نشست علمی «بررسی سیاستگذاری فرهنگی در واتیکان»، پنجشنبه ۱۶ بهمن در تالار اجتماعات شورای تخصصی حوزوی شورای عالی انقلاب فرهنگی در قم با حضور جمعی از طلاب و دانشجویان برگزار شد.
در این نشست که چهارمین نشست از سلسلهنشستهای سیاستگذاری فرهنگی در سایر ملل بود، حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمد مسجدجامعی به ارائه گزارشی درباره مسیحیت کاتولیک و به ویژه جایگاه و ویژگیهای واتیکان پرداخت.
محمد مسجدجامعی، متولد ۱۳۳۲، تحصیلات عالی حوزوی خود را در دهه ۶۰ نزد مراجع بزرگی چون آیتﷲالعظمی وحید خراسانی و مرحوم میرزا جواد آقا تبریزی دنبال کرد و بعد از آن موفق شد درجه دکترای خود را از دانشگاه پیزای ایتالیا دریافت کند. او که اکنون استاد دانشکده روابط بینالملل وزارت امور خارجه است، در کارنامه خود عضویت در هیئت علمی همان دانشگاه، عضویت در هیئت علمی و مشاور عالی دانشگاه ادیان و مذاهب، مدیر کل هماهنگیهای فرهنگی وزارت امور خارجه و بالاخره سفیر ایران در واتیکان را دارد.
مسیحیت به عنوان یک دین، مطابق چهارچوبهای ذهنی ما قابل فهم نیست
حجتالاسلام والمسلمین مسجدجامعی در آغاز سخنان خود با اشاره به اینکه صحبت از سیاستهای فرهنگی در واتیکان، به واسطه ماهیت آن دشوار است، جهت اصلی سخنان خود را وضعیت دینی و سیاستهای دینی آن عنوان کرد. وی مشکل بزرگ ما را در مواجهه با مسیحیت، تلقی اسلامی از مسیحیت برشمرد. او فهم ما را از مفاهیمی چون دین، وحی و پیامبر، نمونههایی از چهارچوب تصوری اسلامی دانست. به عنوان مثال ما دین را مجموعهای از اعتقادات به همراه اقرار به زبان و عمل به ارکان میدانیم. این چهارچوب بر اساس تعالیم اسلامی شکل گرفته و در مسیحیت، چنین تعریفی از دین وجود ندارد. در نهایت باید دانست که مسیحیت به عنوان یک دین، مطابق چهارچوبهای ذهنی ما قابل فهم و توضیح نیست.
حجتالاسلام والمسلمین مسجدجامعی ادامه سخنان خود را در پنج محور سامان داد:
۱. شکلگیری مسیحیت به عنوان یک دین
۲. تنوع درونی مسیحیت
۳. کلیسای کاتولیک
۴. واتیکان
۵. سیاستهای دینی واتیکان
محور اول: شکلگیری مسیحیت به عنوان یک دین
دکتر مسجدجامعی گفت: مسیحیت یک دین تاریخمند است، یعنی به اعتباری در دل تاریخ شکل گرفته است. شخصیتی به نام عیسی، مجموعه تعالیمی را بیان کرده که معمولا اخلاقی بوده، اما دین شدن مسیحیت در طول زمان اتفاق افتاده است؛ بر خلاف اسلام. در اسلام، دین با مؤسس آن شکل گرفته و در دوران خود او به اتمام رسیده، سپس در طول زمان، از سوی امامان توضیح و بسط داده شده است. در مسیحیت، دایره دین در زمان شخص مسیح بسته نمیشود، بلکه در دوران بعدی شکل دینی پیدا میکند. البته باید دقت کرد که این نکته به این معنا نیست که بگوییم مسیحیت برآمده از تاریخ است.
وی افزود: مسیحیت در یک بستر رومی – یهودی شکل گرفته است. پیام عیسی در فلسطین متولد میشود که در آن زمان در دست روم بوده و به همین جهت ساختارهای درونی مسیحیت، اشباع شده از میراث رومی است؛ مانند مفاهیم اسقف و حجیت کلیسایی.
