مباحثات

رسانه فکری تحلیلی حوزه و روحانیت

«مدعیان تمدن نوین اسلامی، آن‌ هم با گستره‌ی قلمرو جهانی، در ساده‌ترین مسائل اداری_مالی خود درمانده‌اند»

این جمله‌ای است که یکی از رسانه‌های ضدانقلاب در توضیح تصویری از صف شهریه‌ی طلاب قم نوشته بود.

یکی از بزرگ‌ترین مشکلات موجود در نهاد حوزه، روحانیت و مرجعیت، مسئله اداری _ مالی است. مساله‌ای به ظاهر ساده، اما در واقع مهم، حساس و تا حدودی پیچیده است. نحوه‌ی پرداخت‌ها اعم از شهریه، افطاری، مرحمتی و… توسط بزرگان، بهترین شاهد مثال برای اثبات فشل بودن و ضعف مدیریت مالی حوزه است. لکن برای وضوح بیشتر به چند نمونه از نتیجه‌ی این مدیریت ناکارآمد اشاره می‌شود:

۱.مبلغی به عنوان افطاری مقام معظم رهبری (حفظه‌ﷲ) به حساب مبلغین حوزوی واریز می‌شود ،اما به حسابی که ربطی به برنامه تبلیغی حوزویان ندارد. یعنی به حساب خدمات کارت. البته ناگفته نماند که همین مَبلغ هم به حساب همه‌ی مبلغین واریز نمی‌شود که در نهایت می‌بینیم ، برخی از مبلغین از این برکت بی‌نصیب مانده، مبتلا به خستگی روانی و سردرگمی می‌شوند و شاید هم، کمی از کوره در رفته، ابراز ناراحتی کنند.

۲.چندی پیش مبلغی به عنوان هدیه از محل فروش اموال آیت‌ﷲ‌ العظمی اراکی (رحمه‌ﷲ) واریز می‌شود. اما این بار هم، برعکس همه‌ی واریزی‌های حوزه، مبلغ مذکور به حساب کارت هوشمند(صادرات) طلاب واریز می‌گردد. کارت هوشمندی که شاید هنوز برخی از طلاب رنگش را ندیده باشند، که نتیجه‌اش می‌شود:  صف کشیدن برخی از طلاب در مقابل شعب بانکی در سطح شهر و آن جنجال‌هایی که پیش آمد …

۳. صف‌های طولانی شهریه و تقسیمی هم که نیازی به توضیح نداشته، معرف حضور همگان است. نکته‌ی جالب راجع‌به پرداخت شهریه این است که یک شهریه‌ی ساده، به اشکال مختلف دستی امضایی، دستی با کارت دفتر شهریه مرجع تقلید معظم، دستی با  کارت ملی، واریز به حساب بانکی و… که این همه‌ی ماجرا نیست و چالش‌های دیگری هم دارد که بماند …

۴.  شهریه‌ی پرداختی در حوزه را می‌توان به دو قسم رسمی(شهریه‌ی مرسوم مراجع تقلید) و غیر رسمی(شهریه اساتید و علمای بلاد به شاگردان و طلاب شهر خود) تقسیم کرد که این امر نیز به تشدید پدیده‌ی نامطلوب اختلاف طبقاتی میان طلاب کمک می‌کند. نتیجه‌ی این روند غلط را در قالب یک مثال بیان می‌کنیم:

 طلبه‌ی «الف» ماهانه N  تومان (شهریه رسمی) می‌گیرد و طلبه‌ی ب مبلغ N+C تومان(شهریه رسمی و غیر رسمی) می‌گیرد . یعنی طلبه ب وضعیت بهتری نسبت به طلبه‌ی الف دارد.

حال فرض کنید جایی مثل مرکز خدمات تصمیم بگیرد به طلاب  ضعیف‌تر کمکی نماید. طبیعی است که شناخت مستحق از غیر مستحق سخت خواهد بود و نهایتا می‌بینیم که مرکز خدمات همان خدماتی که به طلبه‌ی الف می‌دهد را به طلبه‌ی ب هم می‌دهد.

این یعنی ایجاد اختلاف طبقاتی و راحتی عده‌ای و عُسر دیگری.

۵.طلبه را حوزه پذیرش می‌کند، اما به  مرحله‌ی شهریه که می‌رسد، خصوصا هنگام ایجاد مشکل، می‌گوید که شهریه به ما ربطی ندارد و ما فقط معرفی می‌کنیم تا اگر دفاتر شهریه مراجع عظام، صلاح دانستند، اقدام کنند و اسم شما را در لیست شهریه درج کنند و در صورت عدم اقدام ایشان، کاری از دست ما ساخته نیست و…

تا اینجا هرچه گفته شد، بیان برخی از مشکلات بود که البته بسیاری از طلاب و بزرگان حوزه نسبت به آن واقف‌اند. مشکلات دیگری نیز وجود دارد که جهت جلوگیری از اطاله‌ی کلام بیان نمی‌شود.

