مباحثات

رسانه فکری تحلیلی حوزه و روحانیت

این پایان‌نامه در مقطع کارشناسی ارشد توسط خانم زینب مسگرطهرانی نوشته شده و در سال ۱۳۹۲ در دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران دفاع شده است. دکتر مقصود فراستخواه راهنما و دکتر غلامعباس توسلی مشاوره این پایان‌نامه را به عهده داشته‌اند. نویسنده پایان‌نامه هم اکنون دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی در دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی است.

پدیده عرفی شدن در شرایط اجتماعی و تاریخی متفاوتی بروز می‌کند. اولین نشانهٔ این پدیده، چنانکه تاریخ گواهی می‌دهد، با وقوع انقلاب مشروطه و آغاز مدرنیته در ایران پدیدار شد. این دوران به «عصر بیداری ایرانیان» شهرت یافته است. تغییراتی که در حوزهٔ فرهنگ و سنت‌های غالب در جامعه رخ داد، سبب شد تا گروهی از جامعه با عرفی شدن همراه شوند و عده‌ای نیز در مقابل این جریان ایستادگی کنند. در میان این گروه‌ها، بخش درخور توجهی از روحانیان نیز با این جریان به مخالفت برخاستند. حال این سؤال مطرح است که آیا با تمام مخالفت‌ها و مقاومت‌هایی که تا به امروز ادامه یافته است، آیا روحانیان عرفی شدن را در زندگی روزمرهٔ خود تجربه می‌کنند؟

پژوهش حاضر به دنبال یافتن نشانه‌های عرفی شدن درون جریان زندگی روزمرهٔ روحانیان است. برای دست‌یابی به نحوهٔ تفکر و کیفیت ذهنی روحانیان دربارهٔ پدیده عرفی شدن و پی بردن به چگونگی تأثیر این پدیده از طریق نشانه‌های بروزیافتهٔ آن در زندگی فردی و اجتماعی این افراد، روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شده است. داده‌های مورد نیاز جهت کشف معانی ذهنی و دست یابی مستقیم به تجربهٔ این افراد، از طریق مصاحبه‌های نیمه‌ساخت‌یافته و مشاهدهٔ میدانی جمع‌آوری شده است. مشارکت‌کنندگان در این پژوهش ۱۷ نفر از روحانیان (سنتی – نوگرا – وابسته به دولت و حوزه – مستقل) بوده‌اند که از طریق معرفی افراد مطلع و بر اساس روش نمونه‌گیری هدفمند و گلوله‌برفی، انتخاب شده‌اند. پس از ضبط و تبدیل نوشتاری مصاحبه‌ها، متون مفهوم‌سازی و مقوله‌بندی شدند.

برای دست‌یابی به نحوهٔ تفکر و کیفیت ذهنی روحانیان دربارهٔ پدیده عرفی شدن و پی بردن به چگونگی تأثیر این پدیده از طریق نشانه‌های بروزیافتهٔ آن در زندگی فردی و اجتماعی این افراد، روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شده است.

نتایج به‌دست‌آمده از این پژوهش شامل ۲۶ تم اصلی و ۴۹ تم فرعی است که در ۱۱ خوشه طبقه‌بندی شده‌اند.

– نفی تمایز میان جامعه و روحانی

– دنیاگرایی و زندگی ناسوتی

– مدگرایی در سبک پوشش

– تلاش برای عرفی شدن

– نفوذ عرفی شدن در خانواده

– عدم باور به رابطهٔ تبعیت‌جویانه

– توجه به ارتقای آگاهی دینی

– تعدیل حداکثرگرایی دینی

– نسبی شدن دیدگاه‌ها

– فاصله گرفتن از شبکه‌های سنتی

– باور به پیشرفت به مثابهٔ امر ضروری

شایان ذکر است، پژوهش حاضر ضمن ارائهٔ نشانه‌های عرفی شدن از نگاه روحانیان، ابعاد دیگری چون عوامل، موانع و پیامدهای این پدیده را نیز به طور محدود مورد بررسی قرار داده است. با شناخت عناصر مؤثر در ایجاد نشانه‌های عرفی شدن، چرایی بروز این پدیده در زندگی روزمرهٔ روحانیان به شکل روشن‌تری مشخص می‌شود. این عوامل، در ۶ خوشه و ۱۵ تم اصلی دسته‌بندی شده است:

زمان؛ نگاه جامعه؛ مصلحت‌اندیشی؛ زندگی خصوصی؛ تغییر یافتن فضای حاکم بر حوزه؛ و نگاه کارکردگرایانه به روحانیت.