مسجدجامعی یکی دیگر از تفاوتهای مسیحیت و اسلام را در تاریخ شکلگیری، چنین توصیف کرد: در تاریخ مسیحیت شوراهای مهمی داریم که در آنها علمای مسیحی جمع شدهاند و بعد گفته شده هر چه از این شورا بیرون بیاید دین است؛ بر خلاف اسلام که هیچ وقت شورایی با این کارکرد نداشته است.
محور دوم: تنوع درونی مسیحیت
حجتالاسلام والمسلمین مسجدجامعی، مسیحیت را متناسب با تحولات تاریخی، دچار تحول توصیف کرد. او گفت مسیحیان در ۳ قرن اولیه به شدت تحتفشار بودهاند و پس از آن در سال ۳۲۳، مسیحیت تبدیل به دین رسمی میشود. در زمان کنستانتین، انشعاباتی در مسیر آن رخ میدهد. بدنه اصلی ثابت میماند ولی در کنار آن کلیساهای شرقی شکل میگیرند که هنوز هم زنده هستند. در همین دوران پایتخت از رم به قسطنطنیه منتقل میشود. به همین جهت قسطنطنیه هم مانند روم، مرکزیت دینی پیدا میکند. قسطنطنیه و روم تا سال ۱۰۵۴ همسو هستند، تا اینکه به دلیل بروز مسایلی، این دو مرکز از هم جدا میشوند. کلیسای قسطنطنیه به نام کلیسای ارتدوکس و کلیسای روم به نام کلیسای کاتولیک شناخته میشوند. قلمرو کلیسای کاتولیک، اروپای غربی و قلمرو کلیسای ارتدوکس، بخش شرقی اروپا و قسمتهایی از آسیا بود که تحت سیطره قسطنطنیه قرار داشت. در سال ۱۴۵۳، قسطنطنیه سقوط میکند و کلیسای ارتدوکس به کلیساهای محلی در کشورهای مختلف تقسیم میشود.
مسجدجامعی، انشعاب مهم دیگر را در مسیحیت اینطور بیان کرد: در قرن ۱۶، کلیسای پروتستان از دل کلیسای کاتولیک شکل میگیرد. پس از آن کلیسای انگلیکن از کلیسای کاتولیک جدا میشود. تفاوت اصلی کلیسای انگلیکن با کلیسای کاتولیک در آن است که مرجعیت پاپ را نمیپذیرد. در قرن ۱۷ و ۱۸ که مهاجرت به آمریکا زیاد میشود، شاهد حضور پروتستانها در آمریکا هستیم. امروزه کلیسای پروتستان آمریکا خیلی زنده و فعال است.
محور سوم: کلیسای کاتولیک
سفیر سابق ایران در واتیکان گفت: کلیسای کاتولیک بزرگترین و قابل محاسبهترین کلیسا است. میتوان آن را چیزی بین دین و دولت دانست. در واقع مصالح سیاسی را رعایت میکند و در عین حال مایل است در چهارچوب مسائل دینی واکنش نشان دهد.
مسجدجامعی گفت: تا قبل از قرن ۱۵، مسیحیت کاتولیک یک پدیده کاملا اروپایی بود، اما از زمانی که اروپاییان تلاش کردند به سرزمینهای دیگر نقل مکان کنند و استعمار شکل گرفت، مسیحیت کاتولیک هم به دیگر کشورها منتقل شد. یکی از ویژگیهای مهم مسیحیت، نظم اداری و سازمانی آن است. این هم از تاثیرات امپراطوری روم است. این ویژگی، در انتقال کلیسا به دوران جدید بسیار کمک کرده است.
وی در تبیین شرایط موجود کلیسای کاتولیک گفت: در این سالها در اروپا دینداری کاتولیکها کمّا و کیفا ضعیف شده است. مراجعه به کلیسا در تمام دوران معاصر در کمترین حد آن است. در امریکای لاتین، کلیسای کاتولیک وضغ خوبی ندارد و کسانی که به دنبال دین و معنویت هستند، جذب کلیسای پروتستان میشوند. در آفریقای سیاه در وضع نسبتا ثابتی هستند. بخشی از این ثبات به دلیل رشد گروههای تندرو جهادی اسلامی مثل بوکوحرام است. در آسیای دور رشد کمی و کیفی بیشتر بوده، مخصوصا در فیلیپین و کره جنوبی. در هند مشکلات زیادی دارند، اما موقعیت دینیشان بهتر از سالهای گذشته است. مشکل بزرگشان در خاورمیانه است که تحت تأثیر تحولات ۳۰ سال اخیر مخصوصا سقوط بن علی است.
