حجتالاسلام والمسلمین احمد واعظی؛ رئیس دفتر تبلیغات اسلامی
این مجموعه نهایتاً ۳۳ جلد خواهد بود که الآن چند جلد آن به زیور طبع آراسته گردیده است و بهزودی چند جلد دیگر به چاپ خواهد رسید. ما وقتی ترکیبهایی با فلسفه داریم و فلسفه ترکیبی شکل میگیرد – مثل فلسفه اخلاق، فلسفه علم اصول، فلسفه علم سیاست و… – باید گفت که این ترکیب ممکن است وصفی باشد یا اضافی. اگر این ترکیب اضافی باشد، اشاره به دانش درجه دو دارد و ناظر به حوزه دانشی است و درباره علوم انسانی بحث میکند. اما اگر وصفی باشد – مثل فلسفه اخلاق – دیگر درجه دو نیست و ناظر به حوزه دانشی نیست و خودش یک سری پرسشهای فلسفی را میکاود؛ اما مربوط به همان حوزه.
آنچه در ارتباط با این اثر باید گفته شود این است که جرقه آن از سال ۶۶ زده شده و بر محور کتاب بحوث شهید صدر شکل گرفته است. در ابتدا نیز یک حلقه علمی محدود بود؛ گاهی اوقات بنده و اخوی و آقای امینی و… . بعد از سالهای ۷۲ و ۷۳ افراد دیگری نیز پیوستند. این مجموعه حاصل دو دوره است: ۱. دوره یازدهساله؛ ۲. دوره دهساله. در کتاب به دوره دوم اشاره گردیده است. اگرچه عنوان تداعیکننده دانش درجه دو است، اما واقعیت این است که ایشان تفسیری موسع از فلسفه علم اصول دارند و به بحثهای درجه دو اکتفا نکردند. برخی مجلدات بهمعنای کامل فلسفه علم اصول بهمعنای درجه دو است. اما مبنای ایشان این بوده است که آن دسته از بحثهایی که بهعنوان مدخل علم اصول و مبادی تصوری و تصدیقی علم اصول و مباحثی که مستقیماً جزو علم اصول نیستند، اما عالمان مجبورند درباره آنها بحث کنند را در درون مجموعه فلسفه علم اصول بیاورند. نکتهی مهم این است که غربیها شاخصههای تخصصی جداگانهای برای خود درست کردند؛ اما ما در محیط علمی تفکیک نکردیم و همه را میریزیم داخل علم اصول و چون علم اصول دنبال قواعد و مسائلی است که در استنباط احکام شرعی باید به کار آید، این باعث میشود دست و پای عالم اصولی بسته شود. این مطلب باعث میشود، مباحث بهطور جامع و دقیق بررسی نگردند؛ مثلاً جلد ۳۱ که الان در دست بنده است و مربوط به واجب مشروط است.
امتیاز مجموعه ایشان در این است که با جداکردن علم اصول از فلسفه علم اصول، این بحثهایی که در درون علم اصول بهعنوان مباحث حاشیهای و مقدمه و استردادی بحث میشوند را بهصورت مستوفی و جداگانه بحث کردهاند؛ مثلاً در جلد ۵ راجع به اعتباریات بحث شده است؛ البته سوءبرداشتهایی نیز صورت گرفته است. این اثر، این مجالات را فراهم میکند که به بحثها به شکل جامع پرداخته شود.
واقعاً روح انصاف علمی در این اثر دیده می شود و ایشان سعی نموده تمام تقریرات دیگر را هم از صاحبنظران بیاورد و آثار آنها نیز در بررسی نظریات بهطور مستند آورده شده و درمجموع در حجم وسیعی تلاش علمی صورت گرفته است. بیان ایشان بسیار واضح، خوشخوان و تحلیلی است و فرصت بسیار مناسبی برای محققان فراهم گردیده است. بنده تردید ندارم که وقتی مجلدات آن بهطور کامل چاپ گردد اثر بسیار ماندگاری میشود و قطعاً از کتب مرجع خواهد بود.
بنده پیشنهادی خدمت ایشان دارم؛ مجموعهای به این شکل گسترده میطلبد یک جلد خاص در خصوص فلسفه علم اصول بهعنوان دانش درجه دو بهعنوان متن درسی نوشته شود که بتوان در محیطهای آموزشی علمی و دانشگاهی از آن استفاده کرد.
