سومین نشست از سلسله نشستهای شیعهشناسی، پنجشنبه گذشته ۲۹ آبان در دانشگاه ادیان و مذاهب قم برگزار شد. در این نشست که با حضور اساتید دانشگاه و دانشجویان برگزار شد، دکتر امداد توران نظریه خود را در پاسخ به سؤال «آیا در قرن دوم تا چهارم هجری قمری اعتقاد به خلقت نوری اهلبیت(ع) اعتقادی غالیانه تلقی میشد؟» بیان کرد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب، در ابتدای نشست به تبیین دو دیدگاه آکادمیک شیعهشناسی در حوزه امامشناسی اصحاب ائمه پرداخت. طبق دیدگاه اول، تشیع غالب سدههای دو و سه، تشیعی غالیانه معرفی شده که بعدها پس از شکلگیری مباحث عقلگرایانه در مدرسه بغداد، به سمت تشیع عقلگرا تغییر مسیر داد. این دیدگاه که در آثار دکتر محمدعلی امیرمعزی، خصوصا در کتاب «راهنمای الوهی در تشیع نخستین» مطرح شده است، ضمن یکپارچه انگاشتن غلات و عدم تفکیک میان عقاید غلات و میانهروها، عقاید غالیانه را به امامان نسبت داده و طرد ائمه نسبت به این مباحث را نه به خود موضوع و به عنوان رد آن نظر، که به فاش کردن آن جنبه وجودی اهلبیت و افشاء راز اهلبیت مرتبط میداند. امیرمعزی معتقد است مباحث غالیانه از کتاب بصائر الدرجات تا اصول کافی و سپس کتب شیخ صدوق، سیر نزولی داشته و به تدریج رنگ باخته است.
این در حالی است که به نظر دکتر امداد توران شواهد بسیاری برخلاف این مدعا در کتب روایی ما موجود است که نشان میدهد اشکال ائمه به طرز فکر غالیان بوده و نه اعتراض به افشاء آن در مورد اهلبیت. همچنین او در رد مدعای بعدی معتقد است تعداد برخی احادیث غالیانه در اصول کافی از بصائر الدرجات بیشتر بوده و برخی مسائل آن کتاب، در کتب صدوق با غلظت و شدت بیشتری بیان شده است. توران، امیرمعزی را به نوعی وارث فکری هانری کربن میداند.
دکتر توران که در رشته فلسفه از دانشگاه تهران فارغالتحصیل شده است، در ادامه به طرح دیدگاه دوم با اتکا بر مکتوبات سیدحسین مدرسی طباطبایی، به ویژه کتاب «مکتب در فرایند تکامل» پرداخت. طبق این دیدگاه، تشیع اصیل و اعتدالی، مقامات مافوق طبیعی امامان را قبول نداشته و ائمه را «علمای ابرار» میداند. مدرسی، غلات را به دو گروه غلات طیاره و مفوضه تقسیم نموده و معتقد است گروه سومی در کنار این دو گروه بودهاند که اکثریت جامعه را تشکیل میدادهاند و از نظر اعتقادی بین دو گروه پیشین قرار میگرفتهاند. توران دکتر محسن کدیور را در کلیات، پیرو این نظریه معرفی کرده و اعتقادات گروهی از شیعیان سلفیزده در این موضوع را نیز مشابه همین دیدگاه میداند.
او در نقد نظر مدرسی، به تعریف غیردقیق وی از غلات مفوضه اشاره داشته و معتقد است که توضیح او درباره گروه سوم روشن نیست؛ بنابراین مرز میان جریان سوم و دو گروه دیگر مشخص نشده است. ضمن اینکه مشخص نیست به چه دلیل مدرسی گروه سوم را گروه اعتدالی ندانسته است.
سپس توران به ذکر نظریه خود در مقابل این دو دیدگاه پرداخت و اصحاب ائمه در قرون دوم تا چهارم را قابل تقسیم به چهار دسته دانست؛ اول، اصحاب امامشناسی غالیانه که شامل اصحابی میشود که پس از ارتباط با ائمه قائل به دیدگاههای غالیانه شدند؛ کسانی چون بیان بن سمعان، ابوالخطاب و مغیرة بن سعید. این گروه، هم از سوی ائمه و هم از سوی بخشی از جامعه طرد شدند و وارد فعالیتهای سیاسی شدند.
دوم، اصحاب امامشناسی والامرتبه که میتوان آنها را متهمان به غلو دانست؛ کسانی چون محمد بن سنان و مفضل بن عمر از جمله این گروهاند که نه از سوی ائمه طرد شدهاند و نه از سوی جامعه. همچنین محدثین متأخری که در مبارزه با غلو دارای تعصب بودهاند نیز ایشان را طرد و تضعیف نکردهاند.
سوم، اصحاب امامشناسی میانمرتبه یا میانهروها هستند که بدنه اصلی جامعه امامی و شیعی آن زمان را تشکیل میدادهاند که از این میان میتوان به ابوبصیر اشاره کرد. درجه امامشناسی اینان از گروه پیشین یک درجه پایینتر بوده، اما تقابل صریح و جدی با عقاید ایشان نداشتهاند.
چهارم، اصحاب امامشناسی پایینمرتبه، که به دو دسته خراسانی و قمی قابل قسمتاند. خراسانیها که پیرو هشام بن حکم بودهاند، شامل افرادی چون ابن شاذان و ابن قتیبه میشوند. حتی مرحوم کشّی نیز به نوعی از این دسته است. قمیها احمد بن محمد بن عیسی و سپس ابن ولید و صدوق را شامل میشوند.
به گفته توران با توجه به اینکه بسیاری از اتهامات غلو که به دسته دوم نسبت داده شده، به دو جریان پایینمرتبه برمیگردد، تضعیفات ایشان نسبت به اصحاب دسته دوم جای بحث دارد.
دکتر توران سپس با بیان اینکه منظور از خلقت نورانی اهلبیت این است که ایشان به عنوان مخلوقات از نور خداوند آفریده شدهاند، به ارزیابی درجه پذیرش این سخن در میان تشیع پرداخت.
او با بیان اینکه فرض بر این است که راویان احایث خلقت نوری امامان، خود قائل به صحت این مدعا بودهاند، گفت: بعد از استخراج روایات خلقت نوری اهلبیت و دستهبندی روات آنها، مشخص میشود که غیر از راویان پایینمرتبه خراسانی، سایر گروهها چنین روایاتی را ذکر کردهاند. بنابراین خلقت نوری اهلبیت را میتوان اعتقادی عمومی در بین اصحاب امامیه با تمام گروهها و جریاناتش دانست که نسبت دادن آن تنها به غلات، نسبت غیرصحیحی است.
در پایان سخنان دکتر توران، اساتید حاضر در جلسه و دانشجویان، سؤالاتی را از ایشان مطرح نموده و نقدهایی نیز وارد کردند که دکتر توران به پاسخگویی، رد و یا تأیید آنان پرداخت.
موقعیتشناسی تاریخی حضرت فاطمه زهرا (س)
امام صادق(ع) و مکتب تشیع
علامه امینی؛ تمامقامت علیه مخالفان
همزیستی دینی و درایت سیاسی