دیدار با رئیس جمهور
در آن سالها بهطور متناوب و در صورتی که فرماندهان جنگ اعلام میکردند، برای شرکت در عملیاتها راهی جبهههای جنگ میشدیم. عملیات فتح فاو – موسوم به کربلای چهار – یکی از آنها بود.
از زمانی که آیةﷲ خامنهای با رأی مردم به ریاست جمهوری ایران رسیده بود، تا پایان دوره دوم ریاست جمهوری و سپس رهبری ایشان، چندین بار همراه با برخی گروهها به دیدار ایشان رفته بودم؛ اما خاطره انگیزترین این دیدارها در بهار سال ۱۳۶۵ش بود که همراه طلاب مدرسه کرمانیها به مقر ریاست جمهوری رفتیم. در این دیدار تنها کسانی بودند که در عملیات فتح فاو شرکت داشتند. بهنظرم شیخ مرتضی فهیم نماینده وقت کرمان در مجلس و مرید او شیخ علی زادسر – که حضورهمیشگی اش در جبهههای جنگ زبانزد بود – این دیدار را تدارک دیده بودند؛ دیداری که مصادف با جشنهای نیمه شعبان و در یکی از تالارهای ساختمان نهاد ریاست جمهوری صورت گرفت.
در این نشست صمیمی و به یادماندنی نخست از من خواستند آیاتی از قرآن را تلاوت کنم. بهطور اتفاقی آیات ۳۰ تا ۳۴ سوره فرقان نصیبم شد و به سبک استاد مصطفی اسماعیل (از بزرگترین قرای جهان اسلام؛ متوفای در مصر) خواندم: «و قال الرسول یا رب ان قومی اتخذوا هذا القرآن مهجورا…».
پس از آن شیخ مرتضی فهیم در سخنانی کوتاه، به تاریخچه تأسیس مدرسه کرمانیها اشاره کرد و گفت: «از سال ۵۰ که این مدرسه تأسیس شده است، تا کنون لاینقطع طلاب در آن سرگرم تحصیل هستند و پرورشیافتگان آن در منصبها و مسئولیتهای اجتماعی نظیر قضاوت مشغول به کارند». او از جمع حاضر بهعنوان گروه مجاهد و مبارزی یاد کرد که در مواقع ضرورت پیوسته در جبهههای جنگ بهسر میبرند.
شیخ مرتضی فهیم سپس از آقای زادسر خواست تا نوع فعالیت و تخصصهای این گروه را در امور جنگی بازگوکند. زادسر پس از حمد و ثنای خداوند، متنی ادبی و سرشار از احساس را که از قبل آماده کرده بود قرائت کرد:
«خداوندا چه لحظات شیرینی؛ چه ساعت پربرکتی؛ چه سعادت بزرگی؛ زیارت سرو رعنای بوستان جمهوری اسلامی… عزیز جان ما؛ با همه وجود در محضرت حرف دلمان را میگوییم و آن این است: دوستت داریم ای دوست داشتنی و این گفتههای حزنآور برای حضرتعالی حکایتکننده صداقت قول ماست و ان شاء ﷲ تملق نیست و من مدحک خذلک شاملش نخواهد شد».
او سپس به معرفی جمع حاضر پرداخت و جملاتی گفت شبیه متنهای ادبی سید مرتضی آوینی:
«عزیزان موحدی که که اینک خدای توفیق لقایت را عطایشان فرموده، فرهادوار مشتاق دیدن جمالت بودند و الحمد لله الذی وفقنا لهذا. به عرض حضرتعالی میرسانیم اینان کسانیاند که از تاریخ سبقت گرفته و پنجاه سال از عمرشان بزرگترند. این نونهالان بوستان روحانیت، در بهار جمهوری اسلامی شکفتند و در اردیبهشت روحانیت شکوفه زدند و در جهاد فی سبیل ﷲ دامنه غنچههای معطرشان را منتشر نموده و مشام آزادگان نسل کنونی و نسلهای آینده را نوازش خواهند کرد. همه این عزیزان از طلاب مجاهد مدرسه کرمانیهای قم قیامت آفریناند. تربیتشدگان حجج اسلام … فهیم کرمانی و … جاویدی و …محمد جواد کشمیری اند… تاکنون نزدیک به سی محصل مدرسه کرمانیها در جنگ به شهادت رسیدهاند که شهادت نهنفرشان در همین عملیات والفجر ۸ بوده است و یکی از این شهیدان محمد سعید کشمیری است که شما او را از نزدیک میشناختید. این عزیزان چندین نفرشان مفقود و جمعی دیگرشان اسیر شدهاند و آمار شهدای این مدرسه از تمامی مدارس قم بیشتر است».