آیتﷲ آملی لاریجانی؛ رئیس قوه قضائیه
بحث فلسفه علم اصول، بحث بسیار مهمی است که دغدغه آن از دهه شصت و هفتاد در ذهن بنده خطور کرد؛ زمانی که مشغول تحصیل بودم. اگرچه در ابتدا چارچوب منسجمی نداشت و دوستان نقض و ابرام میکردند و لازم است از تمام کسانی که در نگارش این اثر کمک کردند تشکر و قدردانی نمایم. در سالهای ۷۷ تا ۸۸ بحثهای بسیاری را انجام دادیم و در مقام تدوین بسیار کار شد و صرفاً پیادهسازی دروس نبود؛ واقعاً زحمت کشیده شده و بحثها چهارپنج بار رفت و برگشت داشته است؛ اصلاحات مکرری که توسط بنده انجام گرفت و بازبینیهای مجددی که صورت میگرفت. اگرچه شاید مناسب نباشد بنده بخواهم از این اثر تعریف کنم و باید مخاطبان قضاوت کنند، اما تلاش علمی ارزشمندی برای پیشبرد بحثها و نشاندادن آنها صورت گرفته است؛ مثلاً در مجلد مربوط به واجب مشروط، تمام حرفها علمی است و وقت و فکر میخواهد و قابل عرضه به دنیاست.
حقیقتاً کارهای علمی که بزرگان ما در عرصه علم اصول انجام دادند، به دنیا قابل عرضه است؛ الآن بسیاری از بحثها و مقالاتی که در مجله معتبر فلسفی Mind آمده است را علمای ما ۱۰۰ الی ۱۵۰ سال پیش بیان کردند؛ مثلاً همین بحث Supposition Theory. کاری که ما برجسته کردیم، این است که این حرفها و زوایای بحث را در یکجا جمع کردیم و افراد بیایند مستقل بحث و بررسی و نقادی کنند.
در ارتباط با فلسفه علم اصول، هم میتوان در ساحت تدوین صحبت کرد، هم در ساحت پژوهش و هم در ساحت تدریس؛ که هر کدام اقتضائات خاص خودش را دارد.
برخی از بحثها نیاز به مقدمات دارد و باید آنها را انجام داد؛ بنابراین آنچه در این اثر و در بسیاری از مجلدات آمده لازمهی بحث بوده است. تمام مقدماتی که مرحوم آخوند در کفایه فرمودند، خارج از بحث اصول است و خیلی از مباحثی که در ظرف همین علم اصول میآید تنقیح نشده است. مثلاً بحث اعتباریات که جزو علم اصول نیست، دههاجا آورده شده است. لذا آنچه ما را بدینجا کشاند نیازهای واقعی به پالایش واقعی علم اصول است. علم اصول، علمی زنده است؛ البته نه به این معنا که علوم دیگر چنین نیستند. تلاشی که در علم اصول صورت گرفته است، فوقالعاده است. بنده تتبع و تحقیقی در بحث غربیها انجام دادم و هیچکجا به اندازه علم اصول ما چنین بحثهایی نیست. بحثهای التزام، ساختار التزام، ضد، امر و نهی و… . با اینکه علمای ما به لحاظ عِدّه و عُدّه محدود بودند و ضمن اینکه مشغلههای دیگری نیز داشتند و این تنها کار آنها نبوده است؛ اما فکری که آنها و بزرگان ما در ابواب اصول کردند در عالم مثال ندارد. آثاری که آنها از خود بهجای گذاشتند، قابل عرضه به دنیاست. ما با داشتن چنین عرصهای، اگر بیتوجه باشیم کفران نعمت است.
یک بحث مهم دیگری که اینجا وجود دارد این است که وقتی بحثها گسترش مییابد، این سوال پیش میآید که اصول که مقدمه فقه است؛ این فلسفه علم اصول چه خواهد بود؟ این یک بحث اجتهادی است که چه اصولی برای فقه احتیاج است. برخی از آنها اصولی است و برخی فرااصولی که فلسفه علم اصول میشود. میتوان گفت کسی که در مباحث اصولی دقیق عمل کرده است، در فقه راحتتر است.
بنده در اینجا به بخشی از مطالب آقای واعظی ایراد دارم و آن اینکه فلسفه علم اصول کاملاً دانش درجه دو است و حتی فلسفه اخلاق که ایشان معتقدند درجه یک است، درجه دو میباشد. بنده تمام بحثهایی که در فلسفه علم اصول آوردم درجه دو است. البته مانعی ندارد که بحثهای درجه دوم اصول، بحثهای درجه دوم علم دیگری باشد و علوم همپوشانی داشته باشند. در این صورت مبادی تصدیقی هم درجه دوم میشوند.
