تا امروزی که این متن را مینویسم، نوع انتقادهایی که به سخنان آقای اکبرنژاد وارد شده است، نسبت به حاشیهها بوده تا اصل مطلب؛ به جای اینکه تکتک این جملات که نتایج فقهی و فقهالحدیثی گوینده است، بررسی و یا نقد شود، به مباحث حاشیهای و فرعی پرداخته شده است. برای نمونه جواب آقای اکبرنژاد از سوال مجری مبنی بر اینکه چرا خود ایشان لباس روحانیت به تن دارد، چنان نقد میشود، گویی تمام مناظره بر سر این موضوع بوده است. یا وقتی میگوید شخصاً به این باور رسیدهام که دست کم پنجاه درصد بدبینیهای مردم، مربوط به لباس است، خود همه پندار میشود! ادامه …