اما نقطه‌ی عطف بحث این است که…

خب!! چه کنیم؟؟ چه کنیم که در رابطه با مسائل مالی طلاب بهترین بهره‌وری را داشته باشیم؟

بدون مقدمه عرض می‌کنم که بهترین راه مبتنی بر کریمه‌ی شریفه است که فرمود: «تعاونوا علی البر و التقوا».

لذا به نظر می‌رسد، تنها راه موفقیت و بهره‌گیری بیشتر از وضعیت موجود این است که همه‌ی بزرگان حوزه و روحانیت (اعم از مراجع عزیز و کسانی که وجوهات پرداختی به طلاب را تامین می‌کنند) مدیران کلان حوزه (مرکز مدیریت و مرکز خدمات و…) و طلاب دست به دست هم داده و در اقدامی جهادی، با هم وحدت کرده، اقدامات زیر را انجام دهند:

  1. هرچند مرکز خدمات، کامل‌ترین بانک اطلاعاتی طلاب را دارد، لکن در ساختار بانکی خود اصلاحاتی انجام دهد تا بانک موجود کامل‌تر شده و به اصطلاح مو لای درزش نرود. نتیجه‌ی این بانک باید چنین باشد که طلاب با توجه به مشخصات تعیین شده، رتبه‌بندی شوند، در این صورت، رتبه‌بندی صرفا براساس سطح تحصیلات نخواهد بود. به عنوان مثال مستاجر یا صاحبخانه بودن، تعداد فرزندان، ممتاز تحصیلی بودن، داشتن پژوهش و… در رتبه‌بندی موثر باشد.

به طوری که اگر فردی گفت: من می‌خواهم به طلاب متاهل پایه ۷ و دارای ۳ فرزند و ممتاز پژوهشی هدیه‌ای بدهم، مرکز خدمات در طی ۱ روز لیست این افراد را آماده کند.

انجام این کار بسیار راحت بوده و صرفا کمی خلاقیت و پشتکار می‌خواهد تا با تدوین پروتکل طراحی بانک و اجرای آن(طراحی و اجرای این بانک مقاله‌ای مجزا می‌طلبد)، نتیجه‌ی مطلوب به راحتی در دسترس قرار گیرد که البته مرکز خدمات بیشتر راه را رفته و کافی است کمی در راستای تکمیل آن اقدام کند.

  1. طلاب عزیز با مراجعه به سامانه‌ی سخا و تکمیل اطلاعات خود، ضلع دیگر این طرح را تکمیل نمایند.
  2. مراجع عزیز و سایر عزیزانی که درصدد دستگیری از جامعه طلاب هستند (اعم از اساتید بنام، علمای بلاد، مجمع طلاب شهر‌های مختلف، دفتر تبلیغات اسلامی، سازمان اوقاف و…) لطف کرده، و این کارت‌های مختلف بانکی، دستی و امضایی و… را جمع کرده و واریزی‌های خود را صرفاً از طریق خدمات کارت انجام دهند.

ناگفته پیداست، با توجه به وجود بانک اطلاعاتی قوی در سامانه سخا، این امر نه‌تنها میسور و سهل خواهد بود، بلکه صرفه معنوی و اقتصادی بالایی خواهد داشت که کوچک‌ترین آن را در قالب مثال زیر بیان می‌کنیم:

حضرت آیت‌ﷲ….. به طلاب شهر….. شهریه می‌دهد، افراد هم می‌آیند و مثلا پس از امضاء، تحویل گرفته، می‌روند. در حالی که برخی از ایشان واقعا مستحق نیستند، مثلا اصلا ساکن قم نیستند یا مشغول به تحصیل نیستند و… . اما اگر این تقسیم شهریه از سوی مرکز خدمات انجام گیرد، شهریه‌ی مذکور، دقیقا به لیستی پرداخت می‌شود که فیلتر‌های آن عالم بزرگوار در آن اعمال شده است و قطعا در نهایت کار می‌بینیم که تعداد پرداختی‌های مرکز خدمات کمتر از پرداخت دستی خواهد بود و فقط مستحقین، آن را دریافت خواهند کرد.

این یعنی بهره‌وری…

ثمره‌ی این طرح به صورت خلاصه عبارت است از:

  • بالا رفتن میزان دریافتی طلاب (با رتبه‌بندی و…)
  • جلوگیری از هدر رفت انرژی و وجوهات(شهریه را مستحق حقیقی می‌گیرد)
  • مشخص بودن طرف حساب طلاب در صورت عدم واریز شهریه یا نقص در پرداخت و…(مثلا دیگر طلاب برای ۱۰۰ هزار تومان جلوی بانک‌ها صف نمی‌کشند)
  • مشخص بودن میزان دریافتی یک طلبه برای مسئولین امر (مسئولین هر وقت که اراده کنند می‌توانند بفهمند که وضعیت دریافتی فلان طلبه چقدر است).

