آداب تعلیم و تعلم را خوب انتقال میداد. کلمات قصاری داشت که بسیار آموزنده و تأثیرگذار بودند. بهویژه آنگاه که با طنز و مطایبه همراه میشدند؛ به عنوان مثال، اگر کسی بیجا و بیموقع سوالی میپرسید، به لهجه زیبایی میگفت: «بالام، دایان فوطه گلسین؛ فرزندم صبر کن تا لُنگ بیاید». هر چند این عبارت قابل ترجمه دقیق نیست، اما مفهوم تقریبی آن چنین است که عجله در سخن، همانند شتابزدگی در عریان شدن قبل از تدارک تنپوشی مناسب است و بیش از آنکه نشانه علم و فضل باشد، طبل بلاهت و نادانی را به صدا درمیآورد. ادامه …