تاریخ اسلام یکی از پژوهشگران و استادان خود را از دست داد، استادی که حق استادی بر بسیاری از علاقهمندان به این حوزه در سه دهه بعد از انقلاب دارد.
به گمانم پس از انقلاب، دو شخصیت و اتفاقا همشهری، در زمینه ترویج نگرشی نو به تاریخ اسلامی مؤثر بودند؛ یکی مرحوم دکتر سیدجعفر شهیدی و دیگری مرحوم صادق آیینهوند. مرحوم شهیدی از دهه ۲۰ در زمینه تاریخ اسلام فعال بود و در دوره پس از انقلاب فعالیتش را در این زمینه از سر گرفت و آثاری از او انتشار یافت.
مرحوم آیینه وند نیز با این که رشته تحصیلی اش ادبیات عرب بود، اما به دلیل نیاز به تاریخ اسلام و همچنین به دلیل ارتباطی که تاریخ ادبیات عرب با تاریخ اسلام دارد، به تاریخ اسلام روی آورد. در بلاد عربی هم این دو رشته درهم تنیده است و بسیاری مانند طه حسین با وجود آن که متخصص تاریخ ادبیات عرب به شمار میآیند، آثاری در حوزه تاریخ اسلام دارند.
با وجود این، به لحاظ سابقه کار در زمینه تاریخ، حدس من این است که مرحوم آیینهوند تحت تأثیر مرحوم آیتﷲ سیدمهدی روحانی به تاریخ اسلام علاقهمند شد. دلیلش هم این بود که فرزند آن مرحوم (آقا محمد روحانی) همکلاسی مرحوم آیینهوند بود و هر دو مکرر در قم خدمت آیتﷲ سیدمهدی روحانی میرسیدند. همان زمان سیدجعفر مرتضی هم در قم ارتباط نزدیکی با آیتﷲ روحانی داشت و بدون شک، ارتباط دوستی میان مرحوم آئینهوند و استاد جعفر مرتضی برقرار شده و در گرایش او به تاریخ مؤثر بوده است. آیتﷲ روحانی نگاههای نافذی در زمینه تاریخ اسلام داشت و استاد مرتضی هم که از بنیانگذاران پژوهش در تاریخ اسلام با گرایش شیعی بود.
پس از بازگشایی دانشگاهها، مرحوم آیینهوند به دانشگاه تربیت مدرس رفت و اما پس از مدت کوتاهی عازم سوریه شد. در آنجا در رایزنی فرهنگی ایران، مشغول انتشار مجله الثقافه الاسلامیه شد که یکی از مجلات آبرومند در حوزه فرهنگ اسلامی بود و مقالات خوبی در آن انتشار مییافت. ایشان در آنجا دکترایش را در ادبیات عرب گرفت و به ایران بازگشت.
از آن به بعد به فعالیت در زمینه تاریخ اسلام و نگارش آثار و مقالات در این حوزه پرداخت و از آنجایی که با زبان عربی به خوبی آشنا بود، بخشی از آثار او به ترجمه اختصاص داشت و بیش از دیگران از منابع عربی برای تاریخ بهره گرفت.
از نخستین آثار قابل توجه ایشان میتوان به دو جلد «ادبیات انقلاب در شیعه» اشاره کرد که نگرشی انقلابی در شیعه را عرضه میکرد که آن زمان خواهان بسیاری داشت و فکر میکنم مکرر توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی چاپ شد. این کتاب دوجلدی مروری بود بر اشعار شاعران شیعی. به واقع، یک جلد آن اشعار شاعران برگزیده شیعه مانند کمیت و سیدحمیری و دعبل، و مجلد دیگر ترجمه و شرح نامه ابوبکر خوارزمی از ادیبان قرن چهارم و خواهر زاده طبری مورخ بود که در آن، مصایب شیعه را با زبان ادبی بسیار زیبا بیان کرده است.
در زمینه ادبیات انقلابی شیعه اثری هم با عنوان «قیامهای شیعه در تاریخ» به رشته تحریر درآورد که همان اوایل مرکز فرهنگی رجاء و همین طور بخشهای تبلیغات سپاه آن را چاپ کرد.
به نظرم همین ادبیات روی شعر معروف مرحوم آقاسی درباره شیعه و انقلاب هم تأثیر گذاشت و درواقع مرحوم آقاسی در این زمینه وامدار آیینهوند بود. از دیگر آثار او در این عرصه میتوان به «حجربن عدی انقلابی شهید» اشاره کرد.