این ثمره، بنفسه دارای ثمرات دیگری است که به عنوان‌ مثال عبارتند از:

مسئولین امر با یک جستجو می‌توانند بفهمند که فلان طلبه…

  • الان به چه کمکی نیاز دارد؟؟
  • اصلا آیا مستحق کمک است؟؟
  • خدمات پولی مرکز خدمات مانند هتل، بیمه و… مبتنی بر همین روند تعرفه‌بندی شده و نهایتا به راحتی ممکن خواهد بود که یک طلبه بیشترین خدمات را با کمترین هزینه دریافت کند. به عنوان مثال طلبه‌ای که به لحاظ مالی ضعیف است با هزینه‌ی اندکی به مشهد برود و اسکان بگیرد و طلبه‌ای هم که دریافتی مناسبی دارد، با توجه به دریافتی‌اش هزینه اسکان را می‌پردازد.

البته این طرح ثمرات فراوان دیگری نیز دارد که در این مقال نمی‌گنجد.

یک نکته‌ی مهم:

لازم است، طلاب محترم به صحنه آمده و از طرق مختلفی این امر مهم را با ارسال نامه، نماینده و… از مدیران کلان حوزه و مرجعیت عزیز مطالبه نمایند.

لذا پیشنهاد می‌گردد، کارگروهی تشکیل شود تا با بررسی طرق ابراز مطالبه‌ی مذکور این امر مهم را دنبال کند.

به امید آنکه این سیستم مالی _ اداری اصلاح گردد.

رده‌های مرتبط

دیدگاه‌ها

  1. ناشناس 

    چند پیش فرض عجیب در متن مقاله فوق وجود دارد
    اول اینکه کامل ترین بانک اطلاعاتی طلاب وجود خارجی ندارد و تعداد طلاب هیچ گاه معلوم نبوده و نیست دلیل آن از نگرانی برخی طلاب از مسائل امنیتی و خلع لباس شدن طلاب گرفته تا این مساله است که مراکزی مثل دانشگاه امام صادق و یا دانشگاه … طبق قراردادی با حوزه به دانشجویان خود اجازه معمم شدن می دهند بطوریکه الان برخی از اساتید درس خارج یا اعضای مجلس خبرگان رهبری بطور کلی معمم نیستند و تحصیلات دانشگاهی دکتری دارند

    دوم در زمانی که شهریه طلاب در بدوی ترین شکل ممکن پرداخت می شد یعنی تمامی شهریه به شکل دستی در صحن فیضیه داده می شد و هیچ سیستم کامیپوتری مطلقاً وجود نداشت یعنی تقریباً شاید ده یا پانزده سال پیش مقدار شهریه بسیار بیشتر از زمان فعلی بود بطوریکه شهریه یک طلبه پایه هفتم متأهل دویست هزار تومان بود (آن زمان سکه طلا نیز دویست هزار تومان بود) به عبارت دیگر یک طلبه پایه هفتم متأهل در حدود ده پانزده سال پیش معادل هفت میلیون و دویست هزار تومان الان شهریه می گرفته است. این احتمال را می توان داد که واریز شدن شهریه ها به حساب های بانکی ، تشکیل بانکهای اطلاعاتی از طلاب و اختصاص بودجه دولتی به طلاب … در کاهش یافتن شهریه بی تأثیر نبوده باشد

    سوم از حدود بیست سال قبل مدارس تخصصی فقهی در قم تأسیس شدند که شهریه طلاب آنها تقریباً دو برابر شهریه طلاب عادی بوده است (یعنی با در نظر گرفتن سفرهای زیارتی تغذیه رایگان کمک هزینه خرید کتاب … ) نتیجه این مدارس تخصصی الان چه بوده است؟ هر دوره اگر پنجاه نفر در کل قم پذیرفته شده باشند الان نزدیک دویست وپنجاه طلبه در قم داریم که پانزده سال است در مدارس تخصصی فقهی شهریه کلان به دلیل نخبگی دریافت می کنند ، این دویست و پنجاه نخبه به چه کاری آمده اند؟ اگر فقط در حال تدریس هستند که خوب هزار استاد دیگر هم در قم مشغول تدریس هستند دیگر چه نیازی به این همه تشکیلات وجود داشت
    شما در نظر بگیرید وقتی به طلاب این مدارس دو برابر طلاب عادی شهریه پرداخت می شده است به اساتید این مدارس چه مبلغی به عنوان حق التدریس داده می شده است خوب بعد از گذشت بیست سال چه نتیجه ای به دست آمده است که اکنون می خواهیم با عناوینی نظیر طلاب ممتاز پژوهشی به برخی طلاب شهریه بیشتری بدهیم؟ این اساتید که بیست سال است حق التدریس کلان می گیرند و با اتوموبیل های آژانس به محل تدریس آورده می شوند و کمک هزینه های مختلفی از سوی محل تدریس می گیرند و … الان به چه کاری آمده اند؟ فقط تدریس می کنند؟ خوب صدها نفر دیگر هم همین کار را انجام می دادند

  2. حاج حیدر 

    خیلی عالی بود
    خدا کنه اجرایی بشه

پاسخ دهید