در روزهای اخیر توهین نشریه «شارلی اِبدو» به رهبر معظم انقلاب – در قالب فراخوان وانتشار کاریکاتورهایی – مجددا خبرساز شد. این توهین در ادامهی روند ظاهرا آزادگرایانه! این نشریه معرفی میشود. روندی که به خود اجازه میدهد حتی به مقدسات میلیاردها انسان یعنی پیامبر مکرم اسلام و حضرت مسیح توهین نماید. با انتشار خبر توهین اخیر، برخی از محافل دینی و حوزوی با صدور بیانیههای مختلفی این هتاکی را محکوم کردند. نهادهای رسمی مانند وزارت امورخارجه نیز طبق روال روابط بینالملل، سفیر فرانسه را احضار و مراتب اعتراض خود را ابلاغ کردند.
اما شاید زمان آن رسیدهاست که در نگاهی آسیبشناسانه به روش و روند واکنشها نسبت به چنین رخدادهای بینالمللی بپردازیم و این سوال را مطرح کنیم که واکنشهای صورت گرفته چه میزان تاثیرگذار است.
- مهمترین نکته قابل توجه آن است که گروه هدف اصلی برای هرگونه واکنشی «کشورهای خارجی» هستند. اگرچه ممکن است سطح واکنشهای صورت گرفته در فضای داخلی – بیانیههای حوزهها وشخصیتها- توسط سفارت هر کشوری مورد ارزیابی و انعکاس به کشورهای متبوع قرار گیرد اما آنچه که می تواند در سطح افکار بینالملل تاثیرگذار باشد یک حرکت قوی و حسابشده دیپپلماتیک و رسانهای است. اما سوگمندانه باید گفت در هر دو جهت اخیر کشور ما در فقر جدی قرار دارد.
- رسانههای برون مرزی جمهوری اسلامی ایران بخاطر عدم درک صحیح مدیران در نازلترین حد اثرگذاری هستند. صفحات اجتماعی شبکهی «العالم» نمونهی بارز این بحران است. تا زمانی که قدرت رسانهای و دیپلماتیک وجود نداشته باشد نهایتا باید به بازنشر بیانیهها در خبرگزاریها و رسانههای داخلی بسنده کرد!
- برای هرگونه واکنش جامع و اثرگذار نیازمند اتاق فکر در تولید محتوا و روشهای مواجهه هستیم. برای نمونه در برخی از بیانیههای صادر شده در خصوص توهین اخیر آمده است« چنانچه دولت فرانسه این اشتباه را جبران و عذرخواهی نکند عواقب آن به گردن این دولت است». طبیعتا تنظیمکنندگان این محتوا اطلاع صحیحی از تاریخچه و زمینههای شکلگیری توهین اخیر ندارند. دولت فرانسه یکی از مراکز فعالیت منافقین و گروههای تروریستی بوده و از آن بالاتر این دولت و مجلهی «شارلی اِبدو» هیچگاه بخاطر توهینهای قبلی به مقدسات میلیاردها انسان عذرخواهی نکردهاست. نکتهی بعدی آنکه افکار عمومی داخل کشوراساسا خاطرهی خوبی از وعدههای داده شده نسبت به «برخورد قاطع» با ترورهای دشمن در داخل کشورهم ندارند.
- جا دارد نهادهای تصمیمگیر فرهنگی و رسانهای که دارای تنوع ساختار و فعالیت نیز هستند تجربهی مواجههی اخیر را بهانه قرار داده و واکنشهای چهار دههی اخیر به چنین چالشهای بینالمللی را بررسی نمایند. در نتیجهی این بررسیها قطعا میزان اثرگذاری واکنشها از جمله روش کاملا سطحی و تکراری بیانیهها مشخص خواهد شد و امیدواریم برنامهریزی و راهکار جدیدی برای چنین وقایعی یافته شود.
- مواردی که بیان شد آسیبشناسی نسبت به روشهای مواجهه با چالشهای پیش آمده است. طبیعتا یکی این آسیب شامل اکتفا نمودن به صدور بیانیه و احساس تاثیرگذاری آن در سطح بینالمللی است و نافی لزوم واکنشهای لازم از سوی عالیترین سطوح حوزههای علمیه یعنی مراجمع معظم تقلید، نهادهای حوزوی و سایر سطوح جامعه نیست.
محسن
یکی از آسیبشناسیهای بزرگ چنین اتفاقاتی، موضوع شناخت حوزههای علمیه از ماهیت رسانه و استقلال رسانهای است. شناخت منظومه رسانههای بینالمللی و نحوه مواجهه آنها با نهادهای حاکمیتی و نوع روابط با اجزای مختلف اجتماع.