استاد سیدرسول موسوی تهرانی از اساتید سختکوش و بااخلاصی بود که بیش از نیمقرن برای تربیت طلاب در سطوح مختلف حوزههای علمیه تهران و قم تلاش نمود. صدها تن از شاگردان وی هماکنون از پژوهشگران و اساتید و علمای حوزههای علمیه هستند و قطعا جناب استاد در ثواب خدمات شاگردان به مکتب اهلبیت(ع) نیز سهیم خواهد بود.
اگرچه متاسفانه در حوزههای علمیه قدر زندگان کمتر دانسته میشود اما در چندسال اخیر شاگردان و علاقمندان استاد تلاش کردند با حضور در منزل و عیادت و پیگیری امورات درمان ایشان ادای دین کوچکی به این زحمات داشته باشند.
پس از انتشار خبر رحلت این استاد ارجمند در برخی کانالها مطالبی پیرامون سلایق سیاسی و نگاه استاد به انقلاب منتشر شد. سمت و سوی اغلب این مطالب تاکید بر این نکته بود که اگر استاد موسوی تهرانی در مقاطعی برخی هشدارهای صریح را مطرح میفرمودند از باب دغدغهی ایشان نسبت به اقامهی شریعت بود و به صورت کلی ایشان خیرخواه و حامی نظام بودند.
این رویه باعث خوشحالی و مسرت کسانی بود که بیش از دهسال است تلاش میکنند این موضوع مهم را به اثبات رسانده و بر این نکته تاکید کنند که «هر انتقادی نسبت به حاکمیت دلیل بر مخالفت یا ضدیت با نظام نیست و اتفاقا این حساسیتها نشانگر وجود علقه و دغدغهی حاکمیت اسلامی برای بزرگان و علمای حوزه است».
این دلسوزیها و دغدغههاست که گاهی باعث ارشادات تند و صریح به سطوح مختلف حاکمیت میشود (البته ممکن است در صغری و کبری یا مصادیق اشتباهاتی هم وجود داشته باشد). در سالهای اخیر نیز همواره مراجع معظم تقلید براساس تشخیص و برحسب وظیفه خود نسبت به برخی مسائل سیاسی و اقتصادی و فرهنگی از جمله امور بانکداری و برخی مصادیق فرهنگی هشدارهای صریحی دادهاند.
گذشته از اینکه حاکمیت نیازمند تذکرات عالمان و دلسوزان است باید زمینههای مختلف از جمله فضای رسانهای امن و به دور از تهدیدات مختلف برای این بزرگان فراهم شود.
همچنین با ابراز خوشحالی از اتخاذ این رویه توسط برخی رسانههای محترم انتظار میرود چنین نگاه جامع و واقعبینانه همچنان ادامه داشته باشد و البته باب هرگونه نقد محترمانه به دور از برچسبهای رایج و دور از شأن حوزه و روحانیت باز است.