباد!

پانوشت‌ها

  1. ابراهیم: ۴. [⤤]

رده‌های مرتبط

پاسخ دهید