در روزهای اخیر برنامههای اخلاقی حجتالاسلام والمسلمین عباسی(غفاری) حواشی گوناگونی در فضای رسانهای بویژه رسانههای دینی و حوزوی داشتهاست.
حواشی فوق پیش از این پیرامون فعالیت برخی شاگردان وی بود، اما پس از تبلیغات قابل توجه محیطی ایشان در پیادهروی اربعین این مجادلات و کشمکشها وارد فضای صریحتری شد. اگرچه بحث پیرامون چنین مسائلی ابعاد مختلفی دارد اما در یک جمعبندی کلی میتوان گفت:
۱- اخلاق در کنار کسب علم اگرچه اصلیترین هدف و رسالت هر طلبه است اما بواسطهی ویژگیهای خاصی که دارد همواره با آسیبهای جدی مواجه بوده و از دیدگاه اساتید و بزرگان، طی مسیرهای عرفانی حرکت بر لبهی تیغ محسوب میشود. مروری بر برگهای تاریخ حوزه و فضای دینی در دهههای اخیر موارد بسیار تلخی از اتفاقات ناگوار به نام جلسات اخلاقی و عرفانی را زنده میکند. برهمین اساس حساسیتهای بزرگان و اساتید دربارهی جلسات اخلاقی و حلقههای شکلگرفتهی حول اشخاص کاملا طبیعی و درست به نظر میرسد. تذکرات اساتید و دلسوزان درباره برخی موارد پیرامون استاد غفاری در همین چارچوب بوده و کاملا خیرخواهانه است.
۲- پذیرش تذکرات و نصایح اساتید یکی از مؤلفههای اخلاق عملی است. بنابراین از افرادی که داعیهی کرسیهای اخلاقی دارند و شاگردان آنان انتظار میرود در کنار دهها رهنمود عرفانی، پیش و بیش از دیگران به این مورد هم عمل نمایند و نه تنها در مواجهه با آن لجاجت نورزند بلکه پیشقدم در شنیدن و عمل به نصایح باشند.
۳- از سوی دیگر لازم است منتقدان جناب اقای غفاری آداب نقد و حتی مخالفت را رعایت کنند. افرادی میتوانند وارد نقد این حرکت شوند که دارای تخصص کافی در حوزهی تخصصی اخلاق باشند. هرگونه بحث و جدال در سطوح غیر تخصصی آسیب دیگری است که میتواند این امر را تهدید نماید. لازم است هرگونه نقد و مخالفت احتمالی را به بزرگان و صاحبنظران محول کنیم و از ورود غیرتخصصی بویژه در فضای رسانهای پرهیز نمائیم.
۴- معتقدیم بروز چنین پدیدههایی معلول علتهای مختلف از جمله قصور برنامهریزان مرکز مدیریت در امر تهذیب است و جا دارد در کنار همهی مسائل، تصمیمگیران کلان امور حوزوی به این پرسش پاسخ دهند که چه خلأی ایجاد شدهاست که شاهد جریانهای پرحواشی در متن حوزههای علمیه هستیم. فقدان و کمبود مربیان اخلاقی، خلا معنوی غیرقابل انکاری را میان طلاب در پی داشته است که لازم است در جای خود مورد بررسی دقیق و جدی قرار گیرد.