به نظر میرسد در دانشگاه پس از انقلاب فرهنگی، نقش آیینه وند در حوزه تاریخ اسلام جدیتر شد و این اواخر در حوزه تمدن اسلام هم فعالیت بیشتری داشت و مجلهای به عربی در این زمینه در پژوهشگاه علوم انسانی را مدیریت میکرد که از آثار ماندگار اوست.
مرحوم آیینهوند، از زمان استخدام تا پایان عمر بخش عمدهای از کار دانشگاهیاش را به تقویت تاریخ اسلام اختصاص داد. نخستین دانشجویان تربیت مدرس که قرار بود بعدها استاد تاریخ اسلام شوند در دوره او فعال شدند و برای تعلیم به قم نزد سیدجعفر مرتضی هم میآمدند.
در کنار آن، پژوهشهایش در حوزه تاریخ اسلام هم ادامه پیدا کرد و همچنین به فعالیت در وزارت علوم برای ساماندهی رشتههای تاریخ بهخصوص تاریخ اسلام و تعیین سرفصل دروس و شرکت در بسیاری از شوراهای مربوط، توجه داشت. در کنار اینها، کارهای اجرایی و مدیریتی را برعهده گرفت و به عنوان مثال در مقام ریاست دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس فعالیت کرد. در واقع، این بخش، در طول عمرش، وقت زیادی از او گرفت و شاید اگر نبود، آثار پژوهشی او و تألیفاتش بیش از اینها بود.
آیینهوند بهجز کارهای دانشجویی و تربیت دانشجو در حوزه تاریخ اسلام که یکی از اصلیترین خدماتش محسوب میشد، در زمینه نگارش هم فعال بود. یکی از زمینههای فعالیت او، نگارش در حوزه منابع تاریخ اسلام است که بعدها در قالب یک اثر دو جلدی با نام «علم تاریخ در گستره تمدن اسلامی» منتشر شد.
قبل از آن هم کتاب علم تاریخ در اسلام را به زیور طبع آراسته بود که در شمار نخستین آثاری بود که پس از انقلاب درباره منابع تاریخ اسلام منتشر شد.
مرحوم آیینهوند به ترجمه آثار تاریخی ـ ادبی از عربی به فارسی هم علاقه داشت و چندین ترجمه منتشر کرد که یکی از آنها کتابی درباره مالک بن نبی و کتابی درباره قیام امیر عبدالقادر جزایری بود. ترجمه کتاب نهضت ترجمه در شرق جهان اسلام در قرن سوم و چهارم از رشید جیملی، از دیگر آثار اوست. این مسئله هم تمایلات اصلاحطلبانه فکری وی را نشان میدهد و هم توجهش به مسائل تمدنی را عیان میکند.
و اما بنده از سالهای نخست دهه ۶۰ مرحوم آیینهوند را میشناختم و گاه در برنامههای مختلف از جمله برخی از برنامههای تلویزیونی به صورت مشترک در کنار او حضور داشتم. همچنین برخی از سالها که به حج مشرف میشدند و ارتباطشان با آقایان قاضی عسکر و مهدوی راد نزدیک بود، با او بودم. در این سفرها معمولا با دکتر محمدباقر حجتی بود و از یکدیگر جدا نمیشدند. ارتباط ایشان با حج و مشارکت در برنامهریزیهای درسی دانشکده حدیث، و نیز نوشتن مقالاتی در حوزه تاریخ مکه و امر حج، حاصل ارتباط ایشان با جناب حجتالاسلام و المسلمین قاضی عسکر بود.
به اجمال باید گفت که مرحوم دکتر صادق آئینهوند نقش قابل توجهی در «ادبیات تاریخ اسلامی» دارد و در همه ابعاد آن از نگارش کتاب و مقاله و ترجمه گرفته تا تربیت دانشجو و برنامهریزی درسی و … فعال بود.
وارد نشدنش به عرصه سیاست روز در یکی دو دهه گذشته، زمینه فعالیت آرامتر و بیشترش را در همه دولتها فراهم کرد. در دولت اخیر و طی یک سال و چند ماه گذشته نیز به عنوان رئیس پژوهشگاه علوم انسانی فعالیت میکرد. خداوند او را غریق رحمت گرداند و خدمات، فعالیتها و عباداتش را به کرم خود قبول کرده، ذخیره آخرتش قرار دهد.
منبع: جام جم، شنبه، ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۴
عکس از فارس