نوع تعامل روحانیت با محیط پیرامون خود در تمام عرصههای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی اقتصادی طی چند سال اخیر، دچار تغییرات اساسی شده است. جایگاه روحانیت به عنوان گروه مرجع، مورد خدشه قرار گرفته و گزارشهایی از تنزل قابل توجه روحانیت در مرجعیت منتشر شده، از لحاظ اقتصادی برنامههای توسعهای حوزههای علمیه بیش از آنکه متکی به حمایتهای مردمی باشد به بودجههای دولتی وابسته گشته و از لحاظ سیاسی نشانههایی از تنزل اعتبارش دیده میشود.
این تغییر موجب بروز واکنشهایی شده که قبل از این سابقه نداشته است؛ واکنشهایی که در درجات مختلف از طیفهای مختلفی صورت گرفته: شبکههای به اصطلاح آنور آبی برنامههای متنوعی برای بررسی نظام، نقش و کارکرد روحانیت ترتیب میدهند؛ نشستهای مختلف و متنوعی در مورد روحانیت در مراکز علمی مختلف برگزار میشود؛ پژوهشها و پایاننامههای متعددی به این سو سوق داده میشود؛ این نهاد توسط شخصیتهای مختلفی از رحیمپور تا جلاییپور مورد نقد و کنکاش قرار میگیرد؛ از طرف بدنه عمومی اجتماع که به برکت فضای مجازی و شبکههای اجتماعی امکان ایفای نقش فعال یافتهاند، مورد اظهار نظر، نقد و ارزیابی قرار میگیرند؛ تعرضهای خیابانی که طی چند سال گذشته افزایش چشمگیری داشته و چندین روحانی مورد تعرض، خشونت خیابانی، ضرب و شتم قرار گرفته و تعدادی نیز کشته شدهاند؛ این چنین مواردی نشان از آن دارد که نوع تعامل روحانیت با جامعه دچار تغییری اساسی شده است؛ تغییری که از لحاظ جامعهشناسی نیازمند تبیین و تحلیل است.
بر همین اساس بهنظر میرسد که روحانیت جهت بازیابی تعامل خود با جامعه پیرامونی، نیازمند بازتعریف هویت خویش است؛ بازتعریفی که حداقل باید سه محور را شامل شود:
تعریف سازمان و نهاد روحانیت و جایگاه روحانیون در این سازمان: امروزه این نهاد به حدی از پیچیدگی و تداخل رسیده است که بر اساس نگرشها و مبانی سابق، امکان درک و تحلیل آن وجود ندارد (کتاب شکلگیری سازمان روحانیت شیعه، نوشته محمدعلی اخلاقی).
کارکرد و نقش روحانیت: هرچند به کاركرد و نقش روحانیت (به معانی شغل، وظيفه، هدف و…) پرداخته شده اما آ چه مراد است و کمتر بدان پرداخته شده عمل و وظيفه اجتماعی سازمان روحانيت شيعه است.
اشکال و شیوههای ایفای نقش: هر چند طی سالهای گذشته ورود مؤلفههای جدید، موجب تغییر نقش و وظیفه اجتماعی روحانیت شده است، اما همچنان شیوه ایفای نقش روحانیت در شکل و قالب سنتی خود باقی مانده و توجهی به تنوع اَشکال حضور خود ننموده است.
در این بازتعریف واقعیتهایی نیز باید مورد توجه قرار گیرد:
- این بازتعریف نمیتواند در خلأ یا در محیط درون روحانیت مشخص گردد؛ بلکه باید در تعامل با جامعه اتفاق بیافتد. حداقل دو محور از این محورهای سهگانه (کارکرد و شیوههای ایفای نقش) نمیتواند بدون در نظر گرفتن اجتماعی که روحانیت در آن حضور دارد، تعریف و تبیین گردد.
- دنیای مدرن ویژگیهایی دارد که اگر جایگاه، نقش و شیوه عمل بدون توجه به این فضا ترسیم گردد، امکان عمل و کنشگری فراهم نخواهد شد. مهمترین مشخصه و وجه تمایز جهان کنونی با جهان سنت را به تعبییر امیل دورکیم (جامعه شناس فرانسوی) باید در تنوع، تکثر و تفاوت دنیای مدرن و تشابه و یکدستی جهان سنت جست.
- روحانیت باید متوجه باشد که در دنیای جدید رسانه، ابزاری جانبی و عارضی نیست و بدون توجه به نقش و جایگاه رسانهها نمیتواند به ایفای نقش بپردازد. توجه به محوریت رسانه در دنیای مدرن که در نظریه بازنمایی استوارت هال (نظریه پرداز فرهنگی) بر آن تأکید میشود شرط اولیه ایفای نقش و بازیگری است.
- روحانیت بر خلاف فضای سنت که فاقد رسانه عام و فراگیر بود، هر روز به مدد فضای رسانهای، صدها رقیب جدی مییابد. چنین فضای رقابتی، از اقتضائات دیگر دنیای امروز است. این تنوع و تکثر رقیب به حدی است که با توجه به گسترش دین و معنویت فردمحور و خویشمحور است؛ هر فردی، خود رقیبی برای روحانیت میتواند باشد. در چنین فضایی هرگونه کنشگری روحانیت بدون توجه به این حجم از تنوع و تعدد رقیب، نتیجهای جز طرد و انزوا برای روحانیت به بار نخواهد آورد.
مردم و روحانیت
ممنون از انتشار این مقاله. در این مورد نظریه های متفاوتی وجود دارند که ما هم در سایت مردم و روحانیت بعضا به آن ها میپردازیم. موفق و موید باشید. https://mardomvarohaniat.com/5184