زادسر به وجود غواصان شجاع، بیسیمچیهای زرنگ، تخریبچیهای قهرمان و اطلاعات عملیاتیهای به قول خودش نمونه در جمع حاضر اشاره کرد و افزود عظمت کار اینها را باید از رزمندگان بسیجی و فرماندهان لشکرها جویا شد. زادسر سخنش را با این بیتالغزل بهپایان برد: «گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم/چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی».
پس از آن رئيسجمهور لب به سخن گشود. سيد در شروع كلام، از جمع حاضر بهعنوان «نونهالان بوستان آل محمد» ياد كرد و اينكه آنان نمونههايي هستند كه روحانيت قرنها در انتظار ظهورشان بوده است. او خود را كوچكتر از تعابيري دانست كه شيخ علي زادسر در آن جمع بر زبان راند و اين سخنان را نشاندهندهی قريحه و ذوق ادبي خوب وي دانست و گفت كه كتاب خاطرات وي را هم خوانده است.
رئیس جمهور همچنين به سابقه آشنايياش با كرمانيان و مدرسه كرمانيها اشاره كرد و اين كه از سال ۴۲ كه در كرمان بوده، در مدرسه معصوميه با شيخ مرتضي فهيم آشنا شده و پس از پايهگذاري اين مدرسه در قم، آن را يكي از مدارس مترقي و مبارز اين شهر ميدانسته است. جوهر سخنان ایشان در آن جمع، شكوه و شكايت از انحطاط فكري حوزهها در سالهاي قبل از شروع نهضت امام خميني(ره) و صدالبته از جريان موسوم به ولايتيها بود. از سخنان آیتﷲ خامنهای میشد برخی تضادهای ریشهدار در میان جامعه مذهبی و در نوک قله آن حوزههای علوم دینی سنتی را در قالب جریانهای اندیشگی دریافت. از سخنان ایشان چنین برمیآمد که در روزگار معاصر، دو گروه از کسانی که داعیه دینی و اسلامی داشتهاند، در مسیر درست و معقولی حرکت نکردند؛ نخست کسانی که بدون شناخت درست و حتی سطحی از متون دینی (فقهی- حدیثی) ادعای دینشناسی میکردند و دوم کسانی که به ظاهر متون دینی را میفهمیدند، اما از واقعیتهای زندگی و شرایط زمانه و شناخت دوست و دشمن بیبهره بودند. اینها نمیتوانند «تفقه» در دین پیدا کنند. اما انقلاب زمینه پیدایش «دینشناسی آگاهانه» را بهوجود آورد. ایشان افزودند: «امروز روحانيت شيعه در همان جايگاهي قرار دارد كه قالب تفكرات شيعي و اسلامي آن را ايجاب ميكند؛ چيزي كه ما قرنها از آن محروم بودهايم».
رییسجمهور سپس به بيان خاطرهاي از سال ۵۹ و حضورش با لباس رزم در اقامتگاه امام خميني(ره) در جماران – هنگام بازگشت از مناطق جنگي – پرداخت و اينكه امام، لباس رزم را مايهی مباهات روحانيت شيعه دانسته است؛ اين در حالي است كه در گذشته، پوشیدن لباس جندی را در مراكز علوم دينی سنتی، كاری «خلاف مروت» و دون شأن فقيه ميدانستند!
بهعقیدهی آیتﷲ خامنهای: «دینشناسی آگاهانه، فرد را مبارز بار میآورد و چنین فردی، همچون کوه استوار میایستد. مصمم بودن و داشتن عزم استوار از شرایط یک فقیه عالیقدر و مجاهد است». ایشان سپس به گروهی مردد و دودل از رهبران مذهبی اشاره کردند؛ از جمله فقیهی که پس از کشتار ۱۵ خرداد ۴۲ دچار تردید شده و از ایشان پرسیده است: خون این کشتهشدگان برعهده چه کسی است؟ در طول سالهای مبارزه و زندان و شکنجه، گروهی از علما پیوسته بر طبل ناامیدی میکوفتند و مبارزه را کاری عبث، بیفایده و حرام بهشمار میآوردند. ایشان حتی به سخن یکی از اساتید خود در قم که از مبارزه دست شسته بود اشاره کردند که باور داشت: «مبارزهی شما انقلابیون با شاه موجب لجبازی او و سوقدادن جامعه به سمت فساد و فحشا شده است؛ اگر شما مبارزه نمیکردید و با او درنمیافتادید، احترامتان را نگه میداشت»!