محور چهارم: واتیکان
سفیر سابق ایران در واتیکان گفت: واتیکان استثناییترین دولت و مرکز دینی دنیاست. قبل از اینکه ایتالیا در سال ۱۸۷۰ به شکل کشور واحدی درآید، پاپ رم، حاکم بخشهایی از ایتالیا بود. پس از آن همه دولتهای محلی ایتالیا با هم متحد شدند که در نتیجه پاپ تا ۱۹۲۹ در واتیکان زندانی بود که طبق قرارداد مفصلی که بندهای آن ۴ جلد کتاب شده است، قرار شد رهبری دینی همه کاتولیکهای جهان و ریاست کشور واتیکان را داشته باشد.
این استاد دانشکده روابط بینالملل وزارت امور خارجه، در توضیح ارکان واتیکان گفت: واتیکان دو رکن اساسی دارد:
۱. شخص پاپ
۲. ساختار درونی مجموعه واتیکان
تأثیر شخص پاپ بر واتیکان به قدری زیاد است که با تغییر پاپ تغییرات روشنی در آن به وجود میآید. به عنوان مثال میتوان گفت سیاستهای واتیکان در زمان پاپ ژان پل دوم و پاپ فرانسیس که استثناییترین پاپ در طول تاریخ کلیساست، تفاوتهای زیادی کرده است. از سوی دیگر ساختار درونی مجموعه واتیکان ویژگیهای مهمی دارد که میتوان به عنوان مثال به این موارد اشاره کرد: ذاتا محافظهکار است و حتی درک آن از مسائل هم محافظهکارانه است، دیر باور است و خیلی محتاط عمل میکند و دیر واکنش نشان میدهد، عمیقا اروپایی است، گرچه اعضای آن از کشورهای مختلفی هستند و در نهایت نگاهش به امور، بلندمدت است.
محور پنجم: سیاستهای دینی واتیکان
حجتالاسلام والمسلمین مسجدجامعی گفت: واتیکان در جنبه داخلی (داخل ایتالیا یا اروپا)، از توقعات اخلاقی و فرهنگی موجود فراتر نمیرود؛ برای مثال گرچه درباره مسایلی مانند ازدواج همجنسها، با فضای فرهنگی مدرن اروپا اختلاف نظر دارد، اما هیچوقت از حد مشخصی در اعلان مخالفت عبور نمیکند.
سفیر سابق ایران در واتیکان در نهایت برخی سیاستهای کلی واتیکان را دیالوگ با ادیان، نزدیکی با یهودیان، تقیه درباره اسلام، عدم تمایل به تبلیغ دین، تمایل به نزدیک شدن به چین و تمایل به کسب مرجعیت دینی عنوان کرد. وی همچنین افزود: دیالوگ از نظر آنان یک راه حل سیاسی است و به دنبال رسیدن به نتیجه خاصی نیستند، بلکه خود گفتگو را یک گام رو به جلو میدانند.
مسجدجامعی تاکید کرد: اهالی واتیکان هیچگاه مسلمانان را دوست ندارند، و این حس صرفا به دلیل اختلاف در دین نیست، بلکه قدری هم به واسطه اختلاف تمدنی است. البته فشار غرب و اروپا به آنها هم درباره نزدیک نشدن به مسلمانان زیاد است.
کاظم ذاکری
با سلام.
مقاله کوتاه ولی مفید و سودمندی است.
جناب دکتر مسجدجامعی شناخت موثق و مستندی از ساختار کاتولیسیزم و واتیکان دارند.
اینجانب بواسطه سابقه همکاری با ایشان در دوران مأموریت شان بعنوان سفیر ج.ا.ایران در واتیکان به این امر واقف هستم.
خواهشمند است شماره تماسی از ایشان در اختیار بنده قرار دهید و یا ایمیل(zakerikazem@yahoo.com) و شماره تلفن ۰۹۱۲۴۵۴۸۶۵۶ را در اختیار وی قرار دهید تا انشاالله تعالی ارتباطی برقرار گردد.