فلسفه علم اصول یک ثمره بسیار مهم دارد و آن عرضهکردنش به عالم بیرون حوزه برای زبانشناسان و فلسفه علم زبان است. بنده در بسیاری از محافل علمی غربیها دیدم که میگویند اگر اصولیهای ما زبانشناسی بخوانند چه تحولی میشود؛ در حالیکه آنها بحثهای ما را ندیدند؛ مثلاً بحثهای Speech Act که بحثهای کلاسیکی است. بنابراین با تمام وقتی که آنها گذاشتند، در گلوگاه، علمای ما دقیقتر کار کردند؛ امثال افرادی چون مرحوم علامه طباطبایی، مرحوم اصفهانی و… .
حجتالاسلام والمسلمین مبلغی عضو مجلس خبرگان و رییس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس
آنچه تاکنون مرسوم بوده، نگاه پیش درآمدی به فلسفه علم اصول و تصویر کلی از سرفصلهای علم اصول بوده است. اما ورود به خود فلسفه علم اصول و با نگاه استدلالی و با نگاه ساختار منظم و کتاب، واقعاً جای تبریک فراوان به حوزه و ایشان دارد؛ کمااینکه در فلسفه علم فقه نیز تلاشهایی صورت گرفته.
دانش علم اصول غیر از بحثهای محتوایی، یک سری بحثهای بیرونی نیز دارد و بهعبارتی نگاه بیرونی نیز میتوان به آن داشت. این نگاه بیرونی سه عرصه را شامل میشود:
۱. تاریخ علم اصول؛ موضوعی که همچنان دستنخورده است. بسیاری از مباحث از جمله شبهه عدم مشروعیت علم اصول توسط اخباریون با بررسی همین تاریخ علم اصول برطرف میگردد. اگرچه حوزه تاریخ علم اصول، گاه مصارف غیراستنباطی نیز دارد؛ اما نگاه استنباطی به مسائل نیز دارد.
۲. حوزه متدولوژی استفاده از قواعد اصولی.
۳. فلسفه علم اصول که امروز شاهد رونمایی از یک اثر ارزشمند در این عرصه هستیم.
فلسفه علم اصول به خود دانش اصول نظر دارد. بحث مهم در فلسفه علم اصول راجع به آلیت علم اصول است که آیا توانسته نقش آلیت و ابزاریبودن نسبت به فقه را ایفا کند؟ آیا علم اصول باید خودش را در مسیر بازسازی فقه قرار دهد و آیا باید ورود کند و نقش عالی را داشته باشد؟
کتاب حاضر، حقیقتاً کتابی غنی است که خیلی دقیق و با استدلالهای محکم و قوی و با نظریات و دیدگاههای مختلف و با ذهنیت صاف و شفاف نگاشته شده است. عقلانیت اصولی که بسیار مهم است، با فلسفه علم اصول تأمین میگردد.
احمد
عالیت غلط است آلیت صحیح است . علم آلی که در برابر علم اصالی قرار دارد
مرتضی معراجی
ممنون از تذکرتان؛ اصلاح شد.
م ح
اصولی که فلسفه اش سی و سه جلد شود باید برای اون اصول عزا گرفت !!!!
فلسفه اصول که دانش درجه دو هست اگر سی و سه جلد شد باید طلاب حوزه را از ده سال درس به صد سال درس توصیه کرد !!!!!
جمعش کنید بابا …
ناشناس
برادر عزیز با نگاشتن این کتاب دانش اصول تصفیه می شود بخش قابل توجهی از آنچه امروز تحت دانش اصول قرار گرفته اصالَة مربوط به این دانش نیست و در فلسفه علم اصول قرار می گیرد بنابراین موضوعات اصولی شسته تر می شوند . هر کس آن مطالب عمیق را بخواهد به آنچا مراجعه می کند و هر کس هم نخواهد به اینجا پس باید به مذاق شما نیز خوش بیاید.
ناشناس
سلام علیکم .
شما هم از آن دسته طلابی هستید که یک دقیقه به خود زحمت تامل و نگاه کردن به کتاب و اشنایی با اهداف این کتاب را نمیدهید ..
ناشناس
واقعا متاسفم برای این حد از دانش که نسبت به دو علم مستقل اینگونه اظهار نظر می کنید
طلبه
نوشته شدن یک کتاب، به معنی درسی لودن آن نیست. هرکتابی که برای کتاب درسی شدن و تدریس در حوزه نییت. کتابی پژوهشی و رجوعی هست. شبیه دایرة المعارف ها. هرکس در هر بخش به مناسبت نیاز پیدا کرد برای تعمیق رجوع می کند.