مباحثات

رسانه فکری تحلیلی حوزه و روحانیت

درس‌آموزی تاریخ محدود به صده‌ها و هزاران سال پیش نیست. گاهی اوقات نگاهی به دو سه دهه اخیر هم می‌تواند برای بسیاری از ما درس‌آموز باشد. یکی از این تجربیات آموزنده‌ی تاریخی تحولات و عاقبت «محمد نوری‌زاد» روزنامه‌نگاری است که از صدر جبهه‌ِ انقلاب به ذیل معاندان اسلام و انقلاب سقوط کرد.
محمد نوری‌زاد هنرمند و نویسنده‌ای بود که با روایت فتح و صداوسیما مطرح شد. قلم و آثار او همگی در دفاع از اسلام اصیل و انقلاب بود و ضد لیبرالیسم و سکولاریسم و … . یادداشت‌های هفتگی وی در کیهان و اوج دولت دوم خرداد از اذهان پاک نمی‌شود.
اما نقطه‌ی آغازین انحراف او از دفاع تمام قد از انقلاب و دشمن ستیزی کجا بود؟ او در اواسط دهه هشتاد یادداشتی خطاب به آیت‌ﷲ‌العظمی مکارم شیرازی و ظاهرا در دفاع از رهبری و انقلاب نوشت با این مضمون که «در حکومت اسلامی که راس آن ولی‌فقیه مجتهد حضور دارد مراجع تقلید حق دریافت و تصرف در وجوهات را ندارند». اگرچه طرح این نظریه در محافل علمی امری طبیعی است اما این مطلب با لحنی تند و توهین‌آمیز بدون هیچ‌گونه استناد فقهی و علمی همراه بود.
نوری‌زاد روند اعتراضی خود به مراجع تقلید را ادامه داد و یادداشت‌های نخست او دفاع از انقلاب و رهبری بود اما با پشت سر گذاشتن مراجع، رهبر معظم انقلاب و نهادهای انقلابی را مورد هجمه قرار داد و وضعیت او پس از سال‌ها به جایی رسید که وقیح‌ترین مطالب را منتشر کرد و به پابوسی بهائی‌ها مشرف شد.
شاید آن روزی که نوری‌زاد ظاهرا در دفاع از رهبری و انقلاب مطالب توهین‌آمیزی به مراجع می‌نوشت کسی فکر نمی‌کرد که او در تلاش است حصن حصین مرجعیت را از راه بردارد و در مرحله بعد به راحتی علیه انقلاب و اسلام قلم‌فرسائی کند. همانگونه مرجعیت امام خمینی بود که توانست حمایت بی‌نظیر میلیون‌ها انسان را همراه خود کند و انقلاب اسلامی را به پیروزی رساند و جمهوری اسلامی ایران را به نهضتی بی‌بدیل در نیا تبدیل کند، اکنون نیز حمایت مراجع تقلید و حتی انتقادهای آنان بزرگترین پشتوانه‌ی نظام اسلامی است.
همگان معتقدیم به جز ائمه‌ی اطهار علیهم‌السلام هیچ فردی در هیچ جایگاهی خالی از لغزش و اشتباه و نیازمند نقد نیست. مراجع تقلید و بیت معظم آنان از نقدها و گلایه‌های حتی تند اما دلسوزانه و ناصحانه قطعا استقبال می‌کنند. اما آنچه که در ورای برخی نقدها وجود دارد برداشتن اصلی‌ترین حریم و سد مستحکم اسلام و انقلاب برای رسیدن به گام‌های بعدی است.
واکنش دوراندیشانه‌ی روزهای گذشته بزرگان حوزه از جمله جامعه‌ مدرسین حوزه علمیه قم نسبت به توهین یکی از سایت‌‌های داخلی نیز متاثر و برگرفته از همین شناخت است و طلاب و طیف انقلابی جوان باید به تجارب این بزرگان احترام گذارند. چراکه « آنچه در آينه جوان بيند/ پير در خشت خام بيند»

رده‌های مرتبط

پاسخ دهید