عزاداری بر سید الشهداء(ع) موضوعی است که اغلب علمای شیعه بدان پرداختهاند. هر کدام از فقها نیز به سویههایی از این بحث نظر کردهاند. امام خمینی نیز به کرّات در این مورد به بحث پرداختهاند.
فلسفه عزاداری
عزاداری در اندیشه امام خمینی دارای کارکردهایی است. ایشان جنبههای سیاسی عزاداری را برجسته میبینند و اینگونه عنوان میکنند که جنبه سیاسی این مجالس بالاتر از همه جنبههای دیگر است. بیخود بعضی ائمه ما نمیفرمایند که برای من در منابر روضه بخوانید. بیخود نمیگویند ائمه ما به اینکه هر کس که بگرید، بگریاند یا صورت گریه کردن به خودش بگیرد، اجرش فلان و فلان است. مسئله، مسئله گریه نیست، مسئله مسئله تباکی (حالت گریه به خود گرفتن) نیست. مساله سیاسی است که ائمه ما با همان دید الهی که داشتند، میخواستند که این ملتها را با هم بسیج کنند و یکپارچه کنند. از راههای مختلف اینها را یکپارچه کنند تا آسیبپذیر نباشند.[۱]
امام خمینی بر این مسئله تأکید دارند که گریه کردن بر سیدالشهداء باید به انگیزه و هدفی انجام پذیرد. به تعبیر ایشان: شما انگیزه این گریه و این اجتماع در مجالس روضه را خیال نکنید که فقط این است که ما گریه کنیم برای سیدالشهداء. نه سیدالشهداء احتیاج به این گریهها دارد و نه این گریهها خودش فی نفسه کاری از آن میآید. لکن این مجلسها مردم را مجتمع میکنند و یک وجهه میدهند.[۲]
ایشان در موضوع گریه کردن بر سید الشهداء همچنین عنوان میکنند: «شما خیال نکنید که این گریه است، خیر گریه نیست. یک مسئله سیاسی، روانی، اجتماعی است. اگر قضیه گریه است، تباکیاش چیست؟ تباکی میخواهد؟ تباکی هم یک چیزی است. اصلاً حضرت سیدالشهداء چه احتیاجی به گریه دارد؟ ائمه این قدر اصرار کردند به اینکه مجمع داشته باشید، گریه بکنید، ندبه بکنید. برای اینکه این حفظ میکند کیان مذهب ما را. این دستجاتی که در ایام عاشورا راه میافتند خیال نکنند که ما این را تبدیل کنیم به راهپیمایی. این راهپیمایی است خودش. اما راهپیمایی با یک محتوای سیاسی».[۳]
در نظر امام خمینی، عزاداری بر سیدالشهداء فی نفسه امری سیاسی است و نیازمند وارد کردن امر سیاسی دیگری در آن نیست. ایشان با این رویکرد عنوان میکنند: «همان سینهزنی، نوحهخوانی، همانها رمز پیروزی ماست. در سرتاسر کشور مجلس روضه باشد. همه روضه بخوانند. همه گریه کنند. از این هماهنگتر چی؟ شما در کجا سراغ دارید که مملکتی این طور هماهنگ بشود؟ کی اینها را هماهنگ کرده؟ اینها را سیدالشهداء هماهنگ کرده است. در تمام کشورهای اسلامی، ملتهای اسلامی در روز عاشورا و تاسوعا این دستجات با آن عظمت، البته جهات غیر شرعیاش باید حساب بشود، باید جهات شرعی محفوظ بماند، این دستجات با آن عظمت، با آن محتوا همه جا راه میافتند. کی میتواند چنین اجتماعاتی درست کند؟»[۴]
امام خمینی، روضهخوانی را برابر با آدمسازی میدانند و اینگونه بیان میکنند: «این مطلبی که الان القاء کردهاند به جوانهای ما که تا کی گریه و تا کی روضه و اینها؛ اینها نمیفهمند روضه چیست و این اساس را کی تا حالا نگه داشته است. این را نمیفهمند و نمیشود هم بهشان بفهمانیم. اینها نمیفهمند که این روضه و این گریه آدمساز است. انسان درست میکند».[۵]
ضرورت بپاداری عزاداری
آنچه در اندیشه امام خمینی نمود تام دارد، ضرورت بپاداری عزاداری است. ایشان به هیچ نحو، خوار شمردن عزاداری و دلبستن به امور دیگر را روا نمیدانند. ایشان در پاسخ افرادی که بر این باورند که گریه کردن، فلسفه خود را از دست داده است و میباید به اقدام عملی فراتر از گریه، متوسل شد، اینگونه میآورند: «خیال نکنند بعضی از جوانهای ما که این مجالس مجالسی بوده است که گریه در آن بوده و حالا دیگر نباید ما گریه بکنیم. این یک اشتباه است که میکنند. حضرت باقر(ع) وقتی که میخواستند فوت کنند وصیت کردند که ده سال در منی اجیر کنند کسی را یا کسانی را که بر من گریه کنند. این چه مبارزهای است؟ حضرت باقر(ع) احتیاج به گریه داشتند؟ حضرت باقر میخواست چه کند گریه را؟ آن وقت هم در منی چرا؟ ایام حج و منی. این همین نقطه اساسی، سیاسی، روانی، انسانی است که ده سال در آنجا گریه کنند. خوب مردم میآیند میگویند چه خبر است؟ چیست؟ میگویند [جریان کربلا] این طور بوده، این توجه میدهد نفوس مردم را به این مکتب و ظالم را منهدم میکند و مظلوم را قوی میکند.[۶]