روزگاری تصور میکردم محیطهای حوزوی در سالهای مبارزه و حتی قرنهای گذشته، عرصه زورآزمایی روحانیت با نظامهای سلطنتی جائر بوده است. این البته سخن درستی است؛ اما نه درباره همه روحانیت و همه جریانهای درون حوزه. آن روز آیةﷲ خامنهای به همین نکته اشاره کردند. ایشان با اشاره به وضعیت اجتماعی در ایران قبل از انقلاب – و اینکه حتی برخی روحانیون، نهتنها تکلیفی در مبارزه با حکومت نمیدیدند، بلکه نگاه مثبتی هم به انقلابیون و مبارزان نداشتند و حتی آنان را شماتت میکردند – گفتند: «در یکی از سالهای قبل از انقلاب در مشهد به تازگی از زندان آزاد شده و به حرم مشرف شده بودم. در مسجد گوهرشاد گروهی از طلاب و اهل علم گرد آمده بودند. از دور یکی از فضلای برجسته را دیدم و خود را برای یک مصافحه و احوالپرسی گرم آماده میکردم که فرد یادشده به محض دیدن من رویش را به سمت دیگر کرد تا مرا نبیند! برخی دیگر به این وقاحت هم نبودند؛ اما به تعریض و کنایه و در مقام شماتت به ما میگفتند: شما هم که موسی بن جعفر شدهاید! ما به این تشبیه افتخار میکردیم؛ اما آنها گمان میکردند دارند به ما طعنه میزنند.
حق جو
حقیقتا از سایت مباحثات توقع نبود که به دنبال مشهوراتی که پایه و اساسی ندارند برود و بدون تحقیق چنین ادعاهایی را مطرح بکند. انجمن حجتیه که میتوان گفت موسس آن مرحوم حاج شیخ محمود حلبی از علما و خطبای مشهد بوده اند فعالیت آغازین و محور اصلی فعالیتش پیرامون مقابله با تفکر بهائیت بوده است؛ هیچ گاه معتقد به لزوم فزونی فساد و تباهی در جامعه نبوده اند. آقای حلبی که بر منبر میرفته مردم را به گناه و تباهی ترغیب میکرده و یا اینکه مواعظ دینی میگفته؟؟ اصلا چرا با بهائیت مقابله بکنند؟ بهائیت باشد که بهتر است؛ عقیده فاسد بهائیت خود سبب گسترش فساد و تباهی در زمین است. چه تهمت هایی که به این طیف زده نشده….. البته به دنبال تنزیه و تطهیر این طیف از بعضی اشتباهات نیستم ولی این ادعا از تهمت های مشهوری است که به این گروه زده شد و دهان به دهان و کتاب به کتاب گشته است. بد نیست گفت و گوی تصویری که با مرحوم ایت الله مرعشی پیرامون آقای حلبی و این طیف است دیده شود.. مطلب در این مجال بسیار است.
محمد رضا
با سلام. چرا نام اساتیدی که مخالف مبارزه بوده اند را بیان نکرده اید؟ به نظر می رسد مرحوم میلانی بود که به آیت الله خامنه ای گفته : مبارزه شما باعث لجبازی رژیم پهلوی می شود.
عبدالرضا
اي كاش در برنامه تصويري مباحثات كه بسيار جالب و ديدني است كه با تمام طيفهاي روحانيت مصاحبه ميكنيد با روحانيون وابسته به حجتيه هم مصاحبه اي تهيه شود…ما كه گيج شديم …يكي ميگويد اينها خادم و نوكر ائمه و خصوصا امام زمان هستند …يكي ميگويد دشمن اسلام و مسلمين ….واقعيت مطلب خلط شده كه نياز به مصاحبه هايي از جنس برنامه مباحثات دارد ….مصاحبه با افراد مختلف از طيف هاي مختلف طرفدار و مخالف حجتيه….ممنون از سايت بسيار خوب و خصوصا برنامه جالب تصويري مباحثات ….و تشكر از مجري خوب برنامه مباحثات