دولتهای مدرن فقط بر مبنای منافع خود عمل میکنند. این ویژگی بهخودیخود منفی نیست؛ اما وقتی خودبزرگپندارانی دیگرآزار، زمام رهبری یک کشور را بهدست گیرند، «منفعت خود» معنایی کاملاً متفاوت مییابد. این درست همان چیزی است که جهان در عربستان سعودی شاهد آن است. هرچند شمار نظامهای خودکامه کم نیست، اما «پادشاهی عربستان» از بسیاری جهات بیهمتاست؛ از جمله بهلحاظ موارد دهشتناک نقض حقوق بشر مانند مصلوبکردن مخالفان سیاسی؛ نمایشهایی عمومی و «در خور داعش» که الهامبخش داعش هم شدهاند.
با این حال، جهان همچنان در برابر پادشاهان سعودی خاضع و خاشع است و فقط گاهگاهی شاهد موارد نادر و کمرمق اظهار ناخشنودی از درندهخویی وحشتناک پادشاهی علیه مخالفانش هستیم. برخورداری نظامی چنین غیرعادی از هر نوع پذیرش یا تأیید جامعه بینالمللی بسیار حیرتانگیز است.
چگونه چنین چیزی ممکن است در حالی که تنها تفاوت واقعی میان داعش و نظام سعودی این است که سعودیها یک کرسی در سازمان ملل متحد دارند و لشکری از دیپلماتهای خودنما و لابیگرهایشان را روانهی راهروهای کاخ وستمینستر و کاپیتول هیل کردهاند؟ حتی سرفصلهای رسمی مدارس داعش هم رونوشتی لفظبهلفظ از کتابهای درسی وزارت امور مذهبی عربستان سعودی است؛ کتابهایی که در مدرسههای دولتی این کشور تدریس میشوند.
حال وقتی رژیمی چنین دیوانهی نظامیگری، به رهبری عیاشهای پولپرست و با کمک خشکمذهبهای فاسد، تصمیم به آتشبازی بگیرد، عاقلانه این است که مطمئن باشیم همهی منطقه را خاکستر میکند. مصلوبکردن روحانی ارشد و پدر معنوی شیعیان عربستان، آیتﷲ شیخ نمر، در نخستین روز سال جاری میلادی نمونهای از این رفتار بود؛ اقدامی که نهتنها به بدترین شکل قابل تصور هولناک، بلکه آشکارا ناعادلانه رقم خورد. گردنزدن شیخ نمر شرورانهترین پیام سیاسیای بود که شاهزاده محمد بن سلمان ـ پادشاه واقعی عربستان ـ میتوانست به ۳۲۰میلیون مسلمان شیعه برساند؛ یک اعلان جنگ و حمام خون تمامعیار فرقهای.
سه ماه بعد، شیخ حسین الراضی، دیگر روحانی عالیرتبهی شیعه هم دستگیر شد؛ اما شاید این روند در هفتهی گذشته به نقطهی اوج خود رسید؛ زمانی که شیخ محمدحسن الحبیب – از نزدیکان آیتﷲ نمر – در مسیر بازگشت از سفری زیارتی ناپدید شد. سه روز بعد، مراجع رسمی با خانوادهی او تماس گرفتند و گفتند که سازمان بدنام اطلاعات در ریاض، پایتخت عربستان، او را بازداشت کرده است.
کنسول ایالات متحده در استان الشرقیهی عربستان، در مکاتبهای دیپلماتیک که توسط وبسایت ویکیلیکز منتشر شده است، الحبیب را چنین توصیف میکند: «اقتدار او در جامعه بسیار بیشتر از نمرِ پرهیاهوست». الحبیب حتی در میان شیعیان محافظهکار و غیرسیاسی از احترام بسیاری برخوردار است. بنابراین، دستگیری او در این مقطع خاص ـ در شرایطی که اقلیت شیعه هنوز از شوک اعدام وحشیانهی نمر خارج نشدهاند ـ بهمعنای تشدید جدی تنشها در جامعهای گرفتار آشفتگی گستردهی سیاسی و اقتصادی است.
وقتی بزرگترین بودجهی نظامی جهان در دستهای جوانکی ۳۰ساله، خودشیفته و غیرمنتخب باشد، کلّ منطقه را عرصهی بازی جنگی میانگارد؛ درست همان چیزی که در جنگهای مرگبار یمن و سوریه شاهدش هستیم.
در شرایطی که گردنزنی شرورانهی آیتﷲ نمر ـ که هیچ پیوندی با ایران نداشت ـ ایران و عربستان را در آستانهی جنگ قرار داد، اقدام اخیر عربستان سخت حیرتانگیز است. چنین اقدامی، در درجهی اول، دیگر رهبران شیعه را به خشم میآورد؛ چون الحبیب، برخلاف نمر، از گفتمان تند میپرهیزد و تنها حقوق بنیادین جهانی را طلب میکند.
هیچیک از صاحبنظران سیاسی انتظار نداشتند که آیتﷲ نمر اعدام شود. او، مخصوصاً در زندان، تهدیدی برای رژیم سعودی نبود. با این حال، نمر قربانی منازعهی قدرت ژئوپلیتیک شد. همین نگرانی دربارهی الحبیب هم وجود دارد؛ کسی که با توجه به ماهیت پیشبینیناپذیر رژیم سعودی ممکن است سرنوشتی مشابه سرنوشت نمر پیدا کند.
حدیثی نبوی میگوید که «از خشم بردباران بهراس». رژیم سعودی به شعلههای فرقهگرایی دامن میزند و چنین آتشی تا همیشه زیر خاکستر نمیماند. این نگرانی وجود دارد که اگر شیخ الحبیب بهزودی آزاد نشود یا قربانی بیپروایی پادشاهی سعودی گردد، خشم شیعیان سرانجام شعلهورشود. در آن صورت، با توجه به خشم فروخوردهی موجود علیه رژيم تحت رهبری پادشاهی هشتادساله و مبتلا به آلزایمر و پسر کمخرد و گستاخش، حتی رهبران محافظهکار هم نخواهند توانست این خشم را فرو بنشانند. این شاید یکی از خطرات استیلای دستهای از اوباش بر بزرگترین بودجهی نظامی جهان، توجیه سبعیت آنها و اظهار عشق به آنها با اهدای نشان لژيون دونور فرانسه باشد.
این رژیم نسلکش، با هر پیکانی که از کمان رها میکند، میکوشد آتش یک جنگ تمامعیار فرقهای را روشن کند و غرورش باعث میشود از درک پیامدهای تلخ اقداماتش عاجز باشد. سرعقل آوردن سعودیها با لفاظیهای بیمعنایی که اغلب، در مواجهه با حماقتهای آنها، از رهبران غربی میشنویم ممکن نیست. عبارتهایی مثل «مسائل داخلی» یا «وضعیت نگرانکننده» مانعی برای کیم جونگـاون در کرهی شمالی نیستند و ابلهانه است که فکر کنیم مانعی برای همتایان سعودی او خواهند بود.