نتایج به دست آمده در بخش موانع، به مسائل و محدودیت‌هایی که در مسیر بروز عرفی شدن در جریان زندگی روزمرهٔ آن‌ها به وجود می‌آورد اشاره می‌کند. اینکه چرا برخی از روحانیان بر خلاف روحانیان دیگر کمتر به سمت عرفی شدن گرایش پیدا کرده‌اند و یا بالعکس. موانع نیز در ۶ خوشه و بر اساس ۸ تم اصلی طبقه‌بندی شده است:

– سنت‌گرایی

– تقدیرگرایی

– تقدس‌گرایی

– تعارض ارزش‌های فردی و اجتماعی

– مصلحت‌اندیشی به جای ارائهٔ اصل دین

– ظاهرگرایی

در نهایت، پیامدها نشان‌دهندهٔ تغییراتی است که این پدیده در روند زندگی روزمرهٔ روحانیان ایجاد می‌کند. نتایج شامل ۱۰ تم اصلی است که در ۴ خوشه‌ طبقه‌بندی شده است:

– کاهش نفوذ اجتماعی

– تغییر در شیوه‌های تبلیغ

– چنددستگی میان روحانیان

– بروز تضاد اجتماعی

با توجه به نتایج مطالعهٔ حاضر و مطالعات پیشین می‌توان بیان داشت که بروز مهم‌ترین نشانه‌ها، عوامل، موانع و پیامدهای فرایند عرفی شدن روحانیان، در ارتباط با جامعه است. تمایل به هم‌زیستی با جامعه، به روحانی می‌آموزد تا از یک‌سونگری بپرهیزد و پذیرای تنوع گرایش‌ها در جامعه باشد. تعامل با دیگران، در نگرش روحانی تغییر ایجاد می‌کند؛ در این صورت است که امکان پذیرش ارزش‌های عرفی از سوی او بیشتر می‌شود. هماهنگی بیشتر با سبک زندگی امروزی، هویت اجتماعی و به واسطهٔ آن هویت دینی فرد را دستخوش تغییر و تحول می‌کند. این هویت‌یابی و منزلت‌خواهی او را به سمت اولویت‌بندی نیازها و خواسته‌های خود و خانواده در قالب اهمیت به اشتغال، رفاه و نفع شخصی و در نهایت به سمت زندگی این‌دنیایی می‌کشاند.

از طرفی، مواجه شدن با دنیای مدرن و استفاده از ابزار ارتباطی و کسب آگاهی از فرهنگ‌های جهانی، گرایش روحانی را به سمت تغییر فرهنگ و تلطیف فضای حاکم بر جامعه نسبت به خود، افزایش می‌دهد؛ که همین امر باعث تغییر باورها و بازاندیشی در سنت‌ها بر اساس نیازهای زمان حال و آینده در حوزه‌های مختلف زندگی روحانیان می‌شود. علاوه براین، فاصله گرفتن از شبکه‌های سنتی باعث می‌شود ساختارها و پیوندهای درون‌گروهی روحانیت با چالش مواجه شود. گسست‌های به وجود آمده نیاز روحانی را به ساختارهای سنتی روحانیت کاهش داده و او را بر آن می‌دارد تا بر اساس آنچه خود می‌اندیشد و آگاهی که کسب می‌کند و همچنین با حفظ استقلال فردی، زندگی را در عرصه‌های مختلف پیش ببرد. چنین تحولاتی به تجربه‌گرایی، مادی‌اندیشی، رشد عقلانیت، تغیر نگرش نسبت به سنت‌ها و باورها، توجه به ارتقای آگاهی و تعدیل نگرش‌های دینی منجر می‌شود.

اگرچه در این فرایند برخی از روحانیان در مقابل هرگونه تغییر، مقاومت می‌کنند اما تحولاتی که در بدنهٔ فکری جامعه ایجاد شده، جامعهٔ روحانیان را نیز دستخوش دگرگونی کرده است. این تغییرات هنوز آشکارا بروز و ظهور پیدا نکرده، لیکن آهنگ آن در لایه‌های زیرین جامعهٔ روحانیان به وضوح به گوش می‌رسد.

عکس: خبرگزاری مهر

رده‌های مرتبط

پاسخ دهید