امام خمینی بر این باور بودند که به هیچ نحوی نمیتوان مراسم عزاداری را تعطیل کرد. پس از جنگ تحمیلی بود که برخی بر این باور بودند که میتوان هزینههای عزاداری را در مواضعی ضروریتر به کار برد. امام خمینی به این مسئله واکنش نشان میدهند و آن را برنمیتابند. از آیتﷲ خمینی پرسش میشود که سنواتی است که بیست شب اول محرم الحرام مراسم سوگواری حضرت سیدالشهداء به طور معمول انجام میگیرد و سه شب هم به اطعام برگزار میشود، آیا اجازه میفرمایید کلیه مخارج مراسم به حساب شماره ۱۰۰ یا ۲۰۰ واریز و یا به مصرف خانواده شهداء و مجروحین انقلاب برسد؟ و یا اینکه باید مراسم سوگواری بر حسب معمول اجرا گردد؟ امام خمینی در پاسخ به این پرسش میگویند: مراسم سوگواری سید مظلومان ترک نشود.[۷]
ایشان در جایی دیگر در اعتراض به افرادی که روضهخوانی را بر نمیتابند، تذکار میدهند که حالا یک دستهای آمدهاند میگویند که نه، دیگر روضه نخوانید! نمیفهمند اینها که روضه یعنی چه. اینها ماهیت این عزاداری را نمیدانند که چیست. نمیدانند که این نهضت امام حسین(ع) آمده تا اینجا، تا این نهضت را درست کرده. این تابع، این یک شعاعی است از آن نهضت، نمیدانند که گریه کردن بر عزای امام حسین(ع) زنده نگه داشتن نهضت، و زنده نگه داشتن همین معناست که یک جمعیت کمی در مقابل یک امپراتوری بزرگ ایستاد… بچهها و جوانهای ما خیال نکنند که مسئله مسئله «ملت گریه» است، این را دیگران القاء کردند به شماها که بگویید «ملت گریه». آنها از همین گریهها میترسند. برای اینکه گریهای است که گریه بر مظلوم است، فریاد مقابل ظالم است. دستههایی که بیرون میآیند، مقابل ظالم هستند، قیام کردهاند. اینها را باید حفظ کنید. اینها شعائر مذهبی ماست که باید حفظ شود. اینها یک شعائر سیاسی است که باید حفظ شود.[۸]
حواشی مراسم عزاداری
همیشه در حول اصلِ مسئله عزاداری، حاشیههایی هم به وجود آمده است. بحث از تعزیهخوانی و زنجیرزنی و قمه زدن، سؤال مرسومی بوده که از مراجع شیعه پرسیده میشود. امام خمینی در قبال اینگونه پرسشها معمولاً اولویت را به مسئله روضهخوانی میدهند و آن را به عنوان بهترین نحوه عزاداری عنوان میکنند.
امام خمینی در قبال دیگر مسائل بر محور عزاداری، عنوان میکنند که هیچ کدام از مسائل نباید وهن بر مذهب شود. ایشان در پاسخ به پرسشی از این دست میگویند: شبیه در آوردن و تعزیهخوانی اگر مشتمل بر محرمّات شرعیه نباشد، مانع ندارد. ولی بهتر است به جای آن روضه بخوانند، بلکه اگر وهن بر مذهب باشد، باید ترک شود.[۹]
امام خمینی قید زمان را در استفتائات خود همواره مورد نظر داشته است. در مسئله قمهزنی نیز ایشان عنوان میکند که در شرایط و اوضاع کنونی از قمه زدن خودداری شود و عزاداری و سینه زدن مانعی ندارد.[۱۰]
ایشان در نذر و اعانه گرفتنِ مداحان در مراسم سوگواری نیز مانعی نمیبینند و عنوان میکنند که نوحهسرایی در مجالس عزای حضرت سیدالشهداء(ع) از اعظم قربات است و دریافت تبرّعات و اعانات و نذورات مربوط به این کار مانع ندارد.[۱۱]
امام خمینی در مواجهه با بحث عزاداری سیدالشهداء، جنبه سیاسی این ماجرا را برجسته دیدند. ایشان با التفات بر عنصر زمان، در مواجهه با مسائلی که حول عزاداری تنیده است نیز شیوه صحیح عزاداری را آنگونه که منجر به وهن اسلام در دنیای جدید نباشد، ترسیم میکنند. اصل ماجرای عزاداری اما در نظر امام خمینی، همیشه اولویت داشته و به تعطیلی آن به هیچ نحوی رضایت ندادهاند. روضهخوانی بهترین نحوه عزاداری در انگارههای ایشان بود. امام خمینی با این نحوه نگرش، هم سهم دیانت را مینهادند و هم اسلام پیراسته امروزین را در نظر داشتند.
سید محمد اسحاق حیدری، آلمان
خدا رحمت کند بزرکمرد دوران امام خمینی را
اگر امروز زنده می دید که وزنجیر ساخت دست یهود است، ازناحیه ویهود و نصری وارد شده فتوای قطعی به حرمت